سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        من مسافري از درد هاي جنوبم.

        شعری از

        بهزاد چهارتنگی ( خاموش )

        از دفتر هيوا در باد نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۲۲ شماره ثبت ۱۴۳
          بازدید : ۱۲۱۸   |    نظرات : ۴۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        من مسافری از دردها ی جنوبم

        نمي دانم
        درهجوم کدامین دقیقه ی نحس
        دلتنگی هایم را؛
        سکر سکوت شب های پُر ستاره ی جنوب را
        ودفتری از شرجی ترین دردهای هیوا را
        در کدامین پسین اندوه
        جا گذاشته ام.
        آهای اهالی درد!
        مرا میان دلتنگی هایتان
        وذکر سپید پنج شنبه های انتظار
        جا بدهید.
        باور کنید؛
        هرگز!!!
        ساده از کنار هیچ واژه ای نگذشته ام.
        پیاله؛پیاله درد نوشیدم وُ
        اندوهم را هاشور زده ام.
        من مسافری از دردهای جنوبم
        که هیچگاه ترسم را
        کتمان نکرده ام.
        می دانم؛
        سفری در پیش است.
        امّا!!!
        نشانی ام را
        گم کرده ام.
        باورم کنید!!!
        تا شاید؛
        دوباره در خواب هایتان
        متولد شوم.

        سروده شده در: شهــــــــــــرکرد
        چهارشنبه ۷/۷/۸۹ ساعت:۱۷:۱۷دقیقه ی عصر

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        نرگس فانی
        پنجشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۴۷
        [...]
        نه، دیگر از آن پرنده‌ی خیس
        از آن پرنده‌ی خسته ... خبری نیست
        روی دیوارِ آن سوی پنجره
        کسی با شتاب چیزی می‌نویسد و می‌رود.
        امروز هم کسی اگر صدایم کرد
        بگو خانه نیست
        بگو رفته است شمال
        می‌خواهم به جنوب بیندیشم
        می‌خواهم به آن پرنده‌ی خیس، به آن پرنده‌ی خسته ...
        به خودم بیندیشم ...!
        گاهی اوقات مجبورم حقیقتی را پس گریه‌های بی‌وقفه‌ام پنهان کنم
        همین خوب است ...

        همین خوب است!

        \"سید علی صالحی\"


        درود...
        شعرتون مرا یاد این دکلمه از جناب صالحی انداخت خندانک

        لذت بردم خندانک خندانک
        قلمتون سبز
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3