جمعه ۷ دی
شعر زلال در ادبیات کودک و نو جوان شعری از ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )
از دفتر زلال نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۲۰ شماره ثبت ۱۴۰۰۲
بازدید : ۶۴۸ | نظرات : ۷۷
|
دفاتر شعر ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )
آخرین اشعار ناب ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )
|
1- بچه ها شادی کنید!
.
باز می خندد بـهــار
بـــاز مـــی گریـنـد یــخ هـا زار زار
می کشد دست لطیف خـود بـه لالـه شبنـمی
می رود از چنگ سرما ، اختیـار
برگ می زاید چنـار
.
بچّه ها شادی کنید
از تمـام ِ دوستان یـادی کنیـد
خـوب باشیـد و یـخ قهـر و بـَدی را بشکنید
بـال بگشاییـد و آزادی کنیـد
فکر آبـادی کنید
.
بچّه ها آی بچّه ها
پاک بـاشیـد و تمیــــز و بــا صفـا
مثل رعنـا و شقایق ، عـاشق بـاران شویــد
چون شما را دوست میدارد خدا
داده نعمتـهاش را
.
گل شوید و نیـک بخت
غنچه ها را بـرنـچینیـد هیچ وقت
شاخـه هایی را اگــر زخمی کنید و بشکنید
اشک می ریزد وَ می نـالـد درخت
این گناهی هست سخت
.
2- آی گردنم
.
یـاسَمَنـم
خَمـَم نکـن مــی شکنـم
زیبـائــی ام را ایـن چنیـن از مـن نـگیــر
آن دوستت در پـارک و بـاغ و بـوستـان، بی شک، منم
زنبور و پروانـه بـه گل هایم خوش است
زخمی نـزن بـر ایـن تنـم
آی گـردنـم
.
3- خـدای مـن قشنـگـه
.
خـدای مـن قشنـگـه
خــدای شیــر و آهـو و پلنگـه
خـدای بـاغ و بلبل و خـدای کـوه و سنـگـه
خــدای دل هـای غریب و تنگـه
خـدای آب و رنـگـه
.
خـدای مـن قشنـگـه
و از تـمـام مــردمــان ، زرنــگـــه
اگــر محبّت نـکنـم شـام و سحـر مـن او را
برایـم این بَـدی همیشه ننـگـه،
دلـم شبیـه ِ سنـگـه
.
4- عـزیـزم آتـش نـزن!
.
فصـل قشنـگ پـائیــز
آمـد بـه پـارکها و بـاغ و جالیـز
در روی فـرش هفت رنـگ بـرگهــای زیبـــا
سلام من بـه شاخـه های آویـز
نهال هــای نـوخیـز
.
عـزیــــزم آتـش نـزن
بـه بـرگ هـای خشک روی چمن
چمن اگـر شِکـوِه کنـد بـه آن خـدای قشنـگ
و شــاهــد آوَرَد رُز و یــاسمـن
کار تـو بـاشد محَـن
.
5- فـرش گـُل
.
خوش منظر و ناز است
ایـن فـرش گلی کـه دلنـواز است
هـر شاخـه و بـرگ و غنچـه تـوی ایـن چنین فـرش
مشغـول دعـا و در نـمـاز است
بس عاطفه ساز است
.
این تابلوی خـوشگل
تنـهـا بـه دو چشمم است منـزل
پــــا را نـشود اجـــازه ی ورود بـــــــــر آن
آن را نـکنـد خــــــراب عـاقـل
جایش همه در دل.
.
6- نهالی را نترسانید
.
وَ ای که نسل ِ انسانید!
خـدا در پارکها هم هست میدانید؟
بگــردیـد و بیــــارامیـد ، پس بــاز ی کنیـد ، امّــا
اگـر از عـاشقـان فصل بــارانـیــد،
نهـالــی را نـتــرسانیـد
.
نبایـد شاخـه را بشکست
خـــدا عـــاشقتـرین یـار درختــان است
خــدا گل هـای رنگارنگ را هـم دوست مــی دارد
به گلها نیز گوش و چشم هایی هست
و دارد هـر گیاهی دست
.
7- غمگیـن شـده بُـلبـل
.
دادی تـو مـرا هُـل
زخمـی شد و اُفتـاد زمیـن گـُل
این کـار تـو در پیش خـدا ، جـُرم و گناه است
دیـروز گلـی شکستـه یک خُـل
غمگین شده بُـلبـُل
.
8- بَرکِش تـو پـا را
.
ای یــار دارا
آهستـه گـو بـر گوش سـارا
جـان می دهـد زیــر ِقـدم هـایت شقـایـق
خـواهـی کنـم بـا تـو مُدارا
بَـر کِش تو پا را
.
9- تبـریـز ِ قشنـگ
.
خـوب می گـــردی ولــی
گــر فضای سبـز خـواهـی مُنـجَـلـی
زیـر بـال شهـر لـذّت بـخش تبـــــــریـــز قشنـگ
هـم بُـرو پـارک بـزرگ ائــــــل گُلـی
هـم بـه عـون بـن علی
.
10- ایران سبز
.
سلام ای کشور ایران
سلام ای تـا قیامت شاد و جاویدان
درود ای سـر زمین سبز گل های سفید و سرخ
بُـوَد ربّ ِ تـوانـا بـر تــو پشتیبـان
به زیر سایه ی قرآن
.
وطن، آباد باشی تو
همیشه خـرّم و دلشاد بـاشی تـو
سـر افـراز و صفا بخش و بسی سر سبزتر گردی
به دور از آفت و بیـداد باشی تـو
وطن، آزاد باشی تو
.
د
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.