سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 4 اسفند 1403
    24 شعبان 1446
      Saturday 22 Feb 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        شنبه ۴ اسفند

        شهریار ناز

        شعری از

        امیر محمدی ارکانی (صادق)

        از دفتر نبض احساس نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۵۷ شماره ثبت ۱۳۷۲۶
          بازدید : ۱۰۶۸   |    نظرات : ۶۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        می دوید ، برهنه پایِ نگاهم به دلِ تیرهِ شب با دلی تنگ ، به امید وصالی که نرسیدم هرگز ! گاه می ایستاد و پای می کوبید ، نگاهم به جبران گناهی که نکردم هرگز ! *** آنشب از سرِ نیاز ، بشوق آن شهریارِ ناز شب را شکافتم با دلی پر زعشق و تمنا ،تا سپیده دم گلبوسه ها به میل خویش از سرتا به پای آن نسرینه اندام رُبودم. *** فانوس چشم در راهش آویختم راز ها گفتمش ، ازحکایت های دل از آتشی که سینه گدازد ، بوقت ناز آن سینه که عشق نبازد به پای او ... *** از مَرمَرین پیکر افسونگرش- عطر گيسویِ بلند ، خال آهو گونه اَش رازِ دو غنچه ی ِگل ، دو فرشته ... از عشقی پاک که خدا در گِل ما سرشته ... *** افسوس ، افسوس ... ناگاه تند بادی پیراهن پندارش را رُبود انگار بعد عمری هنوز مرا نشناخته بود ! و مرا لکه ی ننگِ هوسبازی پنداشته بود ! *** سراپا حیرتم،چه شد!؟دلم گناهی نکرده بود هزار افسوس ! هزار اندوه ! این تقاص عمری پاکبازی نبود... بود ؟! ای وای بَر من ... خدا ،جان من بود !؟ نبود ... *** او رفت ... *** رفت از بَرم به دیاری دور دست ، به دنبالش شتافتم ! لیک حسرت . حسرت ... *** بعد آن شب در آرزوی عطر زلف دلفریب اش از چشم سیه مَست ناز آفرینش ، سراغی نیافتم ! هزاران ستاره به دامان شب ز دیده نشاندم لیک پروین شب های خاموشم را دیگر نیافتم ... *** من ماندم ، جهانی تهمت داغ سیه خورده به پیشانی ام ، در حیرت ! سوگ عشق یا شرم از لکه ننگ ؟ بی امید - اُف بر این طالع شوم نگونبختِ غم نصیب ... . ****** . پ ن : کمی صبر، " دروغ صادق " نزدیک است ... ؟؟؟ امیر محمدی ارکانی (صادق) مشهد مقدس - 1392/3/22
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5