سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      سلاسل

      شعری از

      میلاد درویشیان

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳ ۱۱:۵۴ شماره ثبت ۱۳۶۰۴۷
        بازدید : ۲۸   |    نظرات : ۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر میلاد درویشیان

      تا آهِ سحر بَرد ز افلاک، سلاسل
      چون موج، فتادند بر این خاک، سلاسل
       
      افسونِ شبم، عاقبت از دیده ببارید
      چون شمع، گره خورَد به املاک، سلاسل
       
      ای گردنِ افراشته در تنگنای شب
      پیچیده به دامان تو صد چاک، سلاسل
       
      ما خون دلیم، از نفسِ سرد چه خیزد؟
      شد جوهرِ ما همدمِ ادراک، سلاسل
       
      دست از تو اگر شُستم و دل وانگشودم
      شد بر سرِ ویرانه‌ی این خاک، سلاسل
       
      تا باده ز خاکسترِ اندوه بجوشد
      بندِ شبِ تاریک بر افلاک، سلاسل
       
      از وسوسه‌ی آه، دلم شعله برانگیخت
      چون برق، فتاد از لبِ این تاک، سلاسل
       
      چون رود، به زنجیر کشیدند مرا باز
      پایاب نماندست به املاک، سلاسل
       
      در خنده‌ی هر موج، نشان از غمِ دریاست
      چون حنجره‌ی زخمیِ چالاک، سلاسل
       
      هر شب به هوای تو ز خود دور شدم، آه
      پیچید به دست و دلِ بی‌باك، سلاسل
       
      ای ریشه‌ی اندوهِ من، ای شبِ پرخون
      افکنده به دامانِ من این خاک، سلاسل
       
      چون شوقِ پریدن به قفس دوخته شد باز
      در مشتِ فروبسته‌ی بی‌پاک، سلاسل
       
      تا روزنِ امید به شب باز نگردد
      بسته‌ست بر این خانه‌ی غمناک، سلاسل
       
       
       
      ✍️میلاددرویشیان
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ ۲۱:۵۲
      درود بزرگوار
      جالب و زیباست
      جسارتا در مطلع"بُرد" نیست؟
      وزن سروده چگونه است؟ خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را
      سیده نسترن طالب زاده

      ه ای باران ااا ای فریبای چشم اااا همه ات حتی خداحافظیت زیباست اااا چون زوال باشکوه از طبیعت ااا یا چونان جنگلهایی از ارغوان و طلا اااا با پرتو بی مثال خورشید ااا و اسمانی پر از ابرهای مواج ااا ترجمه ازاد از پوشکین اااا شب نیکو

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1