بی تو اما ته این قصه ی ما ویرانیست
چشم من در هوست صبحگهی گریانیست
دست من گیر بیا تا برویم شیرازم
چون که شیراز تنم قدرت صد ایرانیست
مثل دریا شده ای،تشنه ی آن ساحل ها
از تمامت سخن چای ز هر گیلانیست
توبخند،خندهی تو مستو خراب میکُنَدَم
چونکه آن لعللبت قوتو ای کرمانیست
به همان بام ز تهران قسمت میدادم
به همان کاخ سعد، صد قسمِ تهرانیست
پیش چشمان تو ای یار تلمذ کردم
چونکه ناقوس تنت زمزمهای طولانیست
-نوژا
درود بر شما