سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر حامد امیریان خاموش
آخرین اشعار ناب حامد امیریان خاموش
|
بیا که ناله ی قلب خراب میکشدم
تو نیستی به برم این عذاب میکشدم
فتاده است تنم بی تو کنج میخانه
خمار روی تو ماندم سراب میکشدم
رسیده کار به خمره نه مست میشوم و
نه فرط خوردن ظرف شراب میکشدم
سوال میکنم از خود کجاست جاندلم
جواب میدهم و این جواب میکشدم
که آفتاب وجود من است میدانی
و فقر مطلق این آفتاب میکشدم
نشسته ام همه شب تا سحر به بیداری
خیال وصل تو خواب است و خواب میکشدم
عبور ثانیه ها بی تو مرگ تدریجی
هماره چون گذری پرشتاب میکشدم
طناب عشق نهادی بگردنم رفتی
بیا که سوزش و درد طناب میکشدم
شدم به حکم نگاهی به بند و زنجیرت
بیا که محکمه ات بی حساب میکشدم
چه گویمت که دلت بر دلم به رحم آید
ببین که این دل زار کباب میکشدم
|
نقدها و نظرات
|
برشما هم درود یارهمیشگی🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
عزل بسیارزیبایی بود