جمعه ۲ آذر
نقد شعر شعری از مریم گمار
از دفتر عاشقانه های مریم نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۵۸ شماره ثبت ۱۲۱۳۰۹
بازدید : ۱۷۱ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب مریم گمار
|
تحلیلی بر شعری از #آفاق_شوهانی
منتقد؛ #مریم_گمار
خوب میدانیم ساختار و فرمشعر از مهمترین مولفه های شعر سپید می باشد وهرگز نمیشود فرم و ساختار را از هم جدا کرد یا بلعکس چون باهم پیوندی زیبا خورده اند . در شعر خانم" آفاق شوهانی" چه سطر بندی ، چه فضا و چه زبان به خوبی در کنار هم قرار گرفتند و شعری مستحکم و قوی ساخته
شاعر در سطر اول از آرایه تشخیص استفاده کرده( دیوار را )چون کسی میداند که باید رام افکارش شود در واقع با تصویری ذهنی روبرو هستیم و تمامفضای شعری بر تصویری سورئال استوار است در سطر (بودنت بر در و دیوار می زند
یاز تصویر ذهنی میباشد و دیالوگ بر قرار این خبر از چند صدایی شعر میدهد وسطرهای لایه مند شاعر به خوبی توانسته از عهده کار برآید اون نمی گوید( تو را )می گوید (بودنت و این بودن میتوند هم عینی باشد هم ذهنی واز آنجا که دیوار یک تصویز ذهنی است که با استعاره جان گرفته پس کاری ک انجام میدهد هم ذهنی است پس ما با تصویری فرا طبیعی و سورئال روبرویم
یکی از نکاتی است که میتوان با استفاده از آن به استحکام شعر کمک کرد ارجاع درون متنی و تکرار است
در سطر پنجم شعر شاعر چشم های شخص دوم را چون رنگی بر بوم منفجر میکند و
در این سطر و سه سطری بعدی
بوم،
بوم ،
بوم ، نه تنها با رعایت بازی زبانی وتکرار تکنیک شعر به خوبی به برجسته سازی رسیده بلکه نشانه ای از تاکیدی است که شاعر داشته
یا نمادو نشانه ی دیگر
چون )درهم(
که چندبار تکرار شده و
همزمان با این تکرار نشانه ها، با تاویلی چند معنایی همراه شده و
باعث لذت بخشی برای مخاطب شده . در واقع مخاطب را با این تکنیک دنبال خود می کشد واین از زوایای مثبت شاعر می باشد
فضای شعر کاملا مدرن وامروزی است با نماد هایی چون )بوم) که کاملا معنا گریز و چند لایه می باشد دارای دو تاویل :از یک طرف بوم به معنای معمول وبوم نقاشی است که به ذهن هر مخاطبی میرسد واز طرفی دیگر به معنای صدای انفجار می باشد که بسیار پرمعنا وباعث چند صدایی شدن شعر میشود واین ذهنیت وخلاقیت باالای شاعر را می رساند
اما اگر از تخیل شاعرانه بخواهیم بگویم
خیال یکی از اجتناب ناپذیر ترین عناصر و
مولفه های نه تنها شعر بلکه هنر است که بیشتر آثار هنری از همین چشمه آب می خورد که بر دوقسمت تقسیم میشود ۱_تخیل شاعرانه رئال یا طبیعی و۲_ تخیل سورئال یا فراطبیعی وآز آنجا که شاعر ما از نشانه هایی چون (دیوار)( تاریکی)، (خواستن ام) (الفبا )، (ها )، (میم ،) (آویشن ) استفاده کرده وبه آنها با استعاره جانی دوباره بخشیده در واقع تخیل شاعرانه ایشان فرا واقع وسورئال دارد
با توجه به نوع گفتار شاعر که در وادی کلمات والفبا قدم میزند او تمام جهانش را در الفبا و نوشتن خلاصه میکند در سطری میگوید(روی خواستن ام باران بریزد (خواستن را با آرایه تشخیص چون ادمی فرض میکند که( باران الفبا )بر آن می ریزد ودر سطری حتی شلیک میکند به (ها )شلیک می کند به (میمم) وبه خوبی با زبانی شاعرانه و برجسته سازی
واژگان را بخدمت می گیرد تا تصاویر کاملا تصاویر ی ذهنی شود
در قسمت بعدی شعر شاعر وارد ، وادی اجتماعی میشود مثلا با نماد (درهم ) که معنای پول و ثروت است نمادی دیگر را به میان میکشد
مولفه کشف که یکی دیگراز مهمترین مولفه های شعر سپید است شاعر آفاق شوهانی با نبوغ خود به آن دست پیدا کرده
شاعر ترکیباتی تازه ارائه دهد برای مثال )تن های مان درهم) ) تن های چموش(
در سطر چهارده ازترکیب )تن های مان دَرهم ( از آن دو تاویل برداشت میشود ۱_ تاویل اول به معنای معمولی و عادی کلمه از هم آغوشی تن انسان میگوید و در تاویل دوم به معنای( تنهایی بزرگ) درون شاعر که البته پراز شلوغی است تاویل میشود او همزمان هم از احساس زیبای شاعر می نویسید هم از تنهایی بزرگ درونش اما از همین جا شاعر وارد مولفه( کشف )در شعر سپید شده.
شاعر بدون انکه خود بداندبه تشکیل سطرهای لایه مند و پر معنا پرداخته و با تکنیت تکرار وارد معنا گریزی همین کلمه (درهم )به معنای دیگر معنی یعنی پول و ثروت میپردازد و سطرهای لایه مندی میسازد که از خصوصیات فکری بالای شاعر سرچشمه میگیرد
ودر آخر شاعر تاریکی را آدمی می پندارد که ( تن های چموش ) که باز معنا گریز و لایه مند است با دو تاویل هم تن جسمانی ادمی و هم معنای تنهایی عصیان گر درونی میدهد را می بلعد
وباز همفضای شاعرانه ذهنی و سورئال حکم فرماست
"آفاق شوهانی"
دیوار را چهگونه رام کنم؟
بودنات بر در و دیوار میزند
پراکندهیی در تمامِ سمتوسوهای تنام بر همهجایام سرک میکشی
چشمهایات را تنها میتوانم روی بومها منفجر کنم
بوم
بوم
بوم
باورم نمیشد صدای تو رامِ الفبا باشد
از آویشن بیاید آرامآرام
در تنام مختصاتِ سنجابی شود
که دست بکشم بر اضلاعِ آن
و حس کنم روی خواستنام باران بریزد با نمنمِ الفباش
شاید تاب نیاوَرَد تنیدنِ تنهایمان درهم
درهم نمیتواند ما را مجذوبِ خود کند
درهم را سنجاق میکنم به دیوار
خشاب میچرخد
شلیک میکنم به «ها»
شلیک میکنم به «میم»
سر درمیآوریم از خانههایی در دو سوی شهر
و تاریکی تنهای چموشمان را می بلعد
یاکوبسن زبانشناس روسی می گوید تکامل شعری را می توان در دگر گونی های بیان شاعرانه دانست و آفاق شوهانی به معنای واقعی در زبان خود دگرگونی ایجاد کرده
دوست دار ادبیات وشعر : مریم_گمار
سه شنبه ۱۴۰۲/۳/۳۰
سال سی و چهار شماره ۳۷۹۴ روزنامه باختر
|
نقدها و نظرات
|
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌷
🍀☘️🌱🌹💐
🌿🌿🌿🍁
🪴🪴🪴
🏵🏵
💟
🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️