سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
عاشقانه ای زیباست
"جسارتا چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم"
یک شعر سیاسی زمان طاغوت است
که خوانش یا نکارش آن شکنجه و جرم زندان داشت
"چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم ؟
چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم ؟
خانه اش ویران باد !
من اگر ما نشوم ، تنهایم !
تو اگر ما نشوی ، خویشتنی ...
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز بر پا نکنیم ؟!
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وا نکنیم ؟!
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند !
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد ؟!
چه کسی با دشمن بستیزد ؟!
چه کسی پنجه در پنجه ی هر دشمن دون آویزد ؟!
دشتها نام تو را می گویند ...
کوهها شعر مرا می خوانند ...
کوه باید شد و ماند
دشت باید شد و خواند ....
شاعر: حمید مصدق