سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 5 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي - روز مهندسي
25 شعبان 1446
    Sunday 23 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۵ اسفند

      خیاط خونه

      شعری از

      روهام حمیدی فر

      از دفتر دفتر شعر بهاریه نوع شعر موج نو

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۳۲ شماره ثبت ۱۱۸۳۳۳
        بازدید : ۲۲۷   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      شب به سحر ، سحر به روز میانه شد!   روز به شب وصله شد !                 چشم به راه دوخته شد ! سوزنی صدتا یه غاز فروخته شد!                        چه لباسها که دوخته شد ! قلب من جاسوزنی خیاط خونه شد !                   داستان عشق من و تو ، کاغذ الگوی خیاط خونه شد !                              چه پارچه ها که پاره شد !  چه کوک ها شکافته شد!                              کودکیم جوانه شد ! جوانیم میانه شد!                                                میانه رو به پیری است !! وقت پرو رسیده است !! قدم بنه به کاشیم!!
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۵۴
      درود بزرگوار خندانک
      روهام حمیدی فر
      روهام حمیدی فر
      دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۴:۰۳
      متشکرم ، سال نو مبارک خندانک
      ارسال پاسخ
      سید هادی محمدی
      پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ ۰۰:۳۲
      دوست عزیز نامفهوم بود

      درود بر شما خندانک
      روهام حمیدی فر
      روهام حمیدی فر
      دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۴:۱۳
      دوست عزیز، شعر داستان مردی را روایت میکند که از کودکی در خیاط خانه ای مشغول به کار است . ودر جوانی عاشق زنی از مشتریان خیاط خانه میشود! زن با اینکه سفارش لباسی را داده می رود و دیگر باز نمی گردد! و مرد خیاط که حالا به میانسالی رسیده درسیر خاطرات خود آرزو میکند که ایکاش زن یکباردیگر هم که شده به بهانه گرفتن لباسش بیاید ! و او حرفی که در جوانی به او نزده و در دلش مانده را به او بزند ! یک سفر سیرو سلوکی عطارگونه است ، سفر از خود و بازگشت به خویشتن خویش *** من ندانم کجایم در این دیر خراب ** عارفم ، صوفیم ، دیوانه ام یا مست خراب خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهره دهقانی ( شادی)
      سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۱۵
      سلام و درود ادیب بزرگوار
      زیبا و دلنشین قلم زدید👌🌹
      لذت بردم💐

      شاد و تندرست باشید
      روهام حمیدی فر
      روهام حمیدی فر
      دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۴:۲۲
      سلام ، شما باز مرا با لطفتان خجالت زده کردید ، اگر با طنابی ابریشمین مرا می زدید راضی تر بودم ! بانویی با این همه لطف و بزرگواری و لوطی منشی بسیاربسیار کم است ، با نبودن بعضی از آدم ها میشود زندگی کرد ! ولی با نبودن آدم های خوب زندگی غیر ممکن است . خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جواد کاظمی نیک
      دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۲۳:۴۱
      درودبرشما زیبابود 🪻
      🌼🌼🌸🌷
      🌺💐🌻
      🌹🌹
      ❤️🪻🪻🪻🪷🪻
      🌼🌼🌸🌷
      🌺💐🌻
      🌹🌹
      ❤️
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      6