پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب شیما رحمانی
|
_ انگار
دیوانه ای در سَرَم دف می زند
+ تو سرِ منم یکی تنبک می زند
_ خخخخ
بیشرف، مسخره می کنی؟!
+ دامپ، دامپ، دامپ
امان از این سردردایِ گاه و بیگاه
_ ارگوتامین سی بخور
+ گفتن بارون میاد
شدیدِ، سیل راه میفته
_ نگران نباش
+ خاکِ باغچه؟!گِل نشه!
_ گفتم که، نگران نباش
+ بعدش آفتاب در می آد؟!
_ هوم، درمیاد
+ بارونِ شدید، تمامِ برگایِ درختارو میریزه، بعد هم باد میاد و همه رو با خودش میبره
_ غمِ رفتن چه خوری، چون بِه از آن می آید؟
+ بِه می آید؟!
_ می آید، شک نکن
کافیه فقط، خاک بخواد
تا دوباره درختا جوونه بزنن
+ هوم.
✍شیما.ر
تیرماه یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
|
|
نقدها و نظرات
|
درود دوست مهربانم. بروی چشم. سپاس از شما و جناب حسنلوی بزرگوار🌹🌹🌹 | |
|
درود بر شما عزیز بزگوار.سپاس🌹🌹🌹 | |
|
درود بر شما دوست مهربان🌹🌹🌹 | |
|
درود بر شما دوست عزیز. ممنونم از نظر لطفتون و سپاس بابت توصیه های ارزشمندتون🌹🌹🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
باحال بود
از توصیههای جناب حسنلوی سپیدسرا ساده مگذر
راهگشاست در سرایش بهتر
همچنان مشتاق برای خواندن آثار بعدی از شما دوست عزیز هستم