پنجشنبه ۶ دی
|
آخرین اشعار ناب محمد حسنی
|
ابرها کنار رفت
دوش شب سنگن تر شد!
این همه ماه و ستاره ها و کهکشان را می شد
پشت چندین ابر پنهان کرد
حال فکر کن چند
هزار هزار چهره ی نا معلوم!
پشت چهره ی مظلوم
معلوم می شد
فکر ها اصلاح
ذهن ها تغییر می کرد
تو،
می دانی می شد
در صبحت، از این سنگین تر حرکت کرد
مثلا با یک حرکت
دنیایی به تصویر کشید
یا با یک ایست، دنیایی را ویران کرد
یا سنیگن تر، پای زمان را به میدان کشید
گام هایش را بلند کرد
و زود تر به مقصد رسید
باز ، سنگین تر
گامو زمان را حذف کرد
و در یک پلک، جهان را پرید
می دانی
چون تو دنا و توانایی
*
تو چقدر راز داری
که با این همه پرده برداری
حقیقت باقی ست!
محمدحسنی
|
نقدها و نظرات
|
درود استاد سپاستان بخاطر مشکلات فی الحال از بازدید صفحه دوستان معذورم ملتمس دعایتانم در پناه خدا | |
|
درود بر شما و سپاس از حضور شما در پناه خدا | |
|
درود بر شما و سپاستان روح شاعر شاد و نور باران | |
|
درود جناب فتحی سپاس از حضورتان بخاطر مشکلات فی الحال از بازدید صفحه دوستان معذورم ملتمس دعایتانم در پناه خدا | |
|
درود شاهزاده ی عزیز سپاس از لطف شما بخاطر مشکلات فی الحال از بازدید صفحه دوستان معذورم ملتمس دعایتانم در پناه خدا | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیبا بود