سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 آذر 1403
    5 جمادى الثانية 1446
      Thursday 5 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۵ آذر

        عشق

        شعری از

        آنیل آچلار (قلم سفید)

        از دفتر قلم سفید نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۳:۳۱ شماره ثبت ۱۰۸۹۳۱
          بازدید : ۳۹۴   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آنیل آچلار (قلم سفید)

        بعد ازتو دیگر عاشق نمیشوم ودوستت نخواهم شد
        بعدتو این سرزمین برایم،
        بسان یک زندان وسلول انفرادی دلگیرشد
        بعد ازتو هرگز به" اژه" نرفته ام وکنار اسکله ننشسته ام 
         
        دیگر دلم قدم زدن روی سنگفرش های" ازمیر"رانمی خواهد
        نفس کشیدن در هوایی که دم وبازدم تو نیست
        به من نمی چسبد
        ودرمن زنده نمی شودودرمن زنده نمی شود
        ازآسمان باقوس رنگین کمانش،
        در جادوی ابرهای آبی اش، برایم شوقی نمی ماند.
        بعدتو سهم من فقط اشک وگریه است 
        دیرزمانی ست نبض ساعت عشق 
        روی ساعت دوست داشتن تو ازکار افتاده ست 
        اصلا گویی بعد تو همه ی دنیا بامن لجبازی می کند.
        روزهاست اشک هایم ،روی کاغذسپید تورانقاشی می کند.
        وطرحی ازنقش،
        چشمهای دوست داشتنی 
         وعاشقی ات برای من ترسیم می کند 
        اما تو ،بانماندنت،کم توجهی ات 
        مرا هردم چون شمعی می سوزانی وتمام بودنم را 
        خاکستر مذاب آتشفشان درونم می کنی 
        بادهم مرا نمی پذیرد 
        چراکه یادتو در قلب من هنوز زنده است 
        تو حتما می دانی 
        بی صدا شکستن چه دردی دارد
        جان  دلم من بی صدامیشکنم 
        هیچ جراحتی نمی تواند
        شکسته های تن جریح مرا پیوند کند
        آخرکدام عاشق با معشوقش چنین کاری می کند
        که تو بامن کردی 
        اگر سهم من ازتو عشقت نبود
        چرا به زبان آوردی 
        چرا مرا دلبسته ووابسته ی خودت کردی 
        بعد این همه دلبستگی  چرا می خواهی من نباشم 
        سهم من ازتو ،
        یک کف دست خاکستر، در میان آتشی  ازنبودنت شد
        باشد ،دیگر ازمن چیزی باقی نمی ماند
        که من آن را به رسم دوست داشتنت به تو بدهم 
        آن هم ارزانی تو 
        آن هم قربانی قدم های تو 
        که رویای سرزمینت ،
        عجیب ترین روزهای بودکه برجانم نشاندی 
        بمان کنارم تاجان ازدست نداده ام 
        بمان کنارم 
        تاشوکی غیرمنتظره برسرطان جانم  فرود آید 
        این تن مرده ام را تو زنده کن 
        در من تعمید باش 
        حلال روزهای پایانی 
        دوباره زنده ام کن 
        کالبدمسیحای  جانم را ...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۵۳
        سلام برشما بانو آنیل عزیز خندانک خندانک
        اتفاقی به صفحه تان واردشدم وتوفیقی حاصل شد که بیشترشعرهایتان رابخوانم !
        قلم خوبی دارید عنصرعاطفه وخیال قوی است راحت وصادقانه می نویسیدوزبان شعرتان لطیف ودلنشین است چندتا شعرکوتاه زیباهم داشتید
        اما اگربخواهیم کمی سخت بگیریم این شعرتان به عنوان یک شعرسپید انتظارمخاطب راآنجورکه بایدبرآورده نمی کندوبیشترمی توان به این اثردلنوشته اطلاق کردتاشعرسپید اگرچه پاره های شاعرانه هم درشعرتان هست اما کافی نیست .
        شعرسپیدچون آهنگ ووزن هم ندارد باید بیشترازآرایه های ادبی درآن بهره بردتامخاطب رابتواند به وجدآورد
        سعی کنید موجزتربنویسید پرگویی نکنید خیلی توضیح ندهیدهمه چیزرا تاخودمخاطب لایه های پنهان کلامتان را بفهمدولذت بیشتری نصیبش شود!
        همیشه درهرشعری چه سپید وچه کلاسیک وغیره باید شروع شعرمحکم ترباشدوتصویرش بکرتر،تامخاطب رابه سمت خودش جذب کند که تا آخرخوانده شود.
        اما دراینجا شما بامتنی ساده وروایی شروع کرده اید انگاریک درددل عاشقانه است فقط خطاب به معشوق که زیبایی هایی هم دارداما تصاویرتکراری است وحرف خاصی ندارد..
        ببینید:
        شروع شعرتان را
        ازتو دیگر عاشق نمیشوم ودوستت نخواهم شد

        بعدتو این سرزمین برایم،

        بسان یک زندان وسلول انفرادی دلگیرشد

        بعد ازتو هرگز به\" اژه\" نرفته ام وکنار اسکله ننشسته ام 

         

        دیگر دلم قدم زدن روی سنگفرش های\" ازمیر\"رانمی خواهد

        نفس کشیدن در هوایی که دم وبازدم تو نیست

        به من نمی چسبد!
        ✋✋
        خب تااینجا که اصلا تصویرخاصی درکارنیست آرایه ای هم وجودندارد!

        ودرمن زنده نمی شودودرمن زنده نمی شود

        ازآسمان باقوس رنگین کمانش،

        در جادوی ابرهای آبی اش، برایم شوقی نمی ماند.

        بعدتو سهم من فقط اشک وگریه است 

        دیرزمانی ست نبض ساعت عشق 

        روی ساعت دوست داشتن تو ازکار افتاده ست 

        اصلا گویی بعد تو همه ی دنیا بامن لجبازی می کند.

        روزهاست اشک هایم ،روی کاغذسپید تورانقاشی می کند.

        وطرحی ازنقش،
        🤚🤚
        باز این بنددومی بهترشده داره چندتاتصویر واینجاخوبه
        اما ازاینجا به بعدشعردوباره به دام نثروپرگویی می افتدانگار فقط یک نامه ی عاشقانه است!


        اما تو ،بانماندنت،کم توجهی ات 

        مرا هردم چون شمعی می سوزانی وتمام بودنم را 

        خاکستر مذاب آتشفشان درونم می کنی 

        ((بادهم مرا نمی پذیرد ))
        این جمله هم بدنیست بادمرانمی پذیرد اینجا به بادشخصیت ببخشیدید وجاندارفرضش کردید وزیباازآرایه ی یاهمان صنعت تشخیص استفاده شده !
        چراکه یادتو در قلب من هنوز زنده است 

        تو حتما می دانی 

        بی صدا شکستن چه دردی دارد

        جان  دلم من بی صدامیشکنم 
        دیگه ازاینجای شعرکلا زدیدتوخط دلنوشته
        ضمن اینکه اشتباهی هم داره
        ((هیچ جراحتی نمی تواند))
        منظورهیچ جراحی بوده که شایدسهوی اینجوری شده
        ازاینجا به بعد هم چیزخاصی نداره وگله وشکایتی عاشقانه بازبان نثراست
        شکسته های تن جریح مرا پیوند کند

        آخرکدام عاشق با معشوقش چنین کاری می کند

        که تو بامن کردی 

        اگر سهم من ازتو عشقت نبود

        چرا به زبان آوردی 

        چرا مرا دلبسته ووابسته ی خودت کردی 

        بعد این همه دلبستگی  چرا می خواهی من نباشم 

        سهم من ازتو ،

        یک کف دست خاکستر، در میان آتشی  ازنبودنت شد

        باشد ،دیگر ازمن چیزی باقی نمی ماند

        که من آن را به رسم دوست داشتنت به تو بدهم 

        آن هم ارزانی تو 

        آن هم قربانی قدم های تو 

        که رویای سرزمینت ،

        عجیب ترین روزهای بودکه برجانم نشاندی 

        بمان کنارم تاجان ازدست نداده ام 

        بمان کنارم 

        تاشوکی غیرمنتظره برسرطان جانم  فرود آید 

        این تن مرده ام را تو زنده کن 

        در من تعمید باش 

        حلال روزهای پایانی 

        دوباره زنده ام کن 

        کالبدمسیحای  جانم را ...

        می توانیدشعرراکوتاهترکنید تا دربیادازحالت دلنوشته دربیاد
        موفق باشید بانوی عزیزم وببخشیدکه جسارت کردم خندانک خندانک خندانک ..
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک

        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۰۴
        درود بانو
        بسیار عالی بود و نقد منصفانه و مهرورزی تان ستودنی است.
        امیدوارم دوستانی که تمایل به سپید سرایی دارند حتما این نقد را مطالعه کنند .
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۴۹
        درود و عرض ادب خدمت استاد بانوی عزیز ( جمیله عجم )
        بانو نظر به اینکه این نوشته شاید قدری ایراد داشته باشه
        اما لازم دونستم تا مطلبی رو برای آشنایی با ایشون خدمتتون عرض کنم
        بانو آنیل جان اصلاً ایرانی نیستن
        ایشون ترک هستن و تسلط زیادی به زبان فارسی ندارن
        اما با تلاش و پشتکار و ممارست تونستن نوشتن فارسی رو تقریباً تا یه حدی پیش ببرند
        فکر می کنم برای کسی که به زبانی غیر از زبان مادری شعر میگه باید آفرین گفت
        با ناصر از بانوان شاعر و زیبا نویس ترکیه هستن
        ایشون فارس هستند و نه ایران اما علاقه مند به اشعار ایرانی
        و همین علاقه باعث شد
        با ایشون هم بنویسن به زبان فارسی

        امیدوارم شماهم به نوبه خودتون کمک کنید تا آن جانب تونن زبان فارسی و آرایه های فارسی رو کامل بیاموزن

        سپاس از محبت شما استاد بانوی عزیز و مهربان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۳
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۷:۲۶
        خندانک خندانک
        درودبرشما خندانک
        وممنونم که گفتید خودمم احساس کردم که چون خارج بودند علتش شاید این هم باشد که ایشان آشنایی ندارند باقالبهاوآرایه های ادبی وان شاالله که بامطالعه ی بیشترروزبه روزبهترخواهد شد چون استعدادشون خیلی خوبه خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۷:۲۷
        ممنونم ازتوجه ودقت نظرشما بانونیازعزیزم خندانک خندانک خندانک
        شاگردی می کنم کنارشما عزیزان خندانک
        وخودم هم نیازمند آموختنم همیشه خندانک
        خندانک خندانک
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۰
        درود
        استاد علی سپاس
        ازوجود شما قلم من بتواند بدرخشد
        سپاس سرفرود مهر شما
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۶
        درود پرنسس
        من عاشق زبان پارسی
        شاعران ایران
        سپاس ازنقد
        بااستاد علی نصرالهی موفق شوم
        وقلم من روزی بدرخشد
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۳۶
        درود بانو
        پر احساس و زیبا بود خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۰
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۴
        درود سپاس
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۱۹ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۲۱
        درود بانو آنیل خندانک

        ظرافت حس قلمتان ستودنی است.

        موفق باشید خندانک
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۳
        درود پرنسس حکیمی سپاس ازشما
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۱۳
        سلام
        آنچه شما نقش کردید نه به دلیل بلندی آن بلکه بخاطر نداشتن ویژگی شعر با ارفاق در نهایت یک متن ادبیست و شعر نیست، آیا هر نوشته ای را خط خط و سطرسطر کننیم نامش میشود شعر آنهم شعر سپید، به این امر شمارا توجه میدهم که شعر سپید نیز مانند شعر منظوم مقنن است و قوانینی دارد
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید محمدرضا لاهیجی
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۲۱
        بنظرم نوع نوشتار شما به سمت اشعار سیدعلی صالحی سوق دارد شعر موج ناب را جناب سیدعلی صالحی ابداع فرمودند، شما با خواندن اشعار ایشان یا قوانین مربوط به سرودن موج ناب میتوانید آثار خوبی خلق کنید البته با استفاده از نقاشی و تخیل
        اگر همین اثر را ویرایش کنید
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۱۴

        طبعتان جوشا
        هزاران درودتان باد
        بانوی گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۲
        سپاس
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۰۹:۱۵
        سلام بانوی شاعر سرزمینم ایران

        فارغ از هر آنچه هست
        از یک چیز نمی شود گذشت

        حرف دل،خاصه آنکه صاحبش فن صداقتش را آموخته باشد،و بلد باشد آن را به زبان بیاورد عالیست.بدجور به دل می نشیند.این عالیست.

        با سپاسمندی خندانک خندانک خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۱
        خندانک خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        علی نصرالهی (مجنون)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۲
        آنیل جان امیدوارم روزی در اوج ببینمت درخشان و مغرور خندانک خندانک خندانک
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۱
        سپاس استاد علی سپاس
        آمین آمین سرفرود
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۵۶
        ⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩🌺🌺🌺
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۲
        سپاس
        ارسال پاسخ
        آنیل آچلار (قلم سفید)
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۲
        سپاس ازشما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2