بسم الله النور
خجسته باد زادروز حضرت مادر ؛ زهرای اطهر سلام الله علیها و عرض شادباش این روز عزیز به پیشگاه عزیزان و بویژه مادران ارجمند و بانوان گرامی مام میهن
سینه آن سوز ندارد که تو عشقش بچشانی
دیده آن لطف ندارد که بدو گل بنشانی
راهبر دین و دلی دلبر اقلیم وفایی
شاهد حسن و کمالی فر آفاق بیانی
گوهر کان سخایی نفس صبح و مسایی
سالک راه امیدی نبا اهل زمانی
پرتو شعشعه وحیی و آیات کمالی
باده حلقه مستان وفاپیشه جانی
سخن آن مایه ندارد که گذارد حق مطلب
تو حدیث لب عشَاقی و برتر ز لسانی
هل اتی خود غزل ناب گلستان وجودت
راز تطهیری و آیینه اقبال جهانی
جام جانبخش طهوری که چون آبی و زلالی
جان اندیشه و عدلی که بدو زنده جهانی
مادر عترتی و فاطمه ای؛ یاسی و یاسین
مدنی مائده ای یا که مکی مادر جانی !
خلعت امّ ابیها نه به لفظ است و به عادت
سرّ والفجری و والشّمس و ضحایی که بمانی
به تو تکریم فضیلت بنمودند که صبحی
به تو آیات شود ختم که مشکات بیانی
از شفاخانه وصلت قدحی باز بنوشان
تو به این خلق که هم آتش دردی بنشانی
همه منظور حبیبی چه نصیبی به از این عشق
همه محبوب خدایی چه حبیبی چه جوانی !
دل آزاده به مهر و به وفایت خوش و خرم
سر شوریده به تلقین تو لبریز معانی
هله ای صبح قیامت به خیالت نرسدعشق
زهی ای مام امامت صنمی یا صمدانی
تو که ریحانه حُسنی ادب و عقل گواهت
عصمت مریم و تقوای ملیحان جهانی
مهی و ماه به تکریم غم عشق تو روشن
غمی و آه به تکرار تو می سوخت کرانی
همه محبوب سمایی زچه مغضوب زمینی ؟!
چه خلافت چه سیاست بهل این دولت فانی
دگران بنده نامت که عطایی و کثیری
کوثری کام دل و کان کرم تا چه فشانی !
تو عزیزی به حقیقت شده والا ز تو ایمان
تو یقینی چه خیالت ز دل خسته گمانی ؟
یاعلی گفتی و بر خصم ببستی ره انکار
تا چه کردی که خلافت نشود رام فلانی ؟
فدک از روضه رضوان طلبیدی که ادا کن
وان قضا کرد و نکردش ز نفیر نگرانی
زاهدان را غم آن است که نانی به کف آرند
تو گذشتی ز دل و جان و جهان و ز جوانی
ابیاتی از یک قصیده بلند در تکریم مقام حضرت زهرا سلام الله علیها
بسیار زیبا و شورانگیز بود
در وصف بی بی دوعالم
حضرت فاطمه زهرا (س)