درود بیکران
نظراتتان در مورد عشق، کاملا متین و قابل تامل است. اما اجازه می خواهم رویکردی متفاوت به عشق و دلدادگی را مطرح کنم:
عشق یعنی عاشق، تسلیم محض معشوق باشد.
عشق یعنی عاشق، اراده معشوق را بر اراده هر کس دیگر مقدم و ارجح بداند.
اگر عشق چنین است پس جز خدا لایق عشق ورزیدن نیست. اما سوالی تاریخی به قدمت هبوط آدم بر زمین:
اگر عشق مخصوص خدا باشد پس شیدایی و دلدادگی بین یک زن و یک مرد چه نام می گیرد؟
دوست داشتن به خاطر خدا
و تاریخ گواه است که «دوست داشتن به خاطر خدا» از آنچه «عشق زمینی» می نامند، ماندگارتر است
و شیرین تر
و داغ تر
و سازنده تر
و اصیل تر
و پربرکت تر
و هیجان انگیزتر
و آرامش بخش تر
و چون آن زن یا مرد که به خاطر خدا شیدا و دلداده اش شده ایم به هر دلیلی از دست برود هرگز به «اندوه» و «خسران» و «سوزش» و «نفرت» گرفتار نشویم که معشوقی که باید ببیند و بپسندد و بنوازد همیشه حاضر است «کاری که به خاطر او کرده ایم» پاداش دهد و جبران کند.
این هم یک رویکرد به عشق است. به گمانم ارزش تفکر دارد و شاید روزی به کار آید...
در پناه خدای مهربان باشید.
دلنوشته بسیار زیبا و خوش آهنگ بود