يکشنبه ۲ دی
باران شعری از حسن حبیبی (مُصِر)
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۰ ۲۳:۲۲ شماره ثبت ۱۰۶۲۲۰
بازدید : ۲۹۴ | نظرات : ۱۷
|
دفاتر شعر حسن حبیبی (مُصِر)
آخرین اشعار ناب حسن حبیبی (مُصِر)
|
خِش خِش برگ های لرزان
پِچ پِچ گنجشککانِ بی رمق بر روی دار
هوهو بادِ وزان
و نوای بی صدای تلخ و تنگِ یک غروب
اصوات این مرثیه پاییزند
که به گوش ها میرسید.
چه غمی دارد پاییز که مرثیه میخواند؟
چه کسی معنی این مرثیه را میداند؟
شاید که او
گم کرده خویش
کم و بیش،
رنجش و غمگینی سردی به صورت دارد
شاید او با آسمان کمی کدورت دارد
آخَر اکنون که بُوَد آخِرِ برجِ آبان
کاین خزان هست نیم جان،
آسمان گریان نیست
کشتزاران خشکِ خشک
دهقان پیر، خندان نیست..
ای آسمان!
هم زمین و هم زمان
محتاج توست،
تندی مکن با این خزان
اشکی بریز،
بغضِ خود را بشکان..!
(بداهه)
|
|
نقدها و نظرات
|
درود فراوان باعث افتخارمه که براتون جالب بوده🙏🏻🌹 | |
|
درود بانو متشکر از نگاه زیباتون🌹 | |
|
درود بیکران🌷 بسیار ممنونم از نظر شما🌹 | |
|
درود🌹 خوشحالم که به دل شما نشست🌹🌹 | |
|
درود استاد عزیز🌷🌹 ممنون از نظرتون🌹🌹🌹🌹🌹🌹 | |
|
درود دوست خوبم🌹 خوشحال شدم از نظرت🌷 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود