سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      شکر کفر
      ارسال شده توسط

      فرخ لقا فتحی

      در تاریخ : سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۰۲
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۳۹ | نظرات : ۰

      معنی
      شکر‌یعنی.....ش‌.‌...شناخت....ک.....کرامات....ر....رب العالمین
      کفریعنی....ک ....کنند....ف....فراموش....ر....رب العالمین
      کفر و شکر  دو قطب مخالف آهن ربایند و همدیگر را دفع میکنند
      شاکر و کافر مانند دو خط مجزا یند که هیچ گاه در یک نقطه به هم نمی رسد
      شاکر دلش را از هر زنگاری صیقل  می دهد و
      و نام الله را بر سر درش حک مي کند و عشق الله در دلش دائما موج می زند
      کافر دلش سیاه و افسار خود را به دست
      شیطان ملعون داده و دلش پر از کینه و
      نفرت و حسادت است چون عشق معبودی
      چو الله را رد می کند
      شاکر و کافر هیچ گاه راهشان با هم یکی
      نمی شود چون بین شان فرسنگها
      فاصله است.
      شاکر جایگاه اش بهشت برین است و
      کافر جایش جهنم پر از آتش سوزان است
      ***************************************
      شاکر و کافر دو قطب مخالفند و مجزا
      کافر، گناهکار و شاکر ز هر گناهی مبرّا
      شاکر،  باخداست و کافر زخدا جدا
      کافر جایش جهنم و شاکر بهشت با صفا
      ف.فتحی
      آبان ۹۸

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۹۴۹۸ در تاریخ سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۰۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1