مدعیان مهدویت
امام زمان (عج) در زمان غیبت صغری که از سال ۲۶۰ ه.ق (۸۷۴ م) آغاز و در ۳۲۹ ه.ق (۱- ۹۴۰ م) پایان یافته است به وسیله 4 تن از نایبان خود با مردم در ارتباط بودند.
1️⃣ نخستین نایب امام دوازدهم:
نخستین نایب خاص حضرت مهدی عجل الله فرجه ، ابوعمروعثمان بن سعیدعمری بود. نام وی "عثمان بن سعید"، کنیه اش "ابوعمرو" و لقبش "العمری"، "سمّان"، "اسدی" و "عسکری" میباشد. علت ملقب شدن او به "سمّان" این بود که به تجارت روغن میپرداخت تا این کار، مسئولیت اصلی او را بپوشاند و از شرّ حکومت حفظش نماید. از احمد بن اسحاق نقل شده است: "از حضرت هادی علیه السلام سؤال کردم: با چه کسی معامله کنیم؟ و از چه کسی مطلب را بگیریم؟ و گفته چه کسی را بپذیریم؟ امام فرمود: عمری مورد اعتماد من است؛ آن چه را از من به تو برساند، به طور قطع از من می رساند و آن چه را از قول من برای تو گوید، به حتم از من می گوید. سخن وی را گوش کرده، اطاعت نما، زیرا او مورد اعتماد و امین است". وی پس از سپری شدن عمر شریفش، به دستور حضرت مهدی عجل الله فرجه ، فرزندش محمّددبن عثمان را پس از خود به عنوان نایب خاص منصوب کرد. البته پیش از این، امام عسکری علیه السلام ، فرزند عثمانبن سعید را که فرد موثق و مطمئنی بود، برای فرزندش حضرت مهدی عجل الله فرجه به عنوان نایب، معیّن کرده بود.
2️⃣ دومین نایب امام زمان (عج):
محمّد بن عثمان، دومین نایب از "نواب چهارگانه" امام زمان عجل الله فرجه و فرزند نایب اول است. در زمان حیات پدرش از طرف امام عسکری علیه السلام به نیابت امام غایب معرفی شده بود. بدین صورت که آن حضرت وقتی گروهی از شیعیان یمن در شهر "سامرا" به حضورش شرف یاب شدند، ایشان عثمانبن سعید را نزد خود فرا خواند، و بر وکالت و وثاقت او تصریح کرد. در ادامه فرمود: "گواه باشید که عثمان بن سعید عمری، وکیل من است و فرزندش محمّدبن عثمان وکیل فرزند من، مهدی شما است". عثمانبن سعید به هنگام مرگ خود، نیابت را به دستور حضرت مهدی عجل الله فرجه به فرزند خود «محمّد» سپرد. به علاوه خود حضرت ولی عصر علیه السلام نیز در توقیعاتی، تصریح به نیابت او فرمود. آن حضرت در توقیعی چنین فرمود: «ما برای خداییم و بازگشتمان به سوی او است، تسلیم فرمان خدا و راضی به قضای الهی هستیم. پدرت سعادت مندانه زیست و نیکو از این جهان دیده بر بست. خدای رحمتش کند و او را به اولیا و موالی خود ملحق سازد که همواره در راه آنان کوشا بود و در چیزهایی که او را به خدا نزدیک سازد، تلاش فراوانی داشت. خدای و تعالی رویش را سفید و درخشنده گرداند و لغزش هایش را ببخشد». نایب دوم، بیشترین مدت را در نمایندگی امام زمان علیه السلام به خود اختصاص داد و حدود چهل سال به عنوان نایب و رابط بین امام و شیعیان بود؛ به همین دلیل توفیق یافت مشکلات و مسائل فقهی، کلامی، اجتماعی و… بیشتری از محضر مبارک حضرت مهدی علیه السلام بپرسد و در اختیار مردم قرار دهد. ابوجعفر محمّد بن عثمان، طبق قول مشهور در سال ۳۰۵ هـ.ق در آخر ماه جمادی الاولی وفات یافت. قبر او در کنار قبر مادرش، بر سر راه کوفه و در محلی که خانهاش آنجا بود، واقع است. این محل در غرب بغداد واقع شده است.
3️⃣ سومین نایب حضرت قائم آل محمد (عج):
سومین سفیر خاصّ از سفیران چهارگانه حضرت مهدی عجل الله فرجه ، محدث، فقیه و متکلم شیعی ایرانی، حسین بن روح نوبختی است. وی در میان شیعیان بغداد، شهرت ویژه ای داشت و یکی از افراد مورد اطمینان و اعتماد محمّدبن عثمان عمری بود. او در بین سال های ۳۲۶ ـ ۳۰۵ قمری به عنوان نایب امام زمان علیه السلام ، واسطه بین امام و شیعیان بود. اگر چه حسینبن روح دارای فضیلت های فراوانی بود، به صورت عمده شهرت و اعتبار او، به مسئله نیابتش بازمی گردد. از جمله حوادث مهم دوران نیابت حسینبن روح، جدا شدن ابوجعفر محمّدبن علی شلمغانی (معروف به ابن ابی عزاقر) از آیین شیعی و تکفیر او به دست آن نایب خاص است. حسینبن روح در سال ۳۲۶ قمری از دنیا رفت. اگرچه در سال وفات او اختلافی نیست، ولی در محل دفن ایشان اختلاف وجود دارد. قبر ایشان در بغداد است؛ ولی مشخص نیست در قسمت غربی آن است یا قسمت شرقی.
4️⃣ نایب چهارم حضرت ولی عصر (عج):
ابوالحسن علیبن محمّد سمری، چهارمین و واپسین سفیر حضرت ولی عصر عجل الله فرجه است. وی پس از رحلت حسینبن روح به مقام سفارت منصوب شد و مدت سه سال عهدهدار این منصب بود. سمری از خاندانی با ایمان و شیعه بوده است که در خدمت گزاری به «سازمان امامیّه» از شهرت زیادی برخوردار بودند و همین اصالت خانوادگی او، باعث شد که در امر سفارت با مخالفت چندانی روبه رو نگردد.
و اما مدعیان مهدویت،
مدعیان مهدویت که آنها را مُتَمَهدیان و یا مدعیان دروغیننیز نام برده اند، کسانی هستند که، به دروغ خود را به عنوان مهدی موعود معرفی کردهاند، و یا اینکه خودشان ادعایی نداشتهاند، لیکن گروهی، از روی نادانی و شدت گرفتاری و یا از روی غرض، آنها را مهدی موعود میپنداشتند.
ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت "رهبر موعود" عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.
ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.
همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!.
مهدویت از عقاید مسلم شیعه و سنی بوده و کسی نمیتواند خود را بدون باور به مهدویت، مسلمان تلقی کند. اما مزیت جامعه تشیع امامی نسبت به دیگر فرقه های اسلامی این است که نه تنها اصل مهدویت، بلکه مصداق آن را نیز معین کرده و باور دارد که مهدی موعود، فرزند امام حسن بن علی عسکری(ع) می باشد. با این حال مسئله مهدیان دروغین صرفاً منحصر به شیعیان نیست و اهل تسنن نیز به همان مقدار گرفتار این چالش بوده و هستند.
در اعتقادات مسلمانان، مهدی موعود شخصیتی نجاتبخش است که تا قبل از قیامت ظهور خواهد کرد و جهان را از ستم و بیداد رهایی میبخشد. در طول تاریخ اسلام بارها افرادی ظهور کرده و ادعا کردهاند که مهدی موعود هستند. این موارد در سراسر دنیای اسلام -در جنوب آسیا، افریقا و خاورمیانه - اتفاق افتاده است. مدعیان مهدویت معمولاً قدرت سیاسی یا معنوی یا هر دو را دارند. حتی بسیاری از این مدعیان، برای خود حکومتهایی تشکیل دادهاند (مانند «مهدیه» که در اواخر قرن نوزدهم توسط محمد احمد در سودان تأسیس شد) و نیز مذاهب و فرقی بنیان گذاشتند (مانند بابیت و جنبش احمدیه).
یکی از مهمترین رویدادهای اخیر در ارتباط با مدعیان مهدویت، واقعهٔ تصرف مسجدالحرام در سال ۱۹۷۹۹ بود، که توسط حداقل دویست نیروی مسلح تحت فرماندهی جهیمان العتیبی انجام شد، که هدف از این کار دعوت برای بیعت با محمد عبدالله القحطانی بود که ادعای مهدویت کرده بود.
تعدادی از معروفترین مدعیان مهدویت به ترتیب زمانی، البته اگر ادعای فرقه سبأیه درباره مهدویت امیرالمومنین(ع) را -چه در اصل وجود این فرقه یا ادعای آن - قطعی ندانیم بعضی از مهمترین کسانی که نام مهدی را بر آنها گذاشتند، به شرح زیر میباشد:
🔰 محمد حنفیه:
فرقه کیسانیه نخستین گروهی است که در مورد محمد حنفیه فرزند امیرالمؤمنین(ع) ادعای مهدویت کرده و نام مهدی بر او گذاشتند، محمد حنفیه بود. فرقه کیسانیه اعتقاد داشتند او مهدی موعود است و پس از مرگ وی ادعا کردند که او هرگز نمرده است، بلکه در کوه رضوی که در نزدیکی مدینه است، در میان دو شیر قرار گرفته، که حافظ و نگهبان او هستند، این در حالی بود که محمد حنفیه در سال ۸۱ق از دنیا رفت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
🔰 نفس زکیه:
محمد بن عبداللّه محض معروف به نفس زکیه در سال ۱۴۵ هجری قمری از مدینه با عنوان مهدی قیام کرد و به دسیسه منصور دوانیقی کشته شد. برخی نویسندگان ملل و نحل نوشتهاند: پس از کشته شدن نفس زکیه، مغیرة بن سعید عجلی و طرفدارانش مدعی شدند، نفس زکیه نمرده است بلکه در کوه حاجر در منطقه نجد در غیبت به سر میبرد و او مهدی موعود است و در آینده ظهور خواهد کرد. بغدادی از نویسندگان ملل و نحل نام این گروه را محمدیه دانسته است.
🔰 محمد فرزند منصور دوانیقی:
ابوجعفر محمد بن عبدالله، فرزند منصور دوانیقی که خود منصور هم از روی رقابت با نفس زکیه، مردم را دعوت به مهدویت او مینمود.
🔰 عمر بن عبدالعزیز:
عمر بن عبدالعزیز یکی از خلفای اموی است، که سعید بن مسیب قائل به مهدویت او شد.
🔰 ابومسلم خراسانی:
فرقه خرّمیه از پیروان اتابک خرّمی پنداشتند ابومسلم خراسانی کسی است که باید زمین را پر از عدل و داد کند. آنها کشته شدن وی بدست منصور دوانیقی را تکذیب نموده و به انتظار ظهورش بسر میبردند.
🔰 ادعای مهدویت ناووسیه در مورد امام جعفر صادق(ع):
ناووسیه منتسب به عبدالله بن ناووس یا عجلان بن ناووس در مورد امام جعفر صادق(ع) ادعای مهدویت کردند. آنان معتقد بودند امام صادق(ع) زنده است و نمیمیرد و او مهدی آخرالزمان است.
🔰ادعای مهدویت در مورد محمد بن قاسم بن عمر بن علی بن الحسین:
محمد بن قاسم بن عمر بن علی بن الحسین (م۲۱۹ق) از قیام کنندگان زیدی در دوره معتصم در طالقان قیام کرد و کشته شد. پیروان او درباره وی ادعای مهدویت کردند و مدعی شدند او نمرده و در آینده ظهور خواهد کرد.
🔰 ادعای مهدویت واقفه:
واقفیه یکی از گروه هایی است که درباره امامان شیعه ادعای مهدویت کرد. آنان ضمن توقف بر امام موسی بن جعفر به عنوان آخرین امام ادعا کردند امام کاظم(ع) همان مهدی موعود است که در غیبت به سر برده و رجعت خواهد کرد.
🔰 ادعای مهدویت درباره محمد بن علی الهادی:
گروهی از شیعیان مشهور به محمدیه ادعای مهدویت درباره محمد بن علی الهادی برادر امام حسن عسکری(ع) نموده و معتقد شدند او امام قائم است. اگرچه محمد بن علی در زمان پدرش از دنیا رفت اما مدعیان مهدویت وی، مرگ او را منکر شدند.
🔰 ادعای امامت جعفر کذاب:
جعفر بن علی مشهور به جعفر کذاب برادر دیگر امام حسن عسکری(ع) است که پس از شهادت امام حسن عسکری ادعای امامت کرد.
🔰 عبداللّه بن معاویه بن عبداللّه بن جعفر بن ابی طالب:
عبدالله بن معاویه در سال ۱۲۷ هجری قمری علیه حاکم کوفه قیام کرد و بر برخی از شهرهای مهم ایران نظیر فارس، اصفهان و ری مسلط شد. او دعوت خود را به شیعه محدود نکرد بلکه برخی از بنی عباس نظیر سفاح و منصور نیز به قیام او ملحق شدند. او در نهایت در سال ۱۳۰ق در زندان ابومسلم کشته شد. پس از کشته شدنش، برخی وی را مهدی دانسته و مدعی شدند او زنده است و در کوههای اصفهان بسر میبرد و در آینده ظهور نموده و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. به پیروان وی جَناحیه گفته میشود.
🔰 یحیی بن عمر:
یحیی بن عمر از اعقاب زید بن علی که در ایام مستعین باللّه خلیفه عباسی سنه ۲۵۹ در کوفه قیام کرد، پس او را کشتند و سرش را از تن جدا نمودند و بعضی از جارودیه قائل به مهدویت او بودند.
🔰 موسی بن طلحه بن عبدالله:
موسی بن طلحه بن عبداللّه در زمان مختار بن ابی عبیده در بصره قیام کرد و عدهای به عنوان مهدویت بدو گرویدند.
🔰 عبدالله المهدی:
عبداللّه المهدی خود را ابومحمد عبیداللّه بن احمد بن اسماعیل از اعقاب امام جعفرصادق(ع) معرفی نمود. وی در سال ۲۹۷ هـ به عنوان مهدی از افریقا بپا خواست و دولت فاطمیون را تشکیل داد که پس از گذشتن ۲۷۰۰ سال منقرض گردید.
🔰 محمد بن عبدالله بن تومرت:
محمد بن عبداللّه بن تومرت علوی حسنی معروف به مهدی هرغی: او از قبیله مصامده بود که در جبال اطلس مراکش سکونت داشتند، در سال ۴۹۷۷ با نام مهدی قیام نمود و بر اسپانیا تسلط یافت و سلسله موحدین را بنا نهاد.
🔰 ناصر لدین الله:
الناصر لدین اللّه از جمله خلفای عباسی و متولد حدود سنه ۵۵۰۰ هـ بود، سبط ابن تعاویذی وی را بعنوان مهدی منتظر بودن بدین دوشعر ستوده:
انت الامام المهدی لیس لنا
امام حق سواک ینتظر
تبدو لابصارنا خلاقاً لان
یزعم ان الامام منتظر
🔰 اسحاق سبتی:
اسحاق سبتی در دوران سلطنت سلطان محمد چهارم از سلاطین عثمانی بسال ۹۸۶۶ هـ به نام مهدویت قیام کرد و اصالتا ترک و از اهالی ازمیر بود.
🔰 محمد مهدی سنوسی:
محمد مهدی سنوسی او فرزند شیخ محمد سنوسی بود که در اواسط قرن نوزده مسیحی از مغرب زمین برخواست و قبل از مرگ با اشاره باینکه خود او مهدی منتظر نیست بلکه او از این پس خواهد آمد نفی مهدویت خویش نمود و شاید مقصودش از خبر آمدن بعد از این، قیام پسرش بود.
🔰 غلام احمد قادیانی:
میرزا غلام احمد قادیانی در اوائل قرن نوزده میلادی سنه ۱۸۲۶ از پنجاب هندوستان قیام کرد و با سیکهای آن سرزمین بر مبنای ادعای مهدویت وسپس نبوت جنگید و فرقه قادیانی را که هم اکنون دارای پیروانی در هند است را تشکیل داد.
🔰 سید احمد بریلوی:
سید احمد بریلوی که به مهدی وهابی نیز مشهور است در سال ۱۲۲۴۴ق در یکی از شهرهای هندوستان به نام «بریلی» به دنیا آمد. او در نیمه اول قرن سیزدهم از بین فرقه وهابی در هند قیام به نشر آن مذهب نمود و به عنوان یکی از اولاد امام حسن بن علی (امام دوم شیعیان) خود را معرفی کرد سپس بر علیه هندوها و سیکهای پنجاب هند اعلام جنگ نمود و با برافروخته شدن آتش جنگ، مغلوب و کشته شد.
🔰 علی محمد شیرازی:
علی محمد شیرازی معروف به باب درسال ۱۲۳۵ق در شیراز متولد شد. نخست به عنوان باب و خلیفه الخلیفة سر برافراشت و چون آوازهاش بلند شد و قدری بر سر زبانها افتاد خود را باب مهدی منتظر سپس خود مهدی وبعد ادعای نبوت نمود.
🔰 مهدی سودانی:
محمد أحمد المهدی بن عبد الله از رهبران بزرگ ضد استعمار سودان در قرن سیزدهم هجری/ نوزدهم میلادی(۱۳۰۷ - ۱۲۶۴ق). وی در اوج قدرت، پس از تصرف خارطوم، نامهای به خدیو مصر نوشت و طی آن با استناد به آیات قرآن او را از دوستی با کفار و اعتماد به علما سوء،برحذر داشت و از وی خواست ضمن قبول دعوتش، با او در ریشه کن کردن کفار متحد شود و تهدید نمود که در غیر این صورت به مصر لشکرکشی خواهد کرد. او حتی دعوت خود را به دنیای اسلام محدود نکرد و نامهای به یوحنای چهارم، پادشاه حبشه فرستاد و وی را به قبول اسلام و مهدویت دعوت نمود. او به استقرار حکومتی اسلامی توفیق یافت و توانست بر اساس دعوت اصلاحی و اسلامی خود قبایل و اقوام پراکنده سودان را متحد سازد و حکومتی ملی و مستقل و به دور از دخالت بیگانگان تأسیس کند. در برخی گزارشها، او خود را مهدی موعود نامیده بود. کمپانی آمریکایی مترو-گلدوین-مایر فیلم سینمایی خارطوم (۱۹۶۶۶م) را بر اساس زندگی او ساخت. در این فیلم مهدی سودانی با چهرهای داعشگونه تحت عنوان مهدی موعود به تصویر درآمد.
🔰 عدنان اکتار:
«عدنان اُکتار» در سال 1956 میلادی در آنکارا متولد شد. در یک شجره نامه ساختگی که بر انتساب آن به خود اصرار دارد، چنین ادعا شده است که پدران او از سادات منطقه قفقاز بوده اند و به «فرزندان شیر» شهرت داشته اند. اکتار در این شجره نامه، ابتدا نسب خود را به امام حسین(ع)، به تبع آن به امام علی(ع) و سپس از طریق مادر أمیرالمؤمنین حضرت فاطمه بنت اسد(س) ریشه اش را به حضرت داوود نبی علیه السلام رسانده است. گزارش های منتشره در برخی روزنامه های آن دوره حاکی است که وی در دوران دانشجویی به خاطر مطالعه کتاب های آخرالزمانی "سعید نورسی" بنیانگذار جماعت نور، به طور مداوم آثار و نشانه های یاد شده در آن کتاب ها را با خویش تطبیق می داده و آشکارا خود را "مهدی آخرالزمان" میخوانده است!.
🔰 سید غضنفر وزیری:
سیدغضنفر وزیری (درگذشت: دی ماه ۱۳۳۴ خورشیدی)، از معروفترین مدعیان امامت در تاریخ معاصر ایران بود. وی که به مدت نیم قرن در نواحی مختلف ایران و بویژه در روستاهای اطراف محلات و نیز در روستای ون در نزدیکی کاشان ادعای امام زمان بودن داشت، مریدان بسیار به گرد خویش جمع نمود و توسط همین مریدان، مرتکب قتل شمار زیادی از افراد بیگناه گردید. نمونهای از مشهورترین قتلعامهای انجام شده توسط او، کشتار دست جمعی عدهای از مخالفین او در حمام روستای عیسی آباد محلات بود که طی آن شماری از مریدانی که سیدغضنفر به گرد خود جمع کرده بود، در سحرگاه یکی از روزهای تابستان ۱۳۱۰ خورشیدی، بنا به دستور سیدغضنفر به حمام مخالفین هجوم بردند و دوازده نفر بیگناه را در آنجا کشته و سر بریدند و اجساد آنها را مثله ساختند آنها بعد از این قتلعام، برای اینکه نسل مخالفین را به کلی از میان بردارند، تصمیم گرفتند که اطفال ذکور آنها را نیز از بین ببرند، که اقدام اخیر با دستگیری آنان توسط قوای ژاندارمری، ناکام ماند. پس از مرگ سید غضنفر،تیمسار شاهخلیلی از مسئولین امنیتی به جهت حفظ امنیت جانی مسئولین پرونده قضایی سیدغضنفر با گذاشتن یک دسته گل به جای سید غضنفر در تابوت وی،مریدان سید غضنفر را گمراه کرده و مریدان سیدغضنفر مرگ وی را قبول و باور نکرده و گمان کردند سیدغضنفر به خواست خدا غیب شده است.
🔰 احمد الحسن:
او که مدعی است نسبش به امام مهدی باز میگردد، در بصره و جنوب عراق متولد شدهاست. او ادعا میکند از علم امام مهدی بهره برده و در پایان سال ۱۹۹۹ و با دستور امام مهدی دعوت یمانی را آغاز کردهاست. به گزارش الشرق الاوسط در سال ۱۹۹۹۹ از رشته مهندسی عمران دانشکده مهندسی نجف فارغالتحصیل شد و سپس به تحصیل در حوزه علمیه نجف پرداخت و پس از سه سال دعوتش را علنا آغاز کرد. او سالهاست که مخفیانه زندگی میکند و علت اصلی متواری شدنش را فتوای برخی از مراجع مثل حائری در قم به حلال بودن ریختن خونش عنوان میکند. وی مدعی است که همان سید یمانی است که در باور شیعه دوازده امامی به عنوان یکی از علائم قطعی و زمینهساز اصلی ظهور امام زمان پیش از ظهور قیام میکند. او خود را با چهار واسطه از اولاد امام زمان میداند!. او مدعی است: بعد از اینکه امام مهدی که حکومت کرد و از دنیا رفت، دوازده مهدی از نسل او یک به یک حکومت میکنند و من (احمد الحسن) مهدی اول هستم و جدم (امام زمان) حکومت را به من خواهد داد!. او در بیانیه ای خود را داناترین مردم به قرآن و تورات و انجیل معرفی میکند و علمای ادیان را به مناظره و مباهله دعوت میکند. به غیر از اینها ادعاهای عجیب دیگری نیز مطرح میکند. احمد الحسن مدعی است تبارش به علی بن ابیطالب میرسد. نام ادعایی او احمد فرزند سیداسماعیل، فرزند سیدصالح، فرزند سیدحسین، فرزند سیدسلمان، فرزند امام محمد، فرزند امام حسن، فرزند امام علی، فرزند امام محمد، فرزند امام علی، فرزند امام موسی، فرزند امام جعفر، فرزند امام محمد، فرزند امام علی، فرزند امام حسین، فرزند امام علی بن ابی طالب است.
◀️انگیزههای ادعای مهدویت:
کسانی که در تاریخ بدین عنوان شهرت یافتهاند، به سه گروه قابل تقسیماند:
1️⃣ کسانی که دیگران با انگیزههای خاصی، آنان را «مهدی» نجات بخش خواندند.
2️⃣ کسانی که به انگیزه جاهطلبی و قدرتخواهی، چنین ادعای دروغینی مطرح نمودند.
3️⃣ کسانی که طبق نقشه استعمار و به اشاره دشمنان اسلام، دست به چنین فریبی زدند و خود را مهدی نجات بخش، معرفی کردند.
⬛️ گروه اول:
از تاریخ این واقعیت دریافت میگردد که برخی از کسانی که مهدویت بدانان نسبت داده شده، نه از سوی خود آنان سرچشمه گرفته و نه خود بدان ادعا راضی بودند؛ بلکه یاران و پیروان آنان چنین عنوانی را به آنها نسبت داده و این اندیشه را در آن روزگاران در میان گروهها و مراکزی گسترش دادند. پیروان آنها کوشیدند تا برخی علایم و نشانههای حضرت مهدی علیهالسلام را - که در انبوه روایات آمده - به این چهرهها تطبیق و تفسیر نمایند. برای نمونه از این گروه میتوان بدین چهرهها اشاره کرد:
محمد حنفیه (کیسانیه)
زید فرزند امام سجادعلیهالسلام
محمد بن عبداللّه محض معروف به نفس زکیه
⬛️گروه دوم:
اینان کسانی بودند که به انگیزههای فریبکارانه و جاهطلبانه، ادعای مهدویت نمودند و برای جلب عواطف و احساسات، تسخیر دلها و قلبها و به دست آوردن قدرت،، به دروغ خود را مهدی نجات بخش معرفی کردند.
از جمله آنان مهدی عباسی است. پدرش منصور دوانیقی ادعا کرد که پسرش «مهدی عباسی» همان مهدی موعود است. جعفر کذاب از دیگر افراد این گروه است.
⬛️گروه سوم:
اینان عناصری بودند که بر اساس نقشه استعمار و به اشاره استعمارگران، ادعای مهدویت نمودند. از چیزهایی که در این میدان از آن سوء استفاده شد، اندیشه و عقیده به مهدی موعود بود. استعمارگران در این راه برخی عناصر را به دلخواه خویش تربیت کرده و به آنان دستور دادند تا ادعای مهدویت نمایند و آنان را با همه امکانات در این راه یاری کردند که برای نمونه میتوان به علی محمد باب اشاره نمود که فرقه بابیه را پایهگذاری کرد.
❎ فهرست برخی دیگر از مدعیان مهدویت:
صالح بن طریف (۱۷۵ هـ / ۷۹۱ م)
ابوالعباس سفاح
المقنع
ابومحمد شریعی
محمد بن نصیر نمیری
حاکم بامر الله
ابن تومرت (۴۸۵ - ۵۲۴ ه / ۱۰۹۲ - ۱۱۳۰ م)
ابو عبد الله مغربی
عباس الریفی
محمد قرمانی
الرجل الجبلی
توزری
الرجل الطرابلسی
سید محمد مشعشع
الشیخ شمس الدین محمد الفریانی بن احمد المغربی
شیخ عبدالقدیر بخارایی
میرزا بخلی
ملا عرشی کاشانی
محمد جونپوری (۸۴۷ - ۹۱۰ هـ / ۱۴۴۳ - ۱۵۰۵ م)
سید محمد نوربخش خراسانی
سید محمد مشهدی
موسی کردی
ابو الکرم دارانی
شیخ علایی
الشیخ المغربی
الرجل المصری
احمد بن عبد الله محلی (۹۶۷ - ۱۰۲۲ هـ / ۱۵۶۰ - ۱۶۱۳ م)
عبدالله عجفی
بنگالی هندی
محمد بن احمد سودانی
شیخ سعید یمانی
علیمحمد باب (۱۲۳۵ - ۱۲۶۶ ه / ۱۸۱۹ - ۱۸۵۰ م)
محمد احمد (۱۲۵۹ - ۱۳۰۲ هـ / ۱۸۴۳ - ۱۸۸۵ م)
میرزا طاهر
شیخ مهدی قزوینی
سید محمد گجراتی هندی
سید ولی الله اصفهانی
میرزا حسن همدانی
سید موسوی
سید محمد همدانی
میرزا مشتاق علی شیرازی
با یزید ترکمانی
یوسف خواجه
محمد امزیان (فوت ۱۸۷۹) در شمال آفریقا[۶]
محمت (فوت ۱۹۳۰) در ترکیه
احمد بارِلوی (فوت ۱۸۳۱) در هند
محمد عبد الله القحطاني (کشته شده ۱۹۷۹) در عربستان سعودی
عارفین محمد (زاده ۱۹۴۳ م)
ریاض احمد گوهر شاهی (۱۹۴۱ - ۲۰۰۱ م)
السید محمد بن علی بن احمد الادریسی
سید علی شاه هندی
هاشم شاه نور بخش
مستر جیکاک
اکبر صنعتی
ضیاء عبدالزهره کاظم یا «سامر ابوقمر» رهبر جندالسماء (۱۹۷۰ - ۲۰۰۷۷ م)
محمد حسینپور سایان یا 《دکتر سایان》(۱۳۶۷ - ۱۴۰۹ ق)
💠 سعید فلاحی