جمعه ۲ آذر
قابلیت های سبک نیمائی ( مقدمه)
ارسال شده توسط محمد محسن خادم پور در تاریخ : پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۷ ۰۲:۳۸
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۶۷ | نظرات : ۶
|
|
سلام دوستان
برآن شدم تا در یک سری از مقالات آنچه که دانستنش را در مورد سبک نیمائی مفید می دانم به زبان ساده تقدیم کنم.
در ابتدا لازم است تاکید کنم که آنچه در ادامه بیان خواهد شد حاوی برداشتها و اعتقادات من در این مقوله است و به هیچ عنوان نباید بعنوان اصلی غیر قابل خدشه تصور شود.
از طرفی از آنجا که بخش عمده ای از دانش بشراز طریق دریافتهای او از طریق کسب علم و آگاهی از اندیشه ی دیگران محقق می شود و بخشی نیز از راه تفکر و سعی و خطای شخصی حاصل می گردد ، لذا بدیهی است که این خصوصیت در نظرات بنده نیزوجود دارد .
بنابراین آنچه را که در پی خواهید خواند ، درهرزمینه ای که احساس مقبولیت و مفید بودن از مطلب حاصل نمودید ، نتیجه را چکیده ی زحمات خیل عظیمی از اساتید و ادبای کشور بدانید و هر نقصی مشاهده شد آن را ناشی از محدودیت آگاهی و تجربه ی بنده تلقی فرمائید.
در ابتدا و برای ورود به بحث فکر کردم بد نباشد که مفاهیم مهمی در خصوص موضوع مورد نظر را در قالب سئوال و جواب با هم مرورکنیم
سئوال : منظور از بکار بردن واژه ی "سبک" در ادبیات ( شعر) به چه معناست ؟
پاسخ : سبک عبارتست از قالب معین و منحصر به فردی که هریک از شعرا برای بیان و انتقال اندیشه و مفاهیم ذهنی خود به دیگران به کار میگیرند
نتیجه ی مهم :
بنابراین هیچ شعری از هیچ شاعری را نمی توان یافت که فاقد سبک نباشد.
سئوال : می توان گفت که به تعداد شاعران سبک وجود دارد؟
پاسخ : جواب این سئوال هم میتواند "آری" باشد و هم " خیر"
زیرا : صرف نظرازخصوصی بودن سبک هر شاعر، مشاهده می شود که بتدریج معیارهائی همگانی در نوع نوشتار شاعران بکار گرفته شده است که منجر به تدوین اصول یکسانی درشیوه ی بیان آنها شده است.
بنابراین اثرهر شاعر را از دیدگاه زبان شناسی می توان تحت کنترل دو عامل مهم به شرح زیر دانست و ارزیابی نمود
1-مجموعه ی قواعد و روش های یکسانی که درشکل ظاهری گفتار اکثریت شعرا مورد استفاده قرار می گیرد ، این مجموعه قواعد تحت عنوان "سبک ادبی" عمومیت یافته و مورد پذیرش اکثریت جامعه قرار دارد.
2- ترفند ها ، ظرافت ها ، ملاحت ها ، توانائی ها ...........و نوآوری هائی که شاعر با استفاده از آنها و با درگیر نمودن ودر کنار هم چیدن واژه ها (صرفنظر از مفاهیم بیان شده) ایجاد نموده و در مجموع قالبی متمایز، در نوشته خود ایجاد وآن را از دیگر آثار متفاوت می نماید ، این خصوصیت را امروزه "زبان خاص شاعر" می نامیم.
سئوال : آیا شاعران اجباری به پیروی از سبک های شناخته شده و مشترک دارند
پاسخ : جواب این سئوال نیز هم "آری" است و هم " خیر"
"آری" چون هدف از خلق هر شعری را میتوان انتقال مفاهیم ذهنی شاعر به خواننده تلقی نمود و از آنجا که خوانندگان شعر بر اساس سلائق خود و درطول زمان عادات شنیداری خود را بر پایه ی الگوهای خاصی تنظیم نموده اند لذا بسیار دیده می شود که مردم بصورت خودآگاه یا حتی بطور ناخواسته از آثاری که مبتنی بر عادات شنیداری آنها تنظیم شده است بیشتر استقبال می کنند و"خیر" به این دلیل که نوآوری را می توان موتورمحرک خلق ارزشهای جدیدوپدید آورنده ی اثارماندگار دانست
نکته قابل توجه این است که در این کشاکش ، عده ای نوآوری را به اتکای سبکهای شناخته شده و درچارچوب سبکها ی پذیرفته شده متمرکز نموده و بیان نو را با رعایت سبک همگانی به بوته ی آزمایش می گذارند و جمعی دیگر با معرفی باید ها و نبایدهای جدید روش تازه ای را ابداع و سعی می کنند که عادات شنیداری خوانندگان اثر را تغییر داده و به روشهای خود جلب نمایند.
سئوال : درادبیات ایران و در حوزه شعر سبک های همگانی و پذیرفته شده کدامند ؟
پاسخ : اگراز روش های جدید وفراوان موجود چشم پوشی کنیم بطور کلی به سه سبک عمده و مورد پذیرش اکثریت مردم می رسیم
1- سبک کلاسیک
2-سبک نیمائی
3-سبک سپید
در ادامه ی این گفتگو ، بحث ما پیرامون سبک نیمائی متمرکز است
سئوال: وجه تمایز سبک نیمائی با دو سبک دیگر چیست ؟
پاسخ : به اعتقاد کثیری از اساتید ، نیمائی را میتوان پلی مطمئن و قابل اتکاء بین سبک کلاسیک و سپید دانست
چرا ؟
چون :
در اشعار کلاسیک شاعربه قواعد علم عروض متکی و وفادار است و اشعار خود را در قالب های تثیت شده در ذهن مردم مانند غزل ، رباعی ، قصیده ، مثنوی ، دوبیتی و........و در قالب " بیت " استوار می سازد ودراشعار سپید ، شاعر با کنار گذاشتن قواعد علم عروض تمام هنجارهای گذشته را در هم می شکند و با تکیه بر تصویر سازی ، اطناب و ایجاز ، ترکیب زبان رسمی و محاوره ، جابجائی اجزاء جمله ، استفاده از ترکیبات اضافه متوالی و بکاربردن متوالی کسره ، پشت سرهم نویسی عبارات مختلف بدون استفاده از حرف ربط " و" ، واژه سازی و ترکیب سازی ، اتکاء به آهنگ درونی ، بکاربردن استعاره در افعال و صفات ، اسطوره سازی و تلمیح گوئی ، طنز و روایت گوئی و جایگزینی شاعر با راوی و در قالب " بند " مفاهیم مورد نظر خود را بیان می نماید.
بطور خلاصه یکی از مهمترین وجه تمایز بین کلاسیک با سپید را می توان در این نکته دانست که درسبک سپید شاعر نسبت به سبک کلاسیک آزادی بیشتری برای انکه روایت خود را در بندهای متوالی و متواتر بیان نماید در اختیار دارد و به راحتی می تواند منظور خود را بدون محدودیت هائی که در سبک کلاسیک مقید به رعایت آنهاست در طول شعر طراحی و بیان نماید
سئوال : چه ضرورتی باعث عبور از کلاسیک به نیمائی و سپید شد؟
پاسخ : خلق و وجود آثارفراوان وغنی توسط شعرای کلاسیک کشور وبه زبانی اشباع این حوزه و از طرفی ورود مفاهیم و اندیشه های نو، ناشی ازتغییردرسبک زندگی و اندیشه ی مردم دنیا و ترجمه آثار اندیشمندان سایر ملل به فارسی لزوم تجدید نظردر نحوه بیان را ناگزیز و تغییر در نوع بیان را بعنوان نیازی عمومی پدیدارکرد
سئوال : سبک نیمائی به این نیاز چگونه پاسخ داده است ؟
نیما یوشیج با درک واقعیت لزوم تزریق خون تازه به روش کلاسیک سبک جدید خود را بنیان نهاد .
در این سلسله گفتار برآنم تا با کالبد شکافی این سبک توانائی این پدیده را بیان کنم.
زیرابه اعتقاد بنده ظرفیت های بسیاری از این سبک همچنان ناشناخته باقی مانده است و ضروری است تا ابعاد بیشتری از این سبک به زبان ساده روشن و معرفی گردد
انشاالله به مرور به طرح این مباحث خواهم پرداخت و تلاش می کنم تا در پایان مباحث نکات و الگوهای مناسبی برای شاعران علاقمند به سرودن در این سبک بدست آید و از آن بالاتر مشوقی برای شاعران جوان در استفاده از این سبک ایجاد شود
اما فعلن و بطور پیش در آمد و خلاصه باید گفت که :
درسبک نیمائی شاعرهردو امکان سبک کلاسیک و سپید را همزمان در اختیار دارد ، هم بخشی از قواعد عروض از سبک کلاسیک ودر نتیجه استفاده ازعادات شنیداری مردم برای جا انداختن سروده ی خود و هم آزادی بیان وشیوه ارائه سخن در سبک سپید را ، بطوریکه شاعر نیمائی سرا با استفاده از این سبک به سادگی می تواند به تناسب ضرورت و نیاز مزایای هردو سبک را برای بیان منظور خود به استخدام درآورد.
محمد محسن خادم پو
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۸۸۷۴ در تاریخ پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۷ ۰۲:۳۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید