سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        روزی روزگاری
        ارسال شده توسط

        احمدی زاده(ملحق)

        در تاریخ : جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۳۵ | نظرات : ۳۸


        یادم می ياد اولین روزهایی که عاشق شده بودم،خیلی عجیب غریب شده بود زندگیم!روزها دیرتر شب می شد،شب ها دیرتر صبح!!اصلا انگار روحم سنگینی می کرد توی کالبدم !نزدیک قرارکه می شد ، قلبم روی گونه هایم می نشست!انگشتانم مثل میله های قفس آهنی یخ می بست،دلم گرم دیدنش می شد!
        اصلا "منی" وجود نداشت انگار ،خودم وخامت حالم و خوب می فهمیدم!!نمازهای شب مادرم طولانی تر،گریه هاش بلندتر!
        مادرم من واز خودم بیشتر می شناخت!!هرچی بیشتر اصرار می کرد ، بیشتر مطمئن می شد که همه چی تموم شده،که دل از دست دادم که فقط دارم تظاهر می کنم که همه چی خوب وآرومه!!
        اماهیچ چیز خوب نبود!آروم نبود!!بروقف مراد نبود!!من یک طرفه عاشق شده بودم!این درد التیام پذیر نبود!!قابل کتمان نبود!!
        بالاخره پافشاری مادرم کار دستم داد، خواست که ببینتش!!یادم می ياد وقتی که دیدش ،یک لحظه باورش نمی شد انگار !!داد زد که این؟چراا این؟پرسید:عاشقته ؟گفتم:نه!پرسید:دوستت داره؟گفتم:نه برای زندگی!!پرسید:آخه چرااا؟گفتم :نمی دونم که چرا؟
        گفت:خوشگل که نیست،دوستت که نداره،پولدارکه نیست؟
        گفتم اما آدم خوبیه...
        دستم وگرفت وتاخونه های های گریه کرد و باریدو نالید و نصیحت کرد!گفت که فراموشش کنم!همین...
        شاید نزدیک چند بهار جونتر بودم ازش ،شاید اشتباه فکر می کردم،شاید مادرم حق داشت،شاید عشق نبود و وابستگی بود،شاید یک تصمیم اشتباه بود،شاید !
        اما هرچی بود فراموش نشد!نشد که روزی بدون خیالش بگذره!نشدکه شنیدن اسمم باصدای موزونش حسرت چندین ساله ی دلم نباشه!نشد که روزی هم صحبتی باهاش آرزوم نباشه! نشد که یادم بره!!
        زمان گذشت،روزگار چرخید اما سیب من توی دست های حوا پوسید!!!

        نویسنده :#آرزویزدانی_ر_ه_ا 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۹۵۴ در تاریخ جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۹:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام استادخوبم
        وممنونم ازاشتراک این پست زیبا خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۲۱:۱۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۹:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        خندانک
        سید هادی محمدی
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۵
        درود بر شما استاد احمدی زاده

        سپاس از شما خندانک
        ریحانه رسولیان
        يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۹:۱۳
        مرحبا به این قلم خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۲۱:۱۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۸:۱۵
        سلام ودرود محضر استاد سید حاج فکری عزیز و فرهیخته
        سپاس از این پست بسیار زیبا
        مویدو پیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۲۱:۱۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشته مینودری
        دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۳۸
        آرام ،لطیف وزیبا
        سپاس از شما استاد
        حمیدرضاسفید
        يکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶ ۱۹:۲۱
        بسیارزیبااستاد احمدی زاده،درودبرشما که درپرورش استعدادها وقت می گذارید. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نرگس زند (آرامش)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۴۵
        درود وعرض ادب خدمت استاد خندانک
        امان از عشق خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۷
        درودتان جناب استاد احمدی زاده ی گرامی
        خیلی زیبا و غمناک بود
        زنده باد 👏👏👏👏🍃🌹💔
        واقعا عشق همینه بی دلیله و یهو اتفاق می افته، بدون هیچ معیار و مقیاسی
        حتی خود آدم هم نمی دونه چه بلایی سرش اومده
        فکر کنم همه ی ما چنین تجربه ای داشتیم 💔

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۵
        عشق منطق و دودو تا چهار تا ندارد
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        درود بر جناب ملحق
        بسیار زیبا و جالب
        خندانک خندانک خندانک
        عشق یه اتفاق یهویی است
        که می افتد و گاهی کسی نیست جمعش کند...
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۳
        درود بر استاد گرامی جناب ملحق گرانقدر خندانک
        بسیار جالب بود خندانک خندانک خندانک
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۴۵
        درود استاد احمدی زادهخندانک خندانک خندانک
        به نظرم خدا دوستش داشته
        مثل مادرش
        عشق خوبه اما تا همینجاش قشنگه
        وارد راهش که بشیم گم میشیم تموم میشیم غرق میشیم
        به خودمون که میایم می بینیم چقدر راه اومدیم
        حتی دیگه راه برگشت رو بلد نیستیم تازه اگر راهی باشه
        دوست داریم برگردیم به وقتی که عاشق شده بودیم
        با همون حس و حال همون طراوت و همون تازگی و...
        همونجا بایستیم و راه درست رو انتخاب کنیم
        عاشق شدن لذت بخشه و خود به خود زمینی نیست و مقدسه ولی به نظرم زندگی با معشوق نه و دلایل خودم رو دارم که احتمال میدم حوصله شما و دوستان یاری نمی کند.
        مگر اینکه عشق دو طرفه باشه که تا به حال تو زندگیم هرچه دقت کردم همچین چیزی ندیدم
        من عاشق توام و توعاشق دیگری و دیگری عاشق دیگری اینگونه است که همه تنهاییم
        میدونم حتما خیلی ها مخالف این هستند
        اما فکر نمی کنم ذوجی رو پیدا کنیم که هردو واقعا عاشق همدیگر باشند و این برای خودم هم عجیب بوده
        هستند که یکی عاشق و آن یکی واقع دوستش دارد که از عشق طرف مقابلش سواستفاده نکرده و متقابلا جوابگویش باشد که اگر این اتفاق نیوفتد زندگیشان ثمره ای ندارد
        این نظر شخصی بنده است که خیلی هم طول کشید خندانک
        وراجیم را ببخشید
        سپاس از اشتراک🙏🙏🙏
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۵
        خندانک
        درودبرشما جناب ابراهیمی عزیز خندانک
        با قسمت اول حرفتون تاحدودی موافقم ولی بابخش دوم مخالفم
        زندگی بامعشوق یه دنیایی داره
        حالا بماندکا عشق دردناکه هم وقتی بهش می رسی وهم وقتی نمی رسی عشق واقعی جوریه که اگربهش نرسی همیشه درحسرت ودردودلتنگی ای واگربهش برسی همیشه ترس ازدست دادنشو داری واضطراب داری که نکنه اتفاقی براش بیفته وخلاصه هردوحالتش خوبیاوبدیای خودشو داره بااینکه می گید عشق یک طرفه لست موافق نیستم پدرومادرمن واقعا هردوتا عاشق هم بودندو به هم رسیدند والانم هستند نمیگم اختلاف سلیقه ندارند دعواوقهرم خیلی دارند ولی همه اش ازروی عشق زیاده سی وپنج ساله باهمندو هنوزم مثل روزای اولن بی هم تاب وقرارندارند چندروزمادرم بیمارستان بستری بودند پدرم نمی تونیت دوریشو تحمل کنه اتاق خصوصی گرفت وگفت خودم می خوام بالاسرش باشم اینجوری کمترنگرانشم و خودش مثل یه پرستارمراقبش بود من وقتی که زندگی عاشقانه ی اونارومی بینم بیشترحسرت می خورم وازتقدیرخودم که به فراق دچارم زجرمی کشم پدرشوهرومادرشوهرمم که عمووزن عمومند همین جوری اند الان پدرشوهرم افتاده شده وآلزایمرداره مادرشوهرم مثل گل تروخشکش میکنه می بینی دعواشم میکنی فش میده عصبی میشه ولی بازم دوسش داره ویه روزاگه حالش بدشه استرس میگیره که نکنه ازدنیابرهوخیلی غصه می خوره به همین خاطرمیگم دوعاشق به همم که می رسند بازم دردداره چون خیلی همودوست دارند بیشتر رنج می کشندازرنج همدیگریاازترس ازدست دادن هم
        ببخشید البته که فضولی کردم استادعزیز خندانک
        این تجربه ی من بود ودیدم ....
        من توخانوادا خودم هردوحالتو دیدم
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۸
        درود عرض ادب بانو خندانک
        درک می کنم و صحبت های شما رو کاملا متوجه میشم
        اما باور کنید عاشق حتی نمی تونه سرمعشوقش داد بزنه نمی تونه بهش نه بگه نمی تونه باهاش مخالفت کنه و‌....
        که داستان از همین جا شروع میشه و عیب این رابطه همینه من ۴۰ سال سن دارم اما اطلاعاتم تو این زمینه رو توی دادگاه ها کسب کردم
        حتی نمی تونید فکرش رو بکنید چه چیزهایی که ندیدم
        من وهمسرم خیلی همدیگر رو دوست داریم وهمونطور که تو شعرهام هم تقریبا مشخصه حتی یک ثانیه که ازش دور میشم حالم بد میشه و طاقت دوریشو ندارم و اون هم همینطور اما عاشق هم نیستیم و طبیعتا خیلی احساس خوشبختی می کنیم انقدر که زبانزد فامیل و دوستانیم هیچ جا بدون هم نمیریم و البته آرشیدا خانم
        کوچکتونم بانو ببخشید⚘
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۲۳
        اضافه می کنم بانو
        تو یه زندگی دو نفر باید باید باید بتونند گاهی با هم مخالف باشند به هم نه بگند و حتی بحث کنند که در غیر اینصورت حال طرف مقابل بد میشه از انقدر دوست داشته شدن و زندگی براش یکنواخت میشه
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۰
        خندانک
        بله کاملا درسته
        خیلی اززندگیها همینجوریه عاشق هم نبودند اما فهیمند وصبور وباهم خوشبختند تنهاعشق دلیل خوشبختی نیست خیلیاعاشق هم نبودند اما درک درستی اززندگی زناشویی وتعهد دارند خودخواه نیستند وباهم می سازندو متقابلا دوستی بینشون بوجود می یاد قانعند واین ازعشق هم بهتره برعکس خیلیاعاشق همند وباهم نمی سازند چون هرکدام سازخودشان رامی زنند یابداخلاقند و درک درستی اززندگی دونفره ندارند والبته حرف زیاده دراین مورد....
        واتفاقاعاشقابیشتردعوا می کنند مطمانا دونفرکه باهمند بی اختلاف سلیقه نیستند اما باید بلدباشندچگونه همدیگرا همراهی کنند من نوعی هم علی رغم تمام مشکلات واختلاف سلیقه ها هرکس ازدور نگاه زندگی ام میکنه احساس می کنه خیلی خوشبختیم چون زندگیمو علی رغم نبود اون عشق اولیه برپایه ی رضای خداوند خوب ساختم والحمدالله زندگی بدی ندارم این بستگی به میزان تحمل ودرک وفهم طرفین داره یه نفرهمیشه باید کوتاه بیاد ...
        ولی همیشه معتقدم عشق اگرباشه میزان رضایت وآرامش آدمها اززندگی بیشتره وزندگی ومعناومفهوم بهتری به خودش می گیره واینکه عشق انواعی دارد عشق به فرزندان هم خیلی هارا کنارهم نگه میداره وراضی اند اززندگیشون ....

        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۵۶
        درود مجدد بانو خندانک
        با چند مورد از نکاتی که گفتید کاملا موافقم
        اول که حضرت عشق که هر کس به خداوند عشق بورزد چندین برابرش را لمس می کند قربونش برم
        اما به مزاح یکی از دوستان می گفت (اینجور که علما میگن اگر به خدا نزدیک بشی سخت تر امتحان بشی اگر دور شی جریمه میشی بهتره که حد وسط رو رعایت کنیم 😄)
        عشق چند گونه است قبول دارم
        اما همچنان پای حرفم هستم البته با احترام به شما بانو که خیلی برایم محترمید و حرفتان برایم ارزشمند
        عاشق نمی تواند به معشوقش نه بگویید و اگر دیدید گفت عاشقش نیست بلکه خیلی دوستش داشته باشد
        عشق چیز عجیبی است
        بیهوده نگفتند خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن ،خوشا مردن ،خوشا از عاشقی مردن
        مشکل کلا اینجاست که خیلی عشق را با دوست داشتن زیاد و وابستگی اشتباه می گیرند و حتی به زبان هم می آورند که مثلا :بار آخر که عاشق شدم یا مثلا :عشق اولم بود😄
        اینها عشق نیست عشق خیلی عجیب است خیلی خدا به عاشقان رحم کند ودیگر هیچ
        خیلی ببخشید که مزاحم شدم
        از مصاحبت با شما خوشحال شدم
        تندرست باشید⚘

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۲۰
        به نظرمنم عشق اول معناندارد و می تواند همیشه بوجود بیاید والبته گاهی عشق هست اما به خاطر جبرمحیطی ومشکلات امکان زندگی دونفر باهم نیست ومجبوری یک عمربه فراق وشاید طرفت آنقدرخوب باشد که نشود هم فراموشش کرد وکسیو جایگزینش کردوخوشی به همون درد فراق ... من نوعی خودم یه شعری دارم به این مضمون
        من باهمین وسعت اندوهم شادم
        واین معجزه ی عشق توست
        گاهی بادرد هجران یه نفرخوشتری و دلت نمی خواد این دردو حتی ازدست بدی ....
        واینکه همیشه اعتدال خوبتراست درهمه چیزدردینداری ،درعشق،درهمه چیزاعتدال بهتره وگرنه آسیب بیشتری میزند...
        وهمانطورکه گفتید عشق چیزعجبیه ونمیشه توصیف کردش
        به نظرم همین نوشتن ازعشق خودش قشنگترین نوع عشقه
        وشاید اگرشاعرابه عشقشون می رسیدند شاعرنمیشدند یاشاعرخوب وقوی ای نمیشدن شایدم همش یه توهمه خندانک خندانک
        ولی به هرحال ماکه عاشقیم تا آخرعمرمون عاشق آدمها،عاشق زندگی ،عاشق مهرورزی
        عاشقم برهمه عالم که همه عالم ازاوست وازاین عشق هم الحمدالله بد ندیدیم تا الان ...
        وخداخودش به قول شما عاقبت همه عاشقان رابخیرکند که واقعا بد دردیه خندانک
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۱
        درودها بانوی واژه ها
        بحث را بسیار زیبا به سرانجام رسوندید احسنت خندانک
        در کل به نظرم فقط خدا رو عشق است خندانک
        ایام به کام خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۶
        خندانک
        ممنونم ازحوصله شما بزرگوار خندانک
        منم از مصاحبت باشما خوشحال شدم وآموختم استاد عزیزخندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۲۷
        خواهش می کنم بانو شما بزرگوارید خندانک
        یا حق خندانک
        مظفر جوینی
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۱۱
        سلام جناب احمدی زاده.
        میر شکاری بوَد ناوک مژگان یار / صید کند مرغ دل از همه خرد و کبار
        شعله عشق همواره در دلتان فروزان باد. امید که دانه ها از سیب پوسیده فرو افتند تا درختانی پر ثمر از دل خاک سر برافرازند و سیب های بسیاری چرخ زنان بر دستان نوگلان عرصه شعر فارسی فرود آیند. زنده باشید و شادکام.



        مسعود مدهوش( یامور)
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۰
        درودتان استاد ملحق ارجمند💯🕊️🌾🍂

        بسیار زیبا و دلنشین نویسا بمانید گرانمهر⭐🌿🌼👏🌹🍂🌾🕊️🕊️🏵️🏵️🍁🌱🍄🍄💮🙏🧿🧿🧿
        معصومه خدابنده
        جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۴
        درود بر شما
        عمرتان با عزت
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۶
        درودبرشما استاد احمدی عزیزم 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۸
        درود استاد عزیز وگرانقدر
        سپاس از این پست بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۳
        درود وعرض سلام جناب استاد احمدی زاده جالب بود
        راضیه خضری
        شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۵۲
        سلام و درود جناب احمدی زاده بزرگوار
        خیلی مطلب جالب و زیبایی بود
        صحبت های بانو عجم و جناب ابراهیمی هم خیلی خوب بودند
        با نظراتشان موافقم خندانک عشق واقعی خداست و عاشق واقعی ،همه ما با محبت و احترام متقابل و فهمیدن و درک درست از مشکلات زندگی کنار هم دوست داشتن را تمرین میکنیم که اگر اینگونه نباشد از حوصله هم خارج میشیم خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3