سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      جهان هیچم
      ارسال شده توسط

      علی رفیعی وردنجانی

      در تاریخ : چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۵۲
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۵۱۶ | نظرات : ۰

      درخیابان که راه می رفتم از آسمان آب پرتقالی می بارید و مردم با چترهای آبی وارونه ، به مانند قیفی شکسته با ترجمانی مدرن و امروزی ، گوش هایی دراز و دست هایی کشیده ، رقص کنان سایه به سایه با معشوق قدم می زدند . در خیابان که راه می رفتم شور و شوق تعدادی از انسان های دیروزی را دیدم که از فردای جنگ و بمب و خونریزی و داعش خبر می دادند . در خیابان که راه نمی رفتم ، در خانه نشسته بودم و پاهایم را چنان بر روی هم انداخته بودم که گویی امروز روز آخر است و دیروز هرگز تکرار نخواهد شد . کمی بعد از کشیدن سیگار لب بر لب لیوان گذاشتم و آغوش خود را با بخار چای و تریاک گرم کردم ؛ تلوزیون در همه این لحظات روشن بود و برف از سر و کولش پایین می ریخت تا این که منفجر شد و هرچه زده بودم پرید . کبوتری ناگهان از پشت بام خانه مان پرید ؛ افتاده در قفس ؛ حوض ، خونی رنگ بود ، مردها می رقصیدند و زنها تا ارنج دستهاشان در گِل بود و ورز می داند . اندامم درد شدیدی گرفت و از خواب پریدم ، مادر با عجله بالا سرم امد و چیزی نگفت ، پدر تو گوشی منحصر به فردی را به صورتم مالید ، صدایی که هم اکنون می شنوید ، آوای کشتی های غرق شده در تنگه است ، البته این خبر را شورای شهر تکذیب کرده و در جهان های هیچم هیچ چیزی به هیچ چیزمان ربطی ندارد . راستی این هجمه از اطلاعات آزاردهنده در مقیاس یک چرت و پرت به تمام معنا چه معنایی می تواند داشته باشد . تنها می توان عاشق ماند و تا ابد درد کشید و در انتظار گودو بود .
      نویسنده علی رفیعی رودنجانی

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۷۷۱۰ در تاریخ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵ ۱۴:۵۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۳ شاعر این مطلب را خوانده اند

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      صحبت پارکی(صُبی)

      ،

      شاهدخت

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1