درودبرشما جناب دکترمدهوش
متاسفانه کار ازآموزش گذشته ...
به نظرمن اینها راباید فقط کشت
درمقابل این گرگ صفتها ی متجاوز که درهرگوشه ی جامعه پلاسند انگار الان دیگه نه آموزش فایده ای دارد ونه قانون ...
اوضاع درایران اینقدر خراب است که حتی آدم بزرگا درمعرض تجاوزند جامعه ای که درآن امنیت نیست
دیگه دختروپسربیگناه هرقدرهم آموزش دیده باشند مورد تجاوز قرارمی گیرند ودستشان به هیچ حا هم بند نیست قانونم می خرند...
الان دیگه تجاوز خیلی زیادشده حتی به بزرگا خیلی اوضاع خرابه خانم معلمی را باتاکسی ازدرمدرسه دزدیده اند ودربیابان رهایش کرده اند وازترس آبروش دم نزده ...
یه معلم توی شهر فردوس به یه دانش آموز
تجاوزکرده فقط چندسال زندونی اش کردندو دوباره برگشت به سرکارش دوباره بازبه دختراقرآن یاد میداده وبه شانزده دختر دست درازی کرده وبازم به جای اعدام زندانی اش کردند خب اگه همون اول اعدام میشد اینجوری نمیشد یالااقل دیگه نباید دوباره اجازه بدند بره سرکار
متاسفانه امنیتی نیست وهمه درمعرض خطرند وبه نظرمن هم اینهاراباید به دست خودمان خفه کنیم اعدام بهترین کاره
عقیم کردن چه فایده دارد جز اینکه عقده ای تر برمی گردندبه اجتماع وهزار فساد دیگر می کنند
زندان چه فایده ای دارد وقتی بعدازچندسال دیوانه تر وعقده ای تربه اجتماع برمی گردند!
به نظرمن اینها انگل اجتماعند وفقط باید بمیرند!...
برخلاف نظر دوست عزیزم جناب دکتر مدهوش گرامی و بر اساس آموزه های دینی و توصیه ی اکید خداوند متعال بر حفاظت از شرم گاه استفاده و لذت فقط و فقط از طریق همسر
در طول تاریخ اقوامی بودند که دچار این کج روی هاشدند اما خداوند متعال در قرآن کریم آنها را بیمار معرفی نکرده و سخت ترین عذاب را بر ایشان نازل و نابود کرده است.
سوالی که از دوست عزیزم جناب دکتر مدهوش دارم این است
آیا اگر زبانم لال خدای نکرده شما فرزندی داشته باشید
چه دختر و چه پسر و فردی به ایشان دست درازی کند
باز هم معتقد به درمان ایشان هستید؟
بنده که به شخصه اگر خدای نکرده این چنین وضعی را تجربه کنم خودم به تنهایی جوری طرف را میکشم که در تاریخ ثبت کنند
موفق باشید و ممنون از طرح چنین مسائلی
در آخر مهمانتان میکنم به این آیه های شریفه که
درباره ی قوم لوط است
پس خداى عزوجل رسولانى از فرشتگانى بزرگ و محترم براى هلاک کردن آنان مامور کرد، فرشتگان اول بر حضرت ابراهیم علیه السلام وارد شدند و آن جناب را از ماموریتى که داشتند (یعنى هلاک کردن قوم لوط) خبر دادند، جناب ابراهیم علیه السلام با فرستادگان الهى مباحثهای کرد تا شاید بتواند عذاب را از آن قوم بردارد، و ملائکه را متذکر کرد که لوط در میان آن قوم است، فرشتگان جواب دادند: که ما بهتر مى دانیم در آنجا چه کسى هست و به موقعیت لوط و اهلش از هر کس دیگر مطلع تریم و اضافه کردند که مسأله عذاب قوم لوط حتمى شده و به هیچ وجه برگشتنى نیست. (سوره عنکبوت، آیه ۳۲، سوره هود، آیه ۷۶)
فرشتگان از نزد ابراهیم به سوى حضرت لوط روانه شدند و به صورت پسرانى امرد مجسم شده، به عنوان میهمان بر او وارد شدند، لوط از ورود آنان سخت به فکر فرورفت چون قوم خود را مىشناخت و مىدانست که بزودى متعرض آنان مىشوند و به هیچ وجه دست از آنان برنمى دارند، چیزى نگذشت که مردم خبردار شدند، به شتاب رو به خانه لوط نهاده و به یکدیگر مژده مىدادند، لوط از خانه بیرون آمد و در موعظه و تحریک فتوت و رشد آنان سعى بلیغ نمود تا به جایى که دختران خود را بر آنان عرضه کرد و گفت: اى مردم! این دختران من در اختیار شمایند [با آنها ازدواج کنید] و این ها براى شما پاکیزه ترند، پس از خدا بترسید و مرا نزد میهمانانم رسوا مسازید، آن گاه از در استغاثه و التماس در آمد و گفت: آیا در میان شما یک نفر مرد رشید نیست؟ مردم درخواست او را رد کرده و گفتند: ما هیچ علاقه اى به دختران تو نداریم و به هیچ وجه از میهمانان تو دست بردار نیستیم. لوط علیه السلام مایوس شد و گفت: اى کاش نیرویى در رفع شما مىداشتم و یا رکنى شدید مىبود و به آنجا پناه مىبردم. (سوره هود، آیه ۸۰)
در این هنگام ملائکه گفتند: اى لوط ما فرستادگان پروردگار توایم، آرام باش که این قوم به تو نخواهند رسید، آن گاه همه آن مردم را کور کردند و مردم افتان و خیزان متفرق شدند. (سوره قمر، آیه ۳۷)
فرشتگان سپس به لوط علیه السلام دستور دادند که شبانه اهل خود را برداشته و در همان شب پشت به مردم نموده، از قریه بیرون روند و احدى از آنان به پشت سر خود نگاه نکند ولى همسر خود را بیرون نبرد که به او آن خواهد رسید که به مردم شهر مى رسد، و نیز به وى خبر دادند که بزودى مردم شهر در صبح همین شب هلاک مىشوند. (سوره هود، آیه ۸۱؛ سوره حجر، آیه ۶۶)
صبح، هنگام طلوع فجر، صیحه آن قوم را فراگرفت و خداى عزوجل سنگى از گل نشاندار که نزد پروردگارت براى اسرافگران در گناه آماده شده بر آنان ببارید و شهرهایشان را زیر و رو کرد و هر کس از مؤمنین را که در آن شهرها بود بیرون نمود، البته غیر از یک خانواده، هیچ مؤمنى در آن شهرها یافت نشد و آن خانواده لوط بود و آن شهرها را آیت و مایه عبرت نسلهاى آینده کرد تا کسانى که از عذاب الیم الهى بیم دارند با دیدن آثار و خرابه هاى آن شهرها عبرت بگیرند.