سلام خدمت همه دوستان وسروران محترم
غرض از گذاشتن این پست تشکر از همه دوستان وسرورانی بود که پیام تسلیت دادند ومارا در غم از دست دادن فرزندم سید هادی حسینی تنها نگذاشتند
هادی فرزند ارشدم بود که چند ماه بود فارغ التحصیل ارشد نفت شده بود هادی در تمام مدت تحصیلش در مدارس تیزهوشان بود مهندسی اش را ازدانشگاه ملی شیراز وارشدش رواز دانشگاه تبریز گرفت تو این مدت نیز چند تا اختراع داشت که قبل فوتش یکیشون رو که در زمینه تجزیه نفت بود بصورت ازمایشگاهی در چند دانشگاه نصب کرده بود راستش اینقدر متواضع بود که زیاد از اختراعاتش صحبت نمیکرد
هادی پسر بسیار خوشرو وصبوری بود که سعی میکرد همه جا به دیگران کمک کند حتی برای اغلب بچه ها قبل از تموم کردن پایان نامه خودش پایان نامه نوشته بود که همین تاخیر در نوشتن پایان نامه خودش باعث شد نتونه بیشتر از هیجد بگیره واز امتیاز نمره اول استفاده کنه البته من اون موقع نفهمیدم چرا اما بعد فوتش دوستانش اینو گفتند
اینقدر رفتنش برای من سخت بود که هنوزم فکر میکنم خوابم اینروزا بهتز درد دل خانم زینب واقا امام حسین رو درک میکنم فکر میکنم فقط کسی میتونه درک کنه چی میگم که داغ فرزند دیده باشه
اما دیدن اینهمه انسان داغدار دوروبرم باعث شد کمی تسلا پیدا کنم نه برا دیدن درد اونها برا اینکه
فهمیدم که این امتحان سخت رو خیلیها گذروندن هر چند که خدا سخت ترینش رو که همون داغ فرزنده از من گرفت
بازهم خداروشکر میکنم بخاطر اینکه خیلی امیدوارم که بخاطر جد بزرگوارش جاش خوبه واینکه خدا برادرش رو که با هم تو دریا بودندبهم بر گردوند
واز همه عزیزانی که تسلیت گفتند وهمدردی کردند بسیار ممنونم انشالله که جد بزرگوارش دست همه مون رو بگیره والتماس دعا دارم که تو این ایام من وپسرم رو از دعای خیرتون فراموش نکنید وتشکر مخصوص دارم از برادر بزرگوارم استاد فکری که منو فراموش نکردند وبعد مدتها که نبودم منو تشویق به بازگشت کردند وهمچنین برادر بزرگوارم استاد بافقی که زحمت کشیدند وپست تسلیت گذاشتند
سلام بانو ارجمندی عزیزم
امیدوارم که روحشون شادباشه وخداوند صبر این دردبزرگ رو خودش بهتون بده
و در آینده بازهم اینجا شمارادرجمع دوستان ببینیم