سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        زبان شعر حرف ساده ی دل مردم باشد
        ارسال شده توسط

        محمد بابایی (نامی)

        در تاریخ : شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۰ ۲۲:۱۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۷۹۵ | نظرات : ۳

        حتی خیلی از شاعرانی که نامدار و مشهور هستند و در حال حاضر شعر می گویند و میان ما حضور دارند ، زبان شعرشان مرده است حتی خود من  و حتی استادانی که نزدشان شاگردی میکنم . شاعرانی همچون مولوی ، سعدی ، حافظ ، فردوسی  و . . . به زبان دوره خودشان شعر می گفتند و واژه هایی که در اشعار آن ها به کار می رفته است واژگانی بودند که میان مردم رواج داشته و مردم در حرف هایشان از آن واژه ها استفاده می کردند . پس شاعران عزیزی که در سبک های غزل ، مثنوی ، رباعی ، دوبیتی و یا نیمایی هنوز از واژه های آن دوره استفاده میکنند در واقع دارند از واژه های مرده استفاده میکنند شعر از نیمایوشیج به بعد از کل به جزء انتقال یافت . یک زمانی یک داستان بلند را در یک شعر می آوردند اما حالا فقط قسمت کوچکی از یک داستان را در یک شعر طولانی می آوریم . و این به نظر من بسیار خوب است . چون مشکلات مردم آن قدر گسترده شده است که باید شاعران با جزء بینی مشکلات مردم را در قالب شعر در آورند . یک شاعر بزرگ همیشه سلیقه ی مردم را می سازد . هنوز که هنوز است شاعرانی پیدا می شوند که از واژه های دوره ی مولوی ، حافظ ، سعدی و . . . آن شاعر ها استفاده میکنند . چند روز پیش شعری از یک دوستی خواندم که در شعر واژه ی \" شوخ \" به کار برده بود . از او پرسیدم منظورت از شوخ چیست و گفت منظورش چرک است . بله دوستان واژه ی شوخ در قدیم به معنای چرک بوده است . اما الان معنای کاملا متفاوتی دارد . پس چرا از آن واژه استفاده کنیم؟ هنوز شاعرانی پیدا می شوند که  واژه های کهن را در اشعارشان به کار می برند . آن شخصی که شعری را میخواند ، انتظار دارد شعر را بفهمد  و درک کند . در کنار این که از موسیقی و وزن شعر لذت می برد انتظار درک شعر را هم دارد . اگر ما بخواهیم واژه های دشوار کهن را به کار ببریم خواننده باید برود و در فرهنگ لغت معنای آن را پیدا کند . البته درست است خواننده ای  که از یک شاعر انتظار یک شعر خوب را دارد باید تا حدی اطلاعات ادبی او هم بالا باشد اما چه اشکالی دارد ما به زبان دوره ی خودمان شعر بگوییم؟ مگر غزل سرایان حتما باید از واژه هایی که شاعران غزلسرای بزرگی همچون حافظ ، سعدی و . . به کار می برند ،  به کار ببرند . چرا به زبان دوره ی خودمان شعر نگوییم؟ به قول سید مهدی موسوی : «در اطراف ما کامپیوتر ، ماشین ، تلویزیون ، خیابان ، پارک ، ساختمان و . . . هست . پس چرا ما هنوز از می و شراب شعر می گوییم؟» آن ها به زبان دوره ی خودشان شعر می سرودند پس چه بهتر ما هم  به زبان دوره خودمان شعر بسراییم . ما برای مردم شعر می گوییم . مگر این روز ها مردم مشکلاتشان با خوردن می و شراب حل می شود؟ اصلا دیگر چیزی به نام میخانه وجود دارد ؟ مردم یعنی مشکلاتشان با رفتن به میخانه حل می شود؟ دیگر دوره ی گیسوی بلند ، چشمون قشنگ  و ابروان . . . گذشته . حرف ساده ی دل مردم چیز دیگری است . و در آخر از بزرگانی که این مطلب را میخوانند طلب بخشش میکنم که در حالی نزدشان شاگردی میکنم ، گستاخانه نقدی بر شیوه ی سرودن شعرشان کردم . در پناه حق محمد بابایی (نامی ) یزد

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۲۳ در تاریخ شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۰ ۲۲:۱۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2