سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نگاهی بر زلال جناب پژواره
        ارسال شده توسط

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        در تاریخ : جمعه ۳۱ تير ۱۳۹۰ ۰۳:۴۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۷۶ | نظرات : ۱۱

        نگاهی بر زلال جناب پژواره     پروانه باش! آواره  و  دیـوانــه بــاش! معشــوقــه ات  رفتــه  ز  کـاخ  یـخ زده فارغ ز هر رنگی بشو ، از  این جهـان  بیـگانــه بـاش! چشمش به در،هم منتظر،گشته مُذاب بر عهد خود مردانه باش! فرزانه باش!   زلال فوق از نوع عروضی قافیه دار و در طول ریتم موسیقییائی « مستفعلُن» با دخالت « مستفعلُن » می باشد: مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن (سطر مادر)(8ض) مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن   فرم ضرباهنگ: ( 2-4-6-8-6-4-2) در ساختار ایراد ندارد  و دارای ریتمی دلنشین و رندانه و لذتبخشی هست.   چنانکه از اسمش پیداست از مشخصه های مهم شعر زلال ، ساده و رک و شفّاف گویی است . و در خصوص قالب نیز اگر از لحاظ روانشناسی  بررسی کنیم، شیوه ی بیان طوری است که گویا کسی به دنبال یک نفر آنقدر دویده که در آخر با التماس و خواهش رسیده  به نزد او  و در حالی که نفس نفس می زند ( له له زنان ) ، سطر به سطر،  به انتقال پیام و حرفش اقدام می کند. شما فرض کنید کسی به شدّت دویده و رسیده بر آنکه باید حرفش را بزند. حالا خسته و کوفته و در حالی که ضربان قلبش دارد تند تند می زند شروع  کرده به سخن گفتن: -         پروانه باش! مثل اینکه می گوید : « مرد باش! برای چه بی تفاوت نشسته ای؟! » -         چرا ؟! چه شده ؟! چه اتفاق مهمی افتاده؟! چرا اینقدر له له می زنی؟! از چه نگرانی؟!! کمی نفسش به دنج می آید دوباره شتاب زده و شدیدتر از  سطر اول: -         آواره و دیوانه باش ( یعنی دیگر کار از کار گذشته است. باید مجنون باشی! تنها در پروانگی نمانی! ) -         بابا آخه باز چه شده است؟! آخه چرا اینجوری می کنی؟.... -         معشوقه ات رفته ز کاخ یخ زده -         ای وای!!! بگو خاک بر سرم شده.... تازه وقتی به سطر مادر می رسد پیام شفافتر و تاثیر گذارتر می گردد: سطر مادر:  فارغ ز هر رنگی بشو ، از  این جهان  بیـگانــه بـاش! ( یعنی ساده و بی ریا باش و به غیر از معشوق شخص و چیز دیگری به سرت نزند!) واقعاً در حالت روانی شعر زلال وقتی که آدم  به عمق  کلام می رود  لذّتش دو چندان می باشد. بنده مطمئنّم که شعر زلال در گویش نسل ها تاثیر شدیدی خواهد گذاشت و به همین خاطر نیز قالب گسترده اش  سبک آفرین می باشد و بیشتر متوجّه نسل مهربان آینده خواهد شد. مثلاً  از نسل آینده خواهند گفت که: فلانی!  بهتر  است از این به بعد رباعی یا  غزل  یا نیمائی  خود را  برای  جامعه در سبک زلال بنویسی! ( توجّه بفرمایید که : نه قالب زلال بلکه در سبک زلال ) یعنی شفاف و ساده  و قابل فهم. یعنی به دور از افاده های پیچیده ی  ادبی یعنی پیام شعرت،  زلال باشد. آقای ترکمان اینجا چه کار کرده نمی دانم. این پیر درد فهم و درد  کشیده ی روزگار  در کدام عالم  نفسش به بند آمده ؟! خود می داند و معشوقش. اما من همیشه به چنین حال هایی معنوی غبطه می خورم. به حالی که شاعری هی به دنبال دلش باشد... این زلال تا سطر مادر رندانه است و مملو از پندهای غلیظ عرفانی. سطر مادر را که رد می شود کمی آرام می گیرد اما غمگین . گویا این سطر را در حالتی ابراز می دارد که اشک از چشمانش سرازیر است: «چشمش به در،هم منتظر،گشته مُذاب» - معشوقه ات از جایی که برایش سرد نگاه می کردند قهر کرد و رفت و حالا باز هم چشمش به دنبال توست! او  هم دارد از عشق آتش می گیرد . دارد از آتش انتظار  ذوب می گردد. بهوش باش! مردانگی کن! زیرک و عالم باش!.... دیگر از این بیشتر  ظرفیت برای توضیح نیست. چناب پژواره خود استاد سخن و حکیم و اهل دل هستند. پیشرفتشان در زلال چشمگیر می شود و امیدوارم با استعاره ها و تصاویری زلال، آنگونه که شاید در خدمت نسل حال و آینده باشند و آن لذّتی را که خود می برند بر دیگران نیز  مضایقه نفرمایند. حقیقتش، وقتی که در چنین روزگاری زیبا، چنین مردانی را در عرصه ی زلال می بینم  بر نسل آینده می بالم. برای اینکه زنان دانشمند و مردان حکیم و با سوادی  در راه حمایت از زلال تلاش دارند که  روشنفکر و آینده نگرند و همین ها  در حساب نسل آینده ، بنیانگذاران سبک زلال هستند.   خدا یاورتان باد      

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۹۲ در تاریخ جمعه ۳۱ تير ۱۳۹۰ ۰۳:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        یلدا محمدی

        ،

        مهدی اخلاقی مهدیار

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4