سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      عمر خیٌام نیشابوری (2)
      ارسال شده توسط

      علیرضا آیت اللهی

      در تاریخ : دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۵۳ | نظرات : ۵۶

       من می خورم و هر که چو من اهل بود
       
      به نظر می رسد عمر خیٌام نیشابوری از مفتیان اهل تسنن و طرفدار مذهب « اصالت جبر » زمان خود که همه چیز را موکول به جهان ناشناخته ی دیگر بنام دوبخش یهشت و جهنٌم و بنابر این تقریبا" تمام زندگی نقد و ملموس کنونی ، و تحرکات و کوشش های لازمه آن ، را « معطٌل » فردا ی ناشناخته می کرده اند به شدٌت ناراضی بوده است ؛ یا با طرح این مسئله در جستجوی کشف حقایق مرگ و زندگی بر می آمده است :
      بر من قلم قضا چو بی من رانند
      پس نیک و بدش زمن چرا می دانند ؟!
      دی بی من و امروز چو دی بی من و تو
      فردا به چه حجتم به داور خوانند ؟! 
      بنابر این تقریبا" تمام مسئله اصلی یا مصلحتی و استراتژیکی عمر خیام نیشابوری در جهانشناسی او بنابه مذهب تسنن جبری گرا است و آنچه که بر رباعیات وی حکومت می کند نه فقط یهشت و جهنم به عنوان « مزرعة الآخره » و مصادیق فلسفه جبری مذهبان است که وی در آن تضاد و تناقضی اساسی می بیند ،  بلکه اصولا" فلسفه جهان هستی در حوزه ی کیهان شناسی و جهان بینی و کوشش در رهیافتی صحیح و ملموس به آن است :
      دوری که در آن آمدن و رفتن ما است
      آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
      کس می نزند دمی در این معنی راست
      کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
      ... و شاهد وی هر آنچیزی است که تا آن زمان مشاهده کرده است :
      آنان که محیط فضل و آداب شدند
      در جمع کمال شمع اصحاب شدند
      ره زین شب تاریک نبردند به روز
      گفتند فسانه ای و در خواب شدند 
      پس :
      چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد
      دل را به کم و بیش دژم نتوان کرد 
      کار من و تو چنانکه رای من و توست
      از موم بدست خویش هم نتوان کرد 
      آنگاه در منبعی که بیش از همه مورد استفاده ما بوده است ، یعنی « دمی با خیٌام » دو رباهی دیگر در همین حوزه مذهب اصالت جبر که منتسب به خیٌام هستند ( در صص 194 و 195 ) می آید و رباعی دیگری از نتیجه فرضی جبری بودن نظام جهانی  و معنای « می » چون « زندگی آزادانه و بهره مند از مواهب الهی » ( الله رحمن و رحیم ) :
      خوش باش که پخته اند سودای تو دی
      فارغ شده اند از تمنای تو دی
      قصٌه چکنم که بی تقاضای تو دی
      دادند قرار کارِ فردایِ تو دی
      و :
      من می خورم و هر که چو من اهل بود
      می خوردن من به نزد او سهل بود
      می خوردن من حق ز ازل می دانست
      گر می نخورم علم خدا جهل بود 
      می به نظر ما می تواند به معنی نمادی از زندگی خوش ، و بدون بیم و بدبینی باشد ؛ چرا که در دوران باستان به معنی هر شرابی ( نوشآبه ای ) خوشگوار و خوشرنک و به ویژه خوشبویی چون گلاب نیز به کار می رفته است .
      ... و چگونه می توان به چنین پژوهشگری به سادگی تهمت بی ایمانی در بخش معاد زد ؟! .

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۵۵۷۹ در تاریخ دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1