يك وقتهايي ذهن تن به كار نميده
خودشو ميخواد مرتب كنه
و ادمو كوپه ميكنه
تو اين وختا ميرم تو خلسه ضربان قلبم كند ميشه
تو دنيا تيستم
يهو يه كدهايي رو شناسايي ميكنم
١٠ - ١٥ تايي كه شناسايي ميكنم
يكيشون كه گاهش جور ميشه
و تطابق زماني پيدا ميكنه
حس نشاط بهم دست ميده
و رو موقعيت مسلط ميشم
تو اون قسمت نياز ذهن بوده كه نيازش تامين ميشه و اين يك حركت حلزونيه تو اون شرايط پاميشي ميخري ميفروشي....
حالا اگه رو هر كاري زوم كنم در اوج زيباييه و اين نشون ميده
و حركتها مكانيكي ميشن
يه وختايي نيازا ارتزاقيه سياسي يا پردازش عشقيه
و در اين گردشها مثلن طراحي فلان كارو ميكنم
خود ذهن به دستگاهاي گوناگون تقسيم ميشه
كه اكه بين اونا هماهنگي پيش بياد
اون جامعه( دروني) يا( بيروني)
جذاب ميشه
جالبه هر جامعه اي به اوج هماهنگي ميرسه ميدوني چي ميشه!!!!
در پي اون هماهنگي
اون جامعه جذاب ميشه
مهاجرت به آن جوامع نيز بيشتر ميشه
و داشتم عرض ميكردم در اوج آن هماهنگي
بعد شلختگي شروع ميشه
حالا اين جوامع زيبا از چه ويژگي برخوردارند؟
اينكه همه چيز سر جاي خودشه
يه ادم خوشگل داراي دندانهايي تميز رديف هيكل درست رقص هيكل درست هر چيزي سر جاي خودشه
راز زيبايي اينه
و ديگر اينكه هيچ كس و هيچ چيز بلااستفاده و بيكار نيست
بايد به همه كس و همه چيز احترام گذاشت
جوامع پيشرفته اين ويژگي را دارند
كسي ول معطل نيست!!!!
چون اونا نيرو وارد ميكنن و دافعه
همين رو بياين تعميم بدين به جامعه تو خونتون
وگرنه ازار ميرسونن
به كيفتون
به جيبتون هم قابل تعميمه كيفتونو بررسي كنيد
ابدن چيز غير قابل استفاده توش نباشه اگه بازيافتي، بازيافتش كن
اگه يه كارت ويزيته كه ٥ سال نگهش داشتي و بي استفاده گناه داره رهاش كن
چيزي رو اسير نكن
تو جامعه نيز مصداق داره
===
متن فوق
در يك گفتگوي محاوره اي در خلوت شخصي با شخص بنده انجام شد
از ميان يادداشتهايم بدون ويرايش و بازنگري/
لطفن تا بازنگري كپي و منتشر نشود
محمدرضالطفي💐