دوشنبه ۳ دی
شعار آزادی
ارسال شده توسط عبدالله خسروی (پسر زاگرس) در تاریخ : پنجشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۳ ۰۰:۵۰
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۳۱ | نظرات : ۱
|
|
تنها که میشوی زود دلتنگ میشی و دلتنگی شبیه آتش زیر خاکستر است .. درست زمانی که فکر میکنی همه چیز تمام شده ناگهان خاطرات بیصدا می آیند و تمام وجودت را آتش می زنند .. بعضی وقت ها مجبوری با آنکه بغض داری بخندی فقط برای اینکه در برابر باد روزهای سوخته دیروز زمین نخوری .. آتش نگاهی گذشته ام را روشن کرد و امروز بعد از رفتنش روی خاکستر یادش نشسته ام .. سیگار خاطرات دیروز امروزم را سوزانده است .. دلم آ...ه میکشد و از حرفهایم دود بلند میشود .. به گمانم نامشان درددل است .. از خانه تنهایی ام گریزانم و میان این شهر بزرگ و آدمهای شلوغش جای آرامی برای نشستن پیدا نمیکنم .. انگار روی گسل زلزله راه میروم .. تو هم میدانی انگاری من دلتنگ شده ام .. آنروز بهاری که دلم زیر آوار نگاهی فرو ریخت و دل اربابم شد به خیال شیدایم خطور نمیکرد روزی روی ویرانه های شهر عشق با صدای شکست دلم چون مجنون آواره خیابان های روز و کوچه های شب شوم .. این روزها آشنایانم را می بینم و به حرکت لبهایشان لبخند میزنم اما زبانشان را نمی فهمم .. چهره ها همه غریبه و چراغ های زندگی همه قرمز شده اند .. حالم را که میپرسند میگویم بد نیستم چون حوصله اش را ندارم بگویم خوب نیستم .. سخت وتلخ میگویم من وارث یک دل شکسته ام .. آدمها وقتی احساسشان را می بازند میمیرند .. گاهی دلتنگی داشتن اتاق تاریکی در انتهای دنیاست ..
عبدالله خسروی (پسرزاگرس)
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۴۱۵۱ در تاریخ پنجشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۳ ۰۰:۵۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.