سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
  • شهادت استاد مرتضي مطهري، 1358 هـ ش - روز معلم
23 شوال 1445
    Wednesday 1 May 2024
    • روز جهاني كار و كارگر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    طنز صفر
    ارسال شده توسط

    علیرضا آیت اللهی

    در تاریخ : دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۵:۴۹
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۷۵ | نظرات : ۱۱

    بزرگترین شعرای سایت ، پس از مطالعه شعر « آی ، نمک نشناس ! » از بنده خواسته اند که طنز بسرایم ، اتفاقا" شعر طنز نیز خود به خود برایم می آید ؛ و فصل هم ( تا آخر اردیبهشت ) مناسب است .
    طنز اصولا" نوعی انتقاد است...
    ... انتقادی است توَآم با مطایبه و استهزاء غیر مستقیم ، ظریف و لطیف بر تعدادی از رفتار نامطلوب موجود در جامعه ( آسیب های اجتماعی ) مثل نمک نشناسی ، یا دوروئی و ریاکاری ؛ مثلا" در شعر « سال نو ، اسب آمده ست » که ما ریاکاری و دوروئی را به صورت غیر مستقیم یا به کنایه و استعاره ، که از ابزار ادبیات فارسی هستند ، مستی به صورت « مست » آورده ایم :
    « یک کمی مست آمده ست ! :
    کاه و جوهای زیاد
    با یکی انبار نو
    از زمین تا زیر سقف...
    ... و ...
    ...همچنان یارانه گیر !!! ... »
     
    طنز متوجه یک فعل یا عمل است و نه فاعل یا انسان .
    ببینید که در استقبال از همین شعر ، شاعر ارجمند و گرامی ، جناب آقای رضا نظری ، چگونه فعل را به استهزاء میگیرد :
    « سال نو ، اسب آمده ست
    يك كمي مست آمده ست
    روي پشتش يك نمد
    روي آن هم يك سبد
    رو به بالا مي رود
    يك كمي شيب اش زياد »
    پس ، طنز هجو یک فعل است و نه فاعل یا به طور کلٌی شخصیتی حقیقی یا حقوقی .
     
    امٌا گاهی ممکن است اشاره و کنایه طنز آمیز به ابزار فعل یا اسباب فعل ، آن را به هجو نزدیک کند مثل این سروده شاعر ارجمند و گرامی جناب آقای محمد رضا زارع ( م.فریاد ) ذیل شعر طنز « دیگر چه می خواهی ؟! » :
    « نمك را مي شناسم من 
    به زخمم گاهگاهي 
    دوره گردي با لباس دوست مي پاشد
    تا بدانم از رفيقان 
    چند زخم يادگاري مانده بر جاي »
    یا اگر بتوان آنطور که برخی می خواهند « سپید » یا لا اقل « قطعه » به شمار آورد این نوشته ی شاعر ارجمند و گرامی جناب آقای محمد رضا نظری ( لادون پرند ) ذیل شعر « سال نو ،  اسب آمده ست » :
    « قاطری دیدیم 
    به خیالمان اسب است
    صدایش که در آمد تازه فهمیدیم چقدر خر است ! »
     
    در طنز ، با ارزش ادبی ، هرگز غیر از یک عمل انسانی ( یا به صورت هجو ، خود انسان ) را به استهزاء نمیگیرند مگر آنکه آنرا سمبلی از یک فرد به شمار آورند مثل « سگ ولگرد » صادق هدایت . اینجا مسئله سمبولیسم رایج در طنز مطرح است و نه موضوعی که نام برده شده ( سگ ) است . مثلا" هیچگاه در طنز به کج بودن یک درخت یا کوتاه بودن یک فیل یا حتی انسان و نواقصی اینچنینی نمی پردازند و آنها را به استهزاء نمی گیرند ... و اگر بگیرند می تواند نام شوخی و دلقک بازی و مسخره بازی و هر چیز دیگری داشته باشد مگر طنز ادبی .
     
    موضوع طنز یک فعل ، عمل یا رفتار مهم در جامعه است که به خصوص در راه حلٌ یک مسئله به صورت ناقص یا اصولا" غلط صورت گرفته است ؛ و نتیجه مطلوب را عاید نکرده است ؛ یا حتی نتیجه ای معکوس بخشیده است .
     
    این رشته سر دراز دارد !...
    هرگاه دست کم 20 نفر این عریضه را خوانده باشند آن را ادامه خواهم داد... و اگر تصٌور میکنی که چندان ادامه ای نخواهد داشت باید عرض کنم که نمیدونی تا کجا میره ! .   
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۳۷۵۴ در تاریخ دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۵:۴۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0