باز هم اشک فاطمه(س) جاری شد
باز هم تابید خورشید امامت لحظه ها
باز هم بارید اشکای محبت قطره ها
باز بوی کربلا در ماتمش زیور زده
باز نور جان فدا در عاشقش محور شده
جامه های سیه پوشان در بلاد خوانده ها
سینه در کف کرده بودند در نهاد زنده ها
باز هم میدان شهرم شانه زد موی طلا
باز هم دیوان شعرم دانه زد گوی صفا
باز با دسته ی نیکان در نقوش رزم قرآن
با صدای آیه ی حق در سروش نرم باران
همه دلهای حسینی ماذن قدرت فریاد
همه یاران خمینی معدن نهضت آزاد
همه در یاد حسین بن علی ماتم زدند
همه در زخم امین المرتضی مرهم زدند
باز در آرامگاه شاهدان چشمه کبود
بازدر آزادگاه عابدان نغمه سرود
راز در شب های خفته از لعابش پر زده
ناز در رخ های تفته از مقامش در زده
در مسیر توده ی غم ناله وار این غریق
شیخ و دیوانه یکی شد در عزای این رفیق
در احادیث آمده یاران همین اشک زلال
مرهمی در درد های عاشقان مسک جمال
لب تشنگان کربلا یادی نمودم سود را
همان شد بیداری جستم وعده و موعود را
ای حسین ما را به راه ایده ات دعوت نما
ای امین ما را به جاه سیدت رحمت نما
در جهان آخرت دیدار ها گردد فروغ
در مسیر جاودان سردارها گردد نبوغ
ای خدای مهربان دل های خواهان تو را
در بهشت شاد مانی تشنه جویان تو را
به همین تشنه لبی را به علی و مصطفی
قسمت دادم خدایا از گنا هان و هوای
همه بیماران و خفته در گرفتاری و غم
راه بگشا تا بسوزد ریشه ی ظلم و ستم
جاسم ثعلبی 22/10/1390