دوشنبه ۵ آذر
تولد ...
ارسال شده توسط احمد طلوعی ( مجنون ) در تاریخ : جمعه ۳ آبان ۱۳۹۲ ۰۲:۵۴
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۵۰ | نظرات : ۱۲
|
|
ساعت 3 نصف شب بود ...
صدای تلفن ، پسری را از خواب بیدار کرد !
پشتِ خط "مادرش" بود
پسر با عصبانیت گفت :
" چرا این وقتِ شب مرا از خواب بیدار کردی " ؟
مادر گفت :
25 سالِ قبل در همین موقع ِ شب
تو مرا از خواب بیدار کردی
فقط خواستم بگم " تولدت مبارک " ...
پسر از اینکه دلِ مادرش را شکسته بود ، تا صبح خوابش نَبُرد !
صبح سراغ ِ مادرش رفت ...
وقتی داخل ِ خانه شد
مادرش را پشتِ میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت
ولی مادرش دیگر در این دنیا نبود !!!
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۲۴۷۲ در تاریخ جمعه ۳ آبان ۱۳۹۲ ۰۲:۵۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.