احمد عزیزی شاعر توانای معاصر در دی ماه 1338 در سر پل ذهاب در خانواده ای
شیعی با پدر ی خوش ذوق و اهل شعرمتولدشد پدرش نیز دارای دیوان شعر کردی ست
که در محاق چاپ مانده
وی در کودکی با عشایر سیاه چادرنشین حشر و نشر فراوان داشت و قبل از رفتن به
دبستان، خواندن و نوشتن را بدون داشتن معلم و تنها از روی کنجکاوی و تأمل و دقت از
نوشتههای روی تابلوها و اسامی خیابانها و... به خوبی فرا گرفت.
احمدعزیزی سرودن شعر را از سالهای جوانی شروع و مجله جوانان شروع کرد
با آغاز جنگ وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به دعوت شمس آل احمد به تهران آمد و
موفق به دیدار شهید آیتالله مطهری شد. وی با آغاز جنگ به همراه خانواده به تهران آمد
و سپس برای مدتی ساکن شهرستان نور شد سپس در تهران اقامت گزید و به همکاری
با روزنامه جمهوری اسلامی پرداخت.
با مهاجرتش به تهران کارش رونق بیشتری گرفت عزیزی بیشتر مثنوی می سراید هر
چند از غزل نیز غافل نیست غزل هایی معتدل و تا حدودی بیدلانه او یکی از چهره های
ماندگار عرصه ی مثنوی ست ایشان در ساحت مثنوی تلاش دیگریبرای بهره گیری از این
قالب کهن آغاز کرد نوع خیالبندی ، زبان شعری خاص و همچنین نوع مضمون پردازی
عزیزی برای قالب مثنوی تازه و غریب می نمود ذهن سیال و خیالبندی پر تب و تاب
عزیزی در وزنی از اوزان
فارسی جلوه کرد که پیش از این کمتر برای بیان مخیل ظرفیت نشان داده بود در گذشته
اغلب شاهکارهایی که توسط بزرگان مثنوی سرا در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن آفریده
شده بود بیشتر بیان محمل بیان حکمت بود و احمد عزیزی اگر نگوییم نخستین دستکم از
معدود شاعرانی بود که این مایه از خیال آفرینی و سیلان ذهن مخیل را در این وزن و
قالب به کار گرفت ...
زبان شعری خاص احمد عزیزی نیز از دیگر وجوه تشخص
مثنوی های اوست وی برای حادثه آفرینی در زبان به استفاده
غیر معمول و رایج بسنده نکرد و برای بیان درونیات خویش
حتی از به کارگیری مصالح زبان روزنامه ای نیز رویگردان نشد
ابر ملی ، باد ملی می شود عاقبت شمشاد ملی می شود
ترکیب سازی عزیزی از عمده ترین مشخصه های زبانی ای در
مثنوی به شمار می رود ترکیب تازه د رشعر او نقش خاصی
دارد و بر تحرک و طراوت زبان شعری او افزوده است این
ترکیب ها گاه یادآور ترکیباتی ست که در شعر نوپردازان به کار
می رود
حال و هوای شعر عزیزی بیش از هر چیز بر طبیعت گرایی
شاعر متمرکز است
موضوع بازگشت به کودکی که عزیزی بسیار به آن پرداخته
است پیش از آن که یادآور کودکی های شاعر باشد یادکرد
کودکی های انسان و دوره دوستی بی واسطه او با طبیعت
است.
عزیزی همچون بسیاری از شاعران و نویسندگان معاصر دور
افتادن از طبیعت و مچاله شدن او در دست ماشینیزم را
خسارتی جبران ناپذیر می داند بیان تازه و تحرک زبان عزیزی
باعث شده است تا در پرداختن به موضوع مکرر و دستمالی
شده نکوهش ماشینیزم به ورطه ی کلیشه پردازی نغلتد
جاری و ساری بودن نگرش مذهبی و بینش شیعی از دیگر
نکات در خور تامل اشعار عزیزی است آثار که وی در مدح پیامبر
ائمه و اولیا پدیدی آورده نمایی نیز در اجتماعیات دارد وی در
اغلب این آثار با همان توصیفات طبیعت گرا آغاز کرده و همچون
قصیده سرایان با تغزل و تشبیب پیش می رود
یادکرد ممدوح و اشاره به جنبه هایی از زندگی او مقدمه طرح
و دیدگاه های اجتماعی شاعر است و سپس با رجعت به
ممدوح خاتمه می یابد.
احمد عزیزی چهره ی به یادماندنی عرصه ی مثنوی در زمینه
چهارپاره نیز نوآوری هایی انجام داده است
ولی متاسفانه این شاعر اهل بیت و انقلاب در روز ۱۵ اسفند سال ۸۶ به دلیل کاهش سطح
هوشیاری به کما رفته است و همچنان در وضعیت نیمه هوشیار در بیمارستانی در کرمانشاه تحت
مراقبت است.
و آخرین خبری که از حال وی پیدا کردم مربوط می شود به تاریخ شنبه 25 دي 1389 در جام جم
که به این شرح است :
سخنانی که خواهر وی به خبرگذاری مهر داده این چنین است :
زينب عزيزي خواهر اين شاعر در گفت و گو با مهر از وخامت حال او خبر داد و گفت: متاسفانه حال احمد خيلي
خيلي بد شده و در همين هفته گذشته 2 الي 3 بار تنفس او به طور کامل قطع شد و تنها با تلاش پزشکان و
پرستاران بيمارستان امام رضا (ع) بود که دوباره نفسش برگشت.
وي دليل اين اتفاق را کار گذاشتن تراشهاي در گلويش عنوان کرد که کار تصفيه بدن از ضايعات را انجام
ميدهد و افزود: اين تراشه موجب ايجاد ضايعه گوشتي در حلق احمد و در نتيجه تنگتر شدن دريچه گلوي او
شده است و اين تنفس او را هر لحظه وخيمتر ميکند.
خواهر اين شاعر با بيان اينکه تراشه مذکور تقريباً هر روز توسط تيم پزشکي معالج اين بيمار تعويض ميشود، گفت:
اين تراشه تا يکي دو هفته پيش البته همراه با درد شديد، تعويض ميشد ولي متاسفانه
هفته گذشته در حين انجام اين عمل وضعيت احمد به شدت دگرگون شد؛ طوري که
صورت احمد کبود شد و دو، سه بار نفس او کامل رفت.
زينب عزيزي از ارائه درخواستي به دفتر مقام معظم رهبري براي معالجه اين شاعر اهل
بيت (ع) و انقلاب به خارج از کشور خبر داد و افزود: مسئولان يکي از دانشگاههاي علوم
پزشکي در پي دستور دفتر مقام معظم رهبري براي رسيدگي به اين نامه، از ما علت
درخواست (اعزام احمد به خارج از کشور) را جويا شدهاند.
وي اضافه كرد: در اين شرايط و براي موافقت با درخواست ما، بايد پزشکان تائيد کنند که
احمد در ايران قابل درمان نيست ولي آقاي دکتر مسجدي (از پزشکان بيمارستان مسيح
دانشوري) نظرش اين است که امکان معالجه احمد در اين بيمارستان هست ولي نه الان.
خواهر اين شاعر با بيان اينکه پزشکان معالج وي در بيمارستان امام رضا (ع) پيشنهاد
دادهاند که او را براي درمان دوباره و اين بار به بيمارستان حضرت رسول (ص) تهران منتقل کند، گفت:
از مسئولان اين بيمارستان خواستهام و دوباره ميخواهم که فوراً براي تائيد اين مسئله
که احمد در ايران قابل درمان نيست، به کرمانشاه بيايند و او را معاينه کنند تا با ديدن
وضعيت وخيم او، اجازه اعزامش را به خارج از کشور بدهند. الان که احمد
هنوز نفس ميکشد، بايد برايش کاري کرد وگرنه..........
آثار وی عبارتند از :
«كفشهاي مكاشفه» 1367،
«شرجي آواز» 1368،
«خابنامه و باغ تناسخ» 1371
، «ترجمه زخم» 1370،
«باران پروانه» 1371،
«رودخانه رؤيا» 1371،
«ملكوت تكلم»،
«سيل گل سرخ»
قوس و غزل
یک لیوان شطح داغ
طغیان ترانه
و ........ ؟؟؟
اسامی کتاب های دیگر ایشان را نیافتم
ما هم امیدواریم هر چه زودتر این شاعر بزرگوار بهبود یابد و پزشکان بیمارستا امکان درمان را موقعی نیابند که .............
منابع :
http://www.tanburr.blogfa.com/
http://www.iricap.com/author.asp?id=712