سلام مادر صبح بخیر : صبح بخیر دخترم
دخترم گفتی یادم بیار می خواهم فردا تماس بگیرم با دوست هم کلاسیم یادت نره
ممنونم مادر باشه چشم بخاطر یاد آوری آره یکی از کارهای مهم که باید تصمیم بگیرم برا زندگیم همینه ببینم چی می شه مادر می دونم چه تصمیمی داری ولی دلم میگه بهت بگم نگران نباش بزودی نگرانیت برطرف می شه
نگاهم در چشمان مامانم خیره شد که یک لحظه دیدم چشمان اش رابست بعداز یک دقیقه باز کردن شروع کرد چند بیت شعر:
ای جوان سرو قد گویی ببر
پیش از آن کز قامتت چو کان کنند
عاشقان را برسرخود حکم نیست
هرچه فرمان تو باشدآن کنند
بعد شروع کرد به نصحیت و گویا تفسیر شعر که قرائت کرد
دخترم از فرصتی که برات فراهم شده قبل از اینکه از دستت بره
استفاده کن آینده خودت را خراب نکن لگد به بخت و اقبالت نزن
اگرچه اورا دوست داری ولی نباید بدست آوردن آن دست به هر کاری بزنی
مرسی مادر چَشم انشاءالله بتونم خبر خوشی بدم بهتتون
عزیزم دختر خوبم فدات برم انشاءالله
خُب مادر من ساعت 11 با دوستم قرار دارم
آن وقت کجا؟
مادر داخل دانشگاه قرارمون توی بوفه دانشگاه حالا کارم که تموم شد برمی گردم خونه
خُب مادر :اشکال نداره بدونم دوستت کی هست؟
نگران نباش مادر فقط داخل دانشگاه غیراز اونجا باش همکاری و یا توافق نمی کنم که مشکلی پیش بیاد
باشه دخترم قبول برو بسلامت
خُب من ام ای تماس بگیرم با خانم اصلانی خیلی وقت از ش خبر ندارم
باشه مادرم خوش بگذره فعلاً
هلو ؟
بله بفرمائید کمالی هستم ببخشید خانم اعظم اصلانی هستن بله الان توی اتاق روابط عمومی نیستن تشریف بردن دفتر مدیردانشگاه اومدن میگم زنگ بزنن ، مرسی ممنونم زحمت می کشید.
هلو ؟ خواهرم بله بفرمائید اعظم درخدمتم گفتم تماسی بگیرم احوالی بپرسم ببینم دختر عموی عزیزم حالش چطوره
خواهر گلم ممنونم که زنگ زدی گفتم خبرت بدم محبوبه قراری داشت با یکی از دوستانش ساعت 11 توی بوفه
از دور کنترل کن بهم گفت ولی دلم یه کمی شور می زنه گفتم به خواهرم اعظم بگم مواظب باش
باشه نگران نباش همین الان یکی را می فرستم تحت کنترل باشه فعلاً اگه کاری نداری زود برم انجام وظیفه کنم خواهرگلم باشه خدا نگهدار!
ممنونم مرسی
منوچهر فتیان پور (راد)
پ. ن
علاوه براعتماد به فرزندانمان یادم نره از دور کنترل ومواظبت کنیم تا
از خطرات ومشکلات جامعه دور باشند