سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        منصور کوشان شاعر اصفهانی
        ارسال شده توسط

        لیلا طیبی (صحرا)

        در تاریخ : دیروز
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴ | نظرات : ۰


        زنده‌یاد "منصور كوشان"، شاعر، نويسنده، پژوهشگر و روزنامه‌نگار ايرانی، در روز پنجم دی ماه سال ۱۳۲۷ خورشیدی، در اصفهان به دنیا آمد. و پس از تحصیلات ابتدائی و متوسطه به دانشگاه رفت و در رشته‌ی روانشناسی تحصیل کرد و کار خود را به عنوان منتقد آغاز کرد. آنگاه چند نمایشنامه نوشت که برخی از آنها بر روی صحنه اجرا شد. مدتی هم برای تلویزیون فیلم و نمایش می‌ساخت. اما در دهه‌ی شصت به نوشتن رمان پرداخت.
        در همان آغاز كار، نمايشنامه‌اش با عنوان «روزنامه‌های ديروز و امروز» برنده جايزه نخست راديو و تلويزيون ملی ايران می‌شود. كتاب كوشان درباره ايبسن، نمايشنامه‌نويس نامدار نروژی جايزه كتاب سال ايران را برای او به ارمغان آورد و به عنوان كتابی مرجع، درباره يكی از بزرگ‌ترين نمايشنامه‌نويسان جهان به زبان فارسی شناخته شد.
        منصور کوشان در سال های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ مجله ادبی ایران را منتشر کرد و در سال‌های میانی دهه ۱۳۷۰، در تهران سردبیری نشریه ادبی "تکاپو” را بر عهده داشت. او در سال ۱۳۷۷ به عنوان سردبیر چند شماره از ماهنامه آدینه را در غیاب سردبیر آن نشریه (فرج سرکوهی) منتشر ساخت و پس از خروج از کشور، از بهار سال ۱۳۸۸ در نروژ، فصلنامه ادبی-فرهنکی "جنگ زمان” را  منتشر کرد.
        وی صبح روز یک‌شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ بر اثر بیماری سرطان در بیمارستانی در شهر استاوانگر نروژ درگذشت.

        ◇ کتاب‌شناسی:
        از منصور كوشان هشت مجموعه شعر، ۱۴ رمان و مجموعه داستان، ۱۱ نمايشنامه و ۱۰ كتاب در نقد و بررسی و شناخت منتشر شده است.
        * رمان:
        - زنان فراموش شده، چاپ اول نشر آرش، استکهلم، چاپ دوم انتشارات ققنوس، تهران.
        - دهان خاموش، (۲۰۰۶)، نشر باران، سوئد.
        - تثلیث جادو (ناخدا بانو)، (۲۰۰۴)، نشر باران، سوئد.
        - عشق‌های شیطان، (۲۰۰۲) نشر آرش.
        - راز بهار خواب، (۱۹۹۹)، نشر آرش، سوئد.
        - آداب زمینی، (۱۳۷۰) نشر ابتکار، ایران.
        - محاق، (۱۳۶۹) نشر شیوا، ایران.
        * مجموعه داستان:
        - خواب صبوحی و تبعیدی‌ها (۱۳۷۰) 
        - واهمه‌های مرگ (مجموعه داستان)، نشر آرست، ایران.
        - واهمه‌های زندگی، نشر آرست، تهران.
        - زانیه و داستان‌های دیگر (سه‌ داستان)، نشر آرش، سوئد.
        * مجموعه شعر:
        - مولودی‌های عاشقانه، نشر H&S Media لندن، ۱۳۹۰
        - هزاره‌های کهن: ترانه‌های ایتالیا، ترانه‌های کهن، نشر H&S Media لندن، ۱۳۹۰
        - گفت سنگ‌ها، نشر H&S Media لندن، ۱۳۹۰
        - خطابه‌های زمینی: خطابه‌های عارفانه، خطابه‌های عاشقانه، نشر H&S Media لندن، ۱۳۹۰
        - پنجره‌ی رو به‌جهان، (۱۳۸۸) نشر آرش، استکهلم
        - مفهوم دیگر الفبا، (۱۳۷۷)، کتاب ایران تهران
        - سال‌های شبنم و ابریشم، (۱۳۷۳)، نشر آرست، ایران
        - قدیسان آتش و خواب‌های زمان (۱۳۷۱)، نشر آرست، ایران

        ◇ ︎نمونه‌ی شعر:
        (۱)
        [نه این مرگ نیست] 
        نه این مرگ نیست 
        این جا به جا شدن است 
        رخسار از خاک بر کشیدن و بر ماه نشستن است 
        مگر نه این که من، تو، ما 
        این شب‌های هزار ساله را تنها به نور ماه به روز رسانده‌ایم 
        نگاه کن 
        هنوز هم آن خنده‌ی خاموش کنار لب‌هایش به زندگی دیده می‌شود
        هنوز هم فریادش از غبن سنگین سال‌های اسارت
        صدای سکوت است 
        هنوز هم با "صدای مرگ"
        از من، تو، از ما و از رهایی آیندگان سخن‌ها دارد.

        (۲)
        [مرثیه‌ی غزال] 
        {برای دختران غزاله علیزاده} 
        خاتون ادریسی‌ها پنجمین راه را برگزیده است 
        ریسمان‌ها را بسوزانید 
        جنگل دیگر سبز نیست 
        هیچ سبزی به چشم غزال ما سبز نمی‌‌آید 
        چه سالی‌! چه سالی‌ 
        ریشه در زخم دارد
        بهارش با زندگی‌ و مرگ در آمیخته است 
        سپید و صورتی‌  
        هاله‌ی چشمانی که از اعماق می‌‌جوشد 
        یأس و فرو افتادگی  
        مغاک گوهری یافته است 
        خاک     جشنی
        زندگی‌     مرگی  
        دریا و جنگل     خاطره‌یی  
        خاتون
        جوشان زهر آب افسردگی  
        فواره‌یی از ریسمان و جسارت 
        می‌گذرد از درخت و انسان  
        بر سنگ چینی‌ فرو می‌‌افتد.

        (۳)
        [نانوشته‌ها] 
        {با ياد دوستانم محمد مختاری و جعفر پوينده} 
        هراسان از مرگ می‌خوابيد 
        بی‌خيال از خيالِ زندگی می‌خراميد 
        - كه بر بالِ باد بیـداد بيدار بوده ست؟ -
        عشقتان
        چشمه‌ی شيرينِ خيال‌ست 
        مرگتان
        گهواره‌يِ باليدنِ دل
        در خاك می‌نگريم 
        در آب می‌نشينيم 
        به آسمان پشت می‌كنيم 
        می‌دانيم راه در پيشِ‌رو
        زربفت تجربه‌يِ عاشقان‌ست 
        كتابِ ناتمامِ روياها 
        نانوشته‌هايی از خون.

        (۴)
        سنگی به سنگ دیگر گفت: 
        - این چشم‌انداز را 
        هزار هزار جلوه بوده‌ست 
        اما نه به این سال که امروز 
        تاریک 
        بی‌آسمانی.
        سنگ دیگر گفت: 
        - پاداش آزاد و مستقل زیستن 
        شکوه بی‌مرگی‌ست.

        (۵)
        شعر
        آن قناری تک افتاده‌ی محزونی‌ست 
        - که به جرم آوازش -
        گِل آویز غناره‌ی قصابان‌ست.
         

        گردآوری و نگارش:
        #لیلا_طیبی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۳۲۱ در تاریخ دیروز در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1