بانو "لیلا حسنوند" شاعر و طنزپرداز لرستانی، زادهی یکمین روز سال ۱۳۵۰ خورشیدی، در الشتر است.
تحصیلات ایشان، کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسیست و دبیر دبیرستان و مدرس دانشگاه پیام نور است.
وی در ابتدای قدم گذاشتن به وادی شعر و طنزپردازی، نام مستعار "تینا ناجی" را برگزیده بود و بعدها با اسم و مشخصات واقعی خود، به سرودن و نوشتن پرداخت.
◇ نمونهی شعر:
(۱)
تو ترسیدی که من باری، به روی شانهات باشم
و یا چون حسِ غمگینی، درونِ خانهات باشم
تو ترسیدی که من با تو، بمانم در قفس شاید
شریکِ کاسهی آب و دو مشت دانهات باشم
نفهمیدی برای تو، دل از سینه در آوردم
که لبریزِ شرابِ کهنهی میخانهات باشم
دو بالم را شکستم تا زمینی شد نگاهِ من
دل از هفت آسمان کندم که تا دیوانهات باشم
شروع تازهای بودی ولی در قصهای تاریک
دلم میخواست فصلِ روشنِ پروانهات باشم
دلم میخواست ای آئینهی دانای کل، روزی
به کشفِ دیگری، آن نعرهی مستانهات باشم.
(۲)
از درد زاییدم مرا با درد بنویس
این را به خط ایریال* زرد بنویس
از کوچه تا قلب خیابانهای پاییز
این اشکریزان مرا خونسرد بنویس
هی سعی دارم که بگویم "عشق" اما
فعلن در اینجا قافیه نامرد بنویس
یاد مرا که گم شد از سرگیجهی شهر
یک جا به روی بستههای گرد بنویس
در پشت فرمان پرایدت گاهگاهی
از عابران خستهی پا درد بنویس
"من شاعرم یا نه" چه فرقی میکند، تو
هر جمله را که آدمت میکرد بنویس
هی با خودم گفتم نگویم راز دل را
اما نشد، لیلای صحراگرد بنویس
من عاشقت بودم چه بد کردم؟ همیشه
بعد من از کمبود وجدان درد بنویس...
---------------
* Arial Font
(۳)
دنبال مد گمشدهام میگردم
دنبال کد گمشدهام میگردم
از چشم تو افتادهام تنهایی
دنبال خود گمشدهام میگردم.
(۴)
و من منهای تو در آخر هیچ
حضور پنجره در باور هیچ
و یعنی غربت یک صفحهی زرد
که سطر اولش نقطه سر هیچ!.
(۵)
صبح زمستانی
رقص دانههای برف
سنگ قبر تازه
(۶)
آبشار معروف
جلبکهای شناور
بطری آب معدنی
(۷)
یک ثانیه سال
اقوام دور و نزدیک
آدم محتضر
(۸)
بلوغ تابستان
چرت مترسک
کلاغها
(۹)
حلقهی طلا
شروع نیمکتهای پارک
زن و شوهر
(۱۰)
غروب پاییزی
پاره شدن طناب رخت
دختر چهل ساله
(۱۱)
لبهی پنجره
پلههای مارپیچ
اسکیزوفرنی
(۱۲)
برف سنگین
ترافیک سنگین
خواستگاری من
(۱۳)
دیدار دو دوست
جمع خانوادگی
فلاش بک دو نفره
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی