مدت زمانیست که به جستجوی حال دل همه پرداخته ام ،اما اصلا حس خوبی دریافت نکردم .
شاید این سوال ذهنتان را درگیر کرده که چرا ؟؟؟
زیرا ؛همه تحت تاثیر،آزار احساسات ناخوشایندشان هستند و لبریزند از
خشم و نفرت
یاس و ناامیدی
خستگی و افسردگی
غم و اندوه
عجز و ناتوانی
و تنهایی .
غول تنهایی غرق در زخم های بی صدای عجز و ناامیدی در کوچه پس کوچههای خشم و نفرت آرام میچرخد و خستگی و افسردگی را برای همه به ارمغان می آورد.
ذوق و اشتیاق به ادامه زندگی در چشم های پیر و جوان چون شمعی در باد کم نور و لرزان هست و در آستانه خاموشیست.
همه گویی بی صبرانه منتظر لحظه ای هستند که فرشته مرگ در گوشه ای زندگیشان را به پایان برساند .
آن ها علت اصلی دردهایشان را در مشکلاتی بیان میکنند.
عده ای بیکاری و بی پولی را درد بزرگی میدانند که آن ها را در سیل سهمگین اقتصاد غرق میکند .
عده ای علت راعشق و محبت پوشالی و ناپایدار میدانند که در پس نقاب های فریب مخفی شده .
در این میان سایه های ترسناک مجازی رعب و وحشت را در دل ها میگستراند .
و عده ی بیشماری نیز درون زندگی خویش را با نمای زندگی دیگران به خصوص افراد حاضر در فضای مجازی مقایسه میکنند .آری آن ها حقیقت زندگی خودشان با دروغ زندگی دیگران مقایسه میکنند .و هر روز روح خود را ناامید تر و خسته تر از دیروز ، از زندگی میابند.
اما آیا هنوز در این سرزمین ساکت نمیدانیم درد و مشکل واقعی در کجاست ؟
درد واقعی در پس قلب هایی هست که برای ادامه زندگی نوری برای تپیدن ندارند .
کسی را نمیبینم که در پی داشته هایش احساس رضایت و خرسندی کند همه به آسمان های دورخیره اند، در حسرت قله های دست نیافتنی تا شاید اندکی از غبار حرص و طمع خود را بپوشانند .
ما حتی عبادت ها و شکرگزاری را در میان شکوه ها گم کرده ایم
ابر سیاه نارضایتی و طمع دل های ما را پوشانده و ما را در سیل عظیم شکوه و اندوه غرق کرده.
چرا اینچنین زندگی را به بند کشیده ایم،چرا مفهوم از زندگی کردن را از یاد برده ایم .
بسیار نگران کننده و عجیب هست مگرنه؟!
اکنون جواب سوال مشکل کجاست را یافتیم به امید روزی که همه دل ها شاد و لبخند ها واقعی و دوستی ها از صمیم قلب باشد ❤️
زهرا طاهری متخلص به شهرزاد شهریار
خوش قلم میزنید
بهره مند شدم
بسیار عالی
درود درود