سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        تلخیصی بر کتاب آدم کوچولوی جدید
        ارسال شده توسط

        رها فلاحی

        در تاریخ : پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۳۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۸ | نظرات : ۱

        کتاب آدم کوچولوی جدید
        نویسنده و تصویرگر کتاب "آدم کوچولوی جدید" آقای "لورن چایلد" است.
        آقای "لورن چايلد" زاده‌ی ۲۹ نوامبر ۱۹۶۵ میلادی، در هلن چايلد؛ انگلستان است. وی موفق به کسب مدال سالانه‌ی "کیت گرینوی" از انجمن کتابخانه‌ها برای "برجسته‌ترین تصویر در یک کتاب برای کودکان" شده است.
        مترجم این کتاب ۳۲ صفحه‌ای، که "انتشارات کتاب‌های زعفرانی"، آن را منتشر کرده، خانم "محبوبه نجف‌خانی" است.
        داستان کتاب درباره‌ی پسرکی به نام "اِلمور" است. او تنها بچه‌ی خانواده است. اتاقی برای خودش دارد و یک‌ عالمه اسباب‌بازی و خرت و پرت. 
        بابا و مامان اِلمور فکر می‌کردند، پسرشان بانمک‌ترین، باهوش‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین بچه‌ای است که در عمرشان دیده‌اند. اِلمور هم خوشش می‌آمد که بابا و مامانش این‌طور فکر می‌کردند. تا این‌که یک روز همه چیز عوض شد.
        یک روز آدم کوچولویی به خانه‌شان می‌آید؛ برادر کوچک اِلمور که با آمدنش همه‌ چیز را عوض می‌کند. 
        اسم برادرش "آلبرت" است. او هر چیزی را که مال اِلمور است، دست می‌زند، بر می‌دارد و یا خراب می‌کند. حتا سر جای اِلمور دراز می‌کشد و می‌خوابد و از همه بدتر هرکاری یا هر حرفی که اِلمور انجام می‌دهد، را تکرار و تقلید می‌کند. 
        تازه از همه‌ی اینها گذشته، آلبرت که بزرگ می‌شود، برایش تختخوابی را در اتاق اِلمور جای می‌دهند.
        اِلمور واقعن کلافه و خسته شده از دست آلبرت، تا اینکه یک شب که اِلمور ناراحت و غصه‌دار است، آلبرت به سراغش می‌رود و او را بغل می‌کند و آرامش می‌کند. بعد از آن اِلمور پی می‌برد که برادرش چه نعمت بزرگی‌ست که نصیبش شده است.
        #رها_فلاحی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۰۷۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۳۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        محمد گلی ایوری

        ،

        رها فلاحی

        نقدها و نظرات
        محمد گلی ایوری
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۲۲:۳۴
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1