سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 3 اسفند 1403
  • كودتاي انگليسي رضاخان، 1299 هـ ش
23 شعبان 1446
    Friday 21 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      جمعه ۳ اسفند

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      🦋اکسیر دل ها🦋
      ارسال شده توسط

      منیژه قشقایی

      در تاریخ : شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۰۳:۲۸
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۲۷ | نظرات : ۵۱

      به نام خداوند جان و خرد 
      به نام جهان  آفرین
       
      تو باغ شكوفه ها
      و شكوفه باغ ها 
      و مغرب اسرار
      و اسرار مغرب
      و مشرق انوار
      و انوار مشرقي ...
      اگر تو نبودي ، پيوند و جدايي تحقق نمي يافت
      ، عرش نبود
      و فرش گسترده
      و ابر برداشته نمي شد ،
       آتش نمي سوزاند
      و فنا و بقا گرفتن و عطا و اسرار ديگر نبود ،
       انوار بر بناها نمي تافت
      و درياهاي آفرينش بر اطوار روان نمي شد .
      تو ...
      اكسير دل ها و حوض باغ غيب ها هستي

      مناجات ابن عربی با انسان کامل 🙏

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۴۸۴۰ در تاریخ شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۰۳:۲۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      شاهزاده خانوم
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۱:۲۶
      زیباست و عمیق خندانک خندانک
      درود بر بانوی عشق خندانک
      سی‌پاس از به اشتراک گذاشتن این اثر دل‌انگیز خندانک
      روز پر خیر و برکتی داشته باشید خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۲۱:۲۴
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۲۷
      ممنونم عزیزم خوش آمدید خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۳:۵۵
      تولد دیروزتون مبارک استاد عشق خندانک
      براتون از خدای مهربون بهترین هارو خواستارم... خندانک
      خیر دنیا و آخرت نصیب قلب مهربونتون خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۲۱:۲۵
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۲۸
      هرلحظه ات به مهر و به کامی و شادی زیبای مهربان ممنونم خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۲۱:۲۶
      خندانک
      درودبانو قشقایی عزیزم خندانک
      انتخاب زیباوتامل برانگیزی بود
      ممنونیم خندانک
      تولدتان هم مبارک نازنین خندانک
      باآرزوی شادی وسلامتی همیشگی خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک :
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۲۸
      درود استاد بانو عجم مهربان و عزیزم
      بسیار خوش آمدید، بی نهایت سپاس خندانک همچنین برای شما
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۰۰:۵۸
      درود بر شما بانوی زیبااندیشه خندانک

      سپاس از اشتراک زیبایی و طراوت خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۲۹
      درود بر استاد بانو الهه ی احساس ناب
      سلامت باشید و برقرار خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدکریمی (پویا)
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۷:۳۳
      درود خواهر بزرگوارم

      تولدتان رو تبریک عرض میکنم🌺🌷🌺
      و چه متن خوبی آوردید از ابن عربی این دانشمند مسلمان کهآثارش در اندیشکده های غربی در حال تحقیق و بررسی است🌺🌷🌺🌷
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۲۱:۲۵
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۳۰
      درودو سپاس برادر مهربان و عزیزم
      خوش آمدید، بسیار ممنون، ان شالله که بهره مند شویم از جان کلام و معرفتشان، شاد باشیدو سلامت هماره خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم عادلی
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۹:۳۱
      زیییییبا خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۲۱:۲۵
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۳۱
      درود عزیزم مریم بانومهربان، لحظه هایتان همراه با زیبایی های هستی خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۲۹
      درود و عرض ادب و ارادت خندانک
      زیبا بود
      تولدتون هم هزاران بار مبارک ،ان شاءالله که عمری باعزّت و پر خیر و برکت داشته باشید و بهترین ها رو تجربه کنید خندانک
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۳۳
      درود عزیز مهربان، بسیار خوش آمدید، ممنونم از دعای زیبا یت، برای همگیمان.... الهی آمین خندانک
      شاد باشیددر پناه حضرت عشق
      ارسال پاسخ
      اصغر ناظمی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۲:۱۲
      سلام
      وعرض ادب.... خندانک خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۳۳
      سلام و عرض ادب وسپاس استاد ناظمی ارجمند خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۲۴
      یا محبوب

      خداوند ادمی را از جوهر خویش بیافرید
      و با تعبیر نفخت فیه من روحی ، ارتباط و انتطاب ادم را با خودش تایین کرد ،
      اول وجودی که از ذات جدا میشود ، به تعبیر فلاسفه و عرفا عقل اول است ، این عقل اول دو صورت داشت ظاهر و باطن ، ظاهر ان وجود صورت عالم را بیافرید و باطن ان صورت روح هستی شد ، و بدین ترتیب از ان وجود مقدس که عقل اول بود که ایینه تمام نمای حق بود و جام جهان نما نیز بود که انسان کامل نیز گویندش هستی به کثرت در امد و افرینش اغاز شد ، ابن عربی ان فیلسوف تمام دوران ها این عقل اول را حقیقه الحقایق نامیده و او را حقیقت محمدی مینامد ، روح اول خلقت که تمام اسما و صفات حق در او متجلی شد و از تجلی محمد صلی لله علیه وآله بود که هستی شکل گرفت ، باز ابن عربی میگوید این حقیقت محمدی که همان عقل اول بود و دوصورت داشت ، صورت اول و ظاهرش نبوت نام دارد و صورت دوم و باطنش ولایت نام دارد ، که مولانا نیز میگوید ، تا صورت پیوند جهان بود علی بود ، تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود ، از این روست که در مذهب و مکتب پر افتخار تشیع ، عرفا و فلاسفه بر این قائلند که ان روح خدایی که در درون ادمی ست بیدار نگردد مگر به واسطه اتصال به عقل اول ، و این اتصال را از راه محبت پسندیده اند ، که موید این حرف همان کلام قران است اطیعو لله و اطیعو رسول و الوالامر منکم ، اطاعت کنید از خدا و رسولش و صاحبان امر که صاحب امر همان صورت دوم و ولایت است ،

      در حیرتیم که چطور شخصی جرعت میکند که با یقین بگوید بدون واسطه میشود خدا را جست و دید ، بیگمان اینها جلال حق را ناچیز دیده اند و فراموش کرده اند که خداوند موسی نبی لله را به لن ترانی خطاب کرد ،
      در جواب اینان باید گفت ای مگس عرصه سیمرغ نه جولان گه توست ،
      در مقامی که شاهبازان طریقت گوی سبقت را ربوده اند و فریاد هل من مزید میزنند ، چه جای اینکه کسی دعوی ایمان کند ، اما راه ان را کتمان کند ،
      محبت به ال لله شاه کلید است
      محبت طریقه سلوک الی الله است
      محبت شاخه طوبی ست
      محبت گنج پنهان حق است در سینه ها
      تا عاشق ان جمال ازلی نشوی کی راه به مقصود برده ای ، اینان نمیفهمند که خداوند بشر را به واسطه بشر هدایت میکند و در دست و زبان و نگاه بشر برکت قرار داده و او را واسطه فیض کرده و خلیفه نامیده اش ،
      انجا که به قلم قسم یاد میکند و به کتاب قسم یاد میکند ، ایا جز این است که تو را دعوت میکند که در برابر صاحبان قلم و نفس زانوی ادب بزنی ،
      حق یافتنی است اما از را تجلیات او که هیچ احدی را به ذات راه نیست جز از طریق تجلیات اسمایی و صفاتی و چه کس ایینه تمام نمای این تجلیات است جز وجود شریف انسان کامل و قطب و رکن هستی که او را مولا نامیم
      السلام و علیک یا علی بن ابی طالب ای شیر بیشه حق اسد لله غالب ،

      🕊️🌹❤️✨

      \"آقای فرزاد _امیری مهر\"
      منیژه قشقایی
      چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ ۲۳:۱۵
      با آنچه فاقد عشق است و زشت می‌ نماید، نیازی نیست در جنگ باشی، کافیست " حمایت " نکنی
      .
      .
      این دنیا، انرژیست، انرژی ها دست به عمل می زنند، آنها هستند که خلق می کنند و بوجود آورنده اند، بر روی آنچه از آن حمایت میکنی، دقیق و عمیق شو

      .
      پولی که در می آورید، کاری که در آن شاغل هستید، باورهایی که دارید، منافع شخصی و گروهیتان
      .
      .
      آنها با عشق، با یگانگی، با دوستی با محیط زیست و سلامتی، برابری و برادری همه ی موجودات، آیا در تضاد است یا در هماهنگی؟
      .
      .
      ایدئولوژی که از آن‌حمایت میکنی، باوری که به آن‌ پایبندی، اولویتش کجاست؟ اولویت تو کجاست؟
      .
      .
      انسان ها، از محیط زیست بدشان‌نمی آید، آنها با برادری مشکلی ندارند، همگی در درونشان به آن علاقه مندند، اما مسئله ی همگی، اولویت است، اولویت بین هویت هایی که به آن‌ پایبندند، یا محیط زیست، یگانگی، برادری، عدالت، حقیقت و ...
      .
      .
      تمام جنگ ها برای گسترش زیبایی ها رخ داده، هر کسی تصور می کرده است، که با پیروزی خودش، آنچه زیباست را خواهد ساخت، اما تا اولویت اول یگانگی، عشق و زیبایی نباشد نه منفعت شخصی و گروهی، امکان ساخت زیبایی هم وجود نخواهد داشت
      .
      .
      این مرز باریک، تفاوت یک انسان قلبی است با یک انسان ذهنی، انسان قلبی اولویتش حقیقت، زیبایی، عشق و یگانگی در همین لحظه است، اما انسان ذهنی آن را موکول به بعد می کند، بعد از پیروزی، بعد از کسب قدرت، بعد از کسب ثروت چه خودش چه گروهی که به آن متعلق است
      .
      .
      و هر چقدر جلوتر می رود بیشتر تخریب می کند بیشتر حریص می شود، بیشتر طمع کار می شود، و وابسته تر و غرق تر خواهد بود و به واسطه ی کسب پیروزی ها، زشتی های زیادی را خلق می کند، او همیشه در آینده زندگی خواهد کرد چرا که امیدش به آینده است با فراموشی این لحظه، انکار اکنون، انکار آنچه اکنون خلق می کند
      .
      .
      ما چه کار کنیم ؟
      .
      .
      در اکنون زنده شو، ارزش های اکنون را فدای آینده نکن
      .
      .
      تو به تنهایی، لازم نیست دیگران را همراه کنی، چه بگویی چه نگویی، به لایه ی چهارم زمین آنجایی که ذهن گروهی انسانها قرار دارد، انرژی و موجی میفرستی که در دسترس همگان قرار‌ خواهد گرفت، ارتعاش اطراف تو، به گونه ای خواهد بود، که تاثیرش را می گذارد،
      .
      منیژه قشقایی
      چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ ۲۳:۱۶
      به نام جهان آفرین


      ناگهان، نگاه میکنی تمام آنچه برایش زحمت کشیده ای، رویا پردازی می کنی، همه ی سرمایه ها ، وقت ها، تلاش ها، زرنگی ها، درستی ها، نادرستی ها
      .
      .
      و چونه ها که با خدا، کائنات، کیهان با مردم و با خودت زده ای، کمتر از چند ثانیه، همه پودر ، دود و به هوا می رود، به گونه ای که شوکه می شوی
      .
      .
      ناگهان تمام الگوهای اقتدارت، تمام تکیه گاهت، تمام آنچه به آن پناه برده بودی به عنوان خوشبختی، به عنوان زندگی، می بینی از هم می پاشد
      ‌.
      .
      آنگاه است که تلنگر اول را می خوری
      .
      ‌.
      تلنگر اول، تنها یک تلنگر است، که آی آزادی ات را به چه دادی؟ به چیزی که یک ثانیه هم نمی تواند از تو حمایت کند؟
      .
      .
      گاهی یک رابطه، گاهی یک عزیز، پدر، مادر، فرزند و گاهی یک مسند و قدرت، گاهی اعتبار و ثروت و ...
      .
      .
      همه فانی و به یک مو بند است
      .
      .
      انسانها در شوک از دست دادن تکیه گاهشان، ترس از تنهایی و گمگشته و حیرانند، حیران از اینکه چه شد؟ چگونه به یک آن در یک لحظه همه اش باد هوا شد، یا می شود
      .
      .
      گم می شوند، و تلنگر می خورند، که هی آدم، جدی نگیر، استادها رفتند، بزرگان رفتند، عاشقان رفتند، ضعیفان رفتند، ثروتمندان رفتند، پدر رفت، دوست رفت، مادر هم می رود
      .
      .
      اگر ببینی، خواهی دید حتی به از دست دادن ها هم عادت میکنی، دیگر از رفتن ها تعجب نمی کنی
      .
      ‌.
      جدیت دست از سرمان بر نمی دارَد، اما خویشتن، او را پس می زند، شادی نمی تواند همراه با سخت گیری رخ دهد
      .
      .
      منیژه قشقایی
      چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ ۲۳:۲۳
      به نام یزدان

      دلایل هستی برای پروژه ی انسان کامل و مهدی یا مسیح چیست؟
      .
      آیا از این دلایل آگاه هستیم؟
      .
      چه کسانی که مخالفند و چه کسانی که موافق این‌ پروژه هستند، بدون دانستن دلایلش، نه موافقتشان و نه مخالفت و نقدشان، ارتباطی به خود این‌ پروژه نداره،
      .
      بنابراین در جایگاه محقق، نقد کننده و موافق یا مخالف باید دلایل هستی را بدانم

      1- اولین دلیل داشتن تراز، متر و دستگاه اندازه گیری یا مرجع

      رجوع به اینکه درست چیست؟
      .
      انسان کامل ، حضور خدا، عشق و حقیقت است در انسان،
      .
      و ما انسانها در زمین در عین حال که داریم عشق رو در درونمان گسترش میدهیم، با هم بر سر اینکه عشق، زندگی، تمدن، قانون، اخلاق و ... چیست به تفاهم و توافق نخواهیم رسید و هر کسی مفهوم و درک خودش را قبول دارد، و لازم داریم یک محور، معیار، متر، اندازه وجود داشته باشه که بهش رجوع کنیم و از تفرقه و هرج و مرج جلوگیری بشه و اصولا سازمان های جهانی برای این منظور ایجاد شدند اما میبینیم که بازهم ناتوانند

      2) جداسازی :

      بدون انسان کامل، جداسازی و صعود و سقوط نمیتواند در بعد اجتماعی رخ بدهد، چون معیار و اندازه ای نیست، پس اگر زمین بخواد به عصر جدیدی بره، حجتی یا دستگاه اندازه گیری نیاز است که دانه های رسیده را از دانه هایی که نرسیده جدا کند که در ادامه بیشتر توضیح میدهیم

      3) حجت نهایی  :

      شخصیت های آخرزمانی لازمند، دجال لازم است، انسان کامل لازم است، سفیانی، خراسانی، بنی عباس و همه ی این شخصیت ها به نوعی لازمند تا گروه گروه به چیزی که پرورش دادن هدایت بشن، اونی که عشق پرورش داده به عشق میپیونده و اونکه قدرت به قدرت، و اونکه دروغ به دروغ، و هر کسی با امام خودش یا پیشوای خودش میره به دنیای خودش، این میشه جداسازی حالا اگر این شخصیت ها نباشند، که پیشوایی یا رهبری جریانی رو نکنند، چطور قراره این پروسه ی جداسازی رخ بده؟
      .
      فردا یک عده صعود میکنند به بعد بالاتر یک عده نه، منم تو دسته ی کسانی هستم که صعود نکردم  شاکی میشم، که سهم من این نبود چرا یکی رفته من نرفتم، اگر جریاناتی نباشد خب راست میگه دیگه از کجا مشخص که هستی درست عمل کرده، این شک بی عدالتی می ماند

      4) ایجاد تمدن در عصر جدید

      چه کسی قراره تمدن نوین رو بنا کنه، آیا علم و اگاهی ما کافیه برای ایجاد تمدن جدید؟ که با بعد جدید همراستا باشه یا پر از آزمون و خطاست؟، به کسانی نیاز است که این علم را از پیش داشته باشند و آن علم در دسترس اوست
      .
      ادامه پست
      منیژه قشقایی
      چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ ۲۳:۲۴
      ادامه از پست قبل :

      5- برقرار کردن صلح

      صلح فقط با یگانگی میتونه رخ بدهو کسی میتونه صلح بیاره که یگانه باشه، بقیه لاف و ادعاش را دارند و در عمل توانشو ندارن و هر تلاشی برای صلح به جنگ و جدایی بیشتر خواهد انجامید ، چرا که از نفس و جدایی، صلح بیرون نخواهد آمد

      6- توانایی تبدیل کنندگی (ترانسفورماتور)

      کسی باید باشه که ما ازش نور دریافت کنیم، همه نمیتوانند مستقیم نور را دریافت کنند، چون تحملش رو ندارند یا بواسطه ی تجربیاتشان، چگالی زیادی پیدا کرده اند و در طی فرایند خودشون، اهسته قابلیت دریافت مستقیم رو پیدا میکنند
      .
      مثالش، پنل خورشیدی، خدا رو اگر خورشید در نظر بگیریم، پنل خورشیدی نور خدارو مستقیم‌ میگیره تبدیل به برق یا الکتریسیته میکنه و نور خونه ی ما رو روشن‌ میکنه، اگر‌ما مستقیم در جلوی خورشید قرار بگیریم ممکنه ذوب بشیم، اما انسان کامل این کارو میکنه، و این نور را در هستی پخش میکنه یعنی قابلیت تبدیل کنندگی بالایی داره برای هستی و انرژی مورد نیاز رو تامین میکنه

      بنابراین ما که در محضرش قرار میگیریم در دنیا و در ابعاد دیگه، نور درونمون یا انرژی لازم رو تامین میکنیم، بنابراین بدون انسان کامل، برقی نخواهد بود اینکه ما میتوانیم حتی به بخشش فکر کنیم، یا عشقی در قلب ما بوجود میاد، بخاطر خود ما لزوما نیست بلکه بخاطر حضور این نور ها و تبدیل کنندگی هاست که برای ما قابل دسترس میشه

      7- ماموریت شفادهی

      گناهان بشر یا خطاهای بشریت را مامورانی میتوانند ببخشایند،
      مسیح گفت، ای زن ، به زنی تن فروش، بلند شو، گناهان تو بخشیده شد،

      و شفای حقیقی حاصل شد و دیگران نمی توانند شفا بدهند فقط میتوانند بیماری را به تاخیر بی اندازند یا تسکین دهند، مثل مسکن، اما شفا خیر، شفا دادن شاد کردن دنیا، بهبود دادن اوضاع، زمانی رخ میدهد که آنها باشند، بدون آنها رخ نمیدهد

      8- ماموریت قضاوت

      قضاوت نیز یکی از ماموریت های مهم است که به هیچ کسی سپرده نشده جز انسان کامل و اولیا، نقل است که علی می گوید، این من هستم که در قیامت قضاوت میکنم و یا مسیح گفت من هستم که شفا میدهم و مسئول بخشش گناهانم و شما نباید جای دیگه بروید و شفا رو از کسی دیگه بطلبید

      9 - پیوستگی :

      انسان کامل به همه ی موجودات متصله، یعنی درد و رنج همه رو حس میکنه ، ذره ای از ذرات اونها در اون هست، و اگر حال اونها بد باشه متوجه میشه و یا بر عکس اگر حالشون خوب باشه ، بنابراین در این پیوستگی که داره بر اساس عدالت رفتار میکنه و متوجه ی شرایط است
      .
      از همین بابت در قضاوت، شفا به عدالت رفتار میکند
      .
      10- جانشینی خداوند در هستی، نگهبان، نظم دهندگی به موجودات مستقل و هوشمند که دارای تفکر هستند و همچنین پلی میان ابعاد تاریک و نور
      منیژه قشقایی
      چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ ۲۳:۳۰
      جنگ در آخرزمان
      .
      جنگ به معنای کشمکش دو نیرو نهایی، صلح و جنگ، یا عشق و ترس می باشد
      .
      آخر زمان به معنای پایان دوره ی ماتریکسی و حلقه و سیکل مجازی زمان است که بر اساس عدد ۱۲ می باشد
      .
      این کشمکش، یک جنگ فیزیکی نیست، اما نتیجه ی نهایی آن در عرصه ی فیزیکی هم نمود پیدا خواهد کرد
      .
      کشمکشی بین ارتعاشات
      .
      که ارتعاش غالب بر زمین کدامین باشد
      .
      آنها از خشم شما نمی ترسند، بلکه از آن تغذیه می کنند، و برنامه ریزی هایشان به گونه ایست که شما را به مدار خشم و جدایی و سپس بعد از آن به ترس و پشیمانی بکشانند
      .
      بنابراین با حمله کردن به شما عزیزان یا با ترساندنتان یا ایجاد احساس دلسوزی و خالی کردنتان از انرژی سعی می کنند، خشمگین، یا از مسیرتان بازدارند
      .
      هر آنچه به صورت سیستماتیک عرضه می شود، به گونه ایست که انسانها از بخشش، آگاهی، خودآگاهی، خویشتن و صلح دور شوند
      .
      اهمیتی ندارد پیرامون چه می گذرد، یا چه برنامه ای دارند، حفظ کیفیت بخشش، عشق و مراقبت از بدنتان، آگاهی تان، و ارتعاشتان، یکی از مهمترین رسالت های شما در این زندگیست
      .
      برای همین است که سلامتی و ارتعاشتان حائز اهمیت است، چرا که انرژی های والاتر نیاز به بدن های سالم و پذیرنده دارند
      .
      برخی از عزیزان هستند که نمی خواهند در پروسه ی صعود باشند، و سالها برای آنها زمان صرف شده است، و گایا آنها را رها خواهد کرد، او دیگر نمی تواند زخمهایی که بدو وارد می شود را تحمل کند
      .
      آنها با هر چه شما را به مهربانی، به صلح، به عشق، به بخشش به شادمانی دعوت نمایند مخالفت خواهند کرد، در حالیکه تمام ترسشان از همین است که نکند دیگر از انسان تغذیه نکنند، چرا که به هیچی برای بقا در این دنیا امید ندارند، مگر فرکانس و ارتعاش خودتان
      .
      هدف از تزریق گازها به هوا و آلوده کردن آب و غذا و پخش ترس و نفرت در رسانه ها، و ایجاد حس کمبود و قحطی و جنگ، نه بخاطر کشتن انسانها " که البته برایشان اهمیتی هم ندارد " پایین کشاندن فرکانس او و تغذیه از اوست
      .
      تفاوتی ندارد آنها چه می کنند، تفاوتی ندارد چه موجودی یا موجودیتی یا گروهی با چه حجمی از توان و قدرت، مقابلتان است، شما در فرکانس و ارتعاش خودتان بمانید، او را از یاد نبرید، عشق را فراموش نکنید و بدانید جاودانه اید، هر جا که هستید، نور با شما خواهد بود
      کالبدهای ضعیف و بیمار نمی توانند انرژی های والاتر را ترجمه کنند، و مسئولیتش با باقی ساکنان است، آنها که بخشش را در هر پدیده ای جاری می کنند
      .
      آنها از خشم‌ شما نمی ترسند، آنچه آنها را نگران‌ کرده است، بخشش شماست، مسیح بخاطر " بخشش " به صلیب کشیده شد نه جنگ
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      به نام جان و جهان آفرین

      تا بدانم 🙏♥️💐


      سپاسگزاری و قدردانی از کائنات، باعث جریان یافتن انرژی " عشق الهی " خواهد شد .

      هرگاه می خواهید جریانِ معنوی و آگاهی را به روی خودتان ببندید، کافیست حس سپاسگزاری و قدردانی را قطع کنید.

      کائنات همه کار می کند برای شما، به معنای حقیقی و واقعی، اگر نتوانید ببینید تمام تلاش هستی را و طلب کار باشید، جریان توسط خود شما قطع خواهد شد .

      اینگونه آگاهی سرازیر شده را به سمت خود قطع خواهید کرد و در نهایت به سمت دیگری خواهید رفت.

      نیروهای منفی، برای آنکه ارتباط شما را با معنویت و نور قطع کنند به دو نیرو نیاز دارند .
      .
      نیروی اول، عدم سپاسگزاری درونی و ایجاد توقع
      .
      .
      نیروی دوم، قطع جریان بخشش همیشگی
      .
      .
      هرگاه عدم وجود این دو نیرو را در خود مشاهده کردید، پیامدهایش ایجاد حس رقابت، طلب کاری، حسادت، تنفر و ... به سراغتان خواهد آمد، در چنین شرایطی مراقبه گر شوید، مشاهده کنید، ولی نجنگید، چرا که باعث سرکوب گری می شود.

      یک انسان معنوی، یک سپاسگزار حقیقی است، سپاسگزاری در کلام اهمیت ندارد، در ذهن، احساس و درونی اهمیت دارد، که اگر تبدیل به کلام شود هم خوب است، شما ممکن است هر روز صبح بابت هدایای الهی در کلام سپاسگزار باشید اما در ذهن و احساس از عالم و آدم طلب کار، این تضاد خودآگاه و ناخودآگاه شماست.

      تمرین بخشش باعث احساسات مثبت و عشق خواهد شد.

      .
      🌹🙏🌹
      محمدرضا آزادبخت
      ۱۱ روز پیش
      درود حقیر هیچ وقت بهمعنویت کاینات اعتقادندارم
      معنویت ذات خداوند است وبس
      آنچه که بعضی می بینند معنویت نیست بلکه سرآمدخودنمایی شان است نه معنویت
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      درود و سپاس از حضور و‌درج نظرتان استاد آزاد بخت ارجمند ، البته درست می فرمایید ، به حق باید معنوی بود بود عنوانی که به آن معنا می یابیم ، حقیقتمان است فقط دور افتاده و فراموش کرده ایم شاید ، البته که انسان کامل یا الله تنها جلوه ی حقیقی خدای بی جفت است ، اما الله رحمتی بر انسان است. برای نزدیک شدن به حقیقت خویش 🙏
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      البته به درک این کوچکترین و آنچه اندک خوانده ام و درک نموده ام و تمام ندانسته ها و نمیدانمهایم، در مورد کاعنات. به مادروغ گفته شده ناسا یا قدیم تر از ناسا آنچه مطابق با خواستشان و عدم کنکاش و عدم جستجوی حقیقت توسط انسان .... ما در این گنبد حبس هستیم و فقط و فقط با معنویت بازگشت به حقیقت است که رهایی می یابیم از این هفت گنبد ،
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ إِنِ ٱسۡتَطَعۡتُمۡ أَن تَنفُذُواْ مِنۡ أَقۡطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ فَٱنفُذُواْۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلۡطَٰنࣲ

      اى گروه جنّ و انس، اگر از كرانه هاى آسمان ها و زمين مى‌توانيد به [بيرون ] نفوذ كنيد، پس نفوذ كنيد [ولى] هرگز نمى‌توانيد مگر با داشتن (سلطان )
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      در آخرالزمان تمام تلاش‌ ها ی باطل در جهت دور ماندن انسان ها از حقیقت و روح خویش است ... انسان از هستی جدانیست ، بلکه انسانی که به درک خویش نائل شود دردانه ی هستیست ،

      در سالهای پیش رو تراشه هایی جهت دوری انسان از ارتباط با عالم معنا و معنویت و دوری از روح الهی خویش در دست یا در سر انسان ها قرار داده خواهد شد (چند شب پیش اتفاقی بنده فیلمی را دیدم که تبلیغ در همین مورد بود حتی ..‌اینکه به جای کارت بانکی ،دستان انسان شناسه یا شناسنامه و تمام اطلاعات بانکی ... خواهد بود اما هدف ورای این موارد هست ، دقیق خاطرم نیست اما حضرت عیسی نیز در سخنانشان به این مورد اشاره کرده اند یا مردمانی که نشان ابلیس را در سر یا بر دست‌هایشان دارند ، امام زمان ، مسیح ، مشیح ،سوشیانت تثبیت کننده ی روح الهی هستند در انسان ، البته غربال های آخرالزمان بسیار است و مورد دیگر و بسیار مهم و حیاتی در مورد مردمانی که وارثان زمین هستند و خواهد بود
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      به نام خداوند جان و خرد

      البته آنچه درج میشود آموخته ام ، و چنانچه تمایل داشتید تأمل نمایید ، ما از پنج نیرو در زمین که توسط زمین به ما اعطا می شود که مرحله مرحله شامل رگهای خونی ، عصب .... تا به پوست و کالبد مادی (البته به ترتیب نگفتم زیرا نام ها و ترتیب خاطرم نیست اما قسمت بود خواهم نوشت 🙏)و شش نیرو یا انرژی که از آسمان اعطا می شود خلق می شود و البته یک انرژی یا جریان که مربوط به پاینه آل است ، مربوط به امواج رادیویی ست که از طرف خالق برای ارتباط انسان با خالق. ارسال می شود
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      کلی نوشتم اما صفحه مجدد بارگذاری شد ...😄🙏

      ادامه 🙏در هنگام مرگ زمین مطالبه ی انرژی خود را دارد اینکه آیا من انسان قادر بوده ام انرژی آسمان را دریافت کرده و در مقابل نیرو و انرژی و قوت و غذاو خوراکی که از زمین در طول حیات و زندگیم برزمین به زمین بر گردانم ، زمین زنده است نفس می کشد مانند ما انسان ها مانند ما نیز بعد های دیگر را درک می کند و این سفینه ی زیبای سبز همراه با انسان ها در آخرالزمان یا در حال صعود یا رفتن به مرتبه ای بالا هست . قسمتی از نماز مربوط به همین اصل می باشد خصوصا هنگام سجده حتی ما در حال تبادل انرژی با زمین هستیم ، و مورد دیگر در هنگام سجده بار الکتریکی مربوط به. نیمکره ی مغز ما هست تخلیه شده و به زمین انتقال می یابد ، حتی افرادی معتقد هستند در این مورد استفاده از خاک رس طبیعی بهترین مورد است برای این تبادل
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      🙏حال می رسیم به دو نیمکره ی چپ و راست مغزمان 🙏

      سه انرژی مثبت مربوط به نیمکره ی راست و سه انرژی منفی. مربوط به نیمکره چپ است ، این انرژی مادیست ، ذهنیست ، انسان را در بند ماده و مادیات نگه نمی دارد ، مربوط به قسمت زنانگی بدن است در مقابل نیمکره راست که انرژی مثبت مردانه بدن است (چه زن چه مرد هردو انرژی زنانه و مردانه را در بدن خود دارد و صلح بین این دو نیرو درکی تازه به شناخت خویش است )شناخت سایه ها و تروماها ,گریز ها و جنگ ها که مربوط به جنسیت ها در طول تاریخ بشریت است ،....

      🟣🟣🟣پاینه آل یا انرژی دوازدهم مرز باریک بین دو نیمه ی مغز است عده ای آن را راه صراط می نامند
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      🙏🫅👼آخرالزمان عبور از دو نیمکره است به تعادل رساندن این دو نیمکره است و اتصال از طریق پاینه آل به امواج رادیویی

      🔴🔴🔴🔴زمانی که تراشه یا هرایمپلنتی در بدن انسان کارگذاشته شود ارتباط با این انرژی قطع می شود
      ارتباطی که تمام هدف این دوران است
      حقیقت و حق ،ودرک حق و حقیقت توسط انسان
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      آنچه انسانی که در بند مادیات و ذهن خود است درک می نماید امواج الکتریکی ست امواجی که توسط پیشانی و دو نیمکره درک و ضبط می شود بدون اینکه قابلیت معنا را داشته باشد یا سبب نزدیک شدن انسان به ضمیر الهی خود باشد .

      💫💫💫💫پس راهی دیگر قرار داده شده است برای این ارتباط که همان راه میان دو نیمکره مغز است ، پاینه آل است که امواج را گرفته سپس به قلب ارسال می نماد خداوند فرمودند از رگ گردن به انسان نزدیک تراست ، و امواج رادیویی توسط رگی درگردن که از یک سمت به پاینه آل متصل است و سمت دیگر به قلب ، به قلب ارسال شده سپس در قلب دی کد می شود یا خوانده می شود و به صورت امواج الکتریکی. به نیمکره ارسال می شود
      سیده نسترن طالب زاده
      ۱۱ روز پیش
      درودتان سروربانوی معزز
      شاعر و ادیب و استاد عارف و سالک
      بسیار زیبا، فوق العاده رسا و دلنشین
      تنها در خصوص تراشه و ایمپلنتهای مغزی، اشاره ای فرمودید و بر حسب اتفاق مشاهده کردم،چون کمی یا حدی این گزاره در حیطه ی تخصص فناوری بنده هست، نکاتی را اجمالا و با عرض پوزش از محضر شریفتان مکتوب میکنم، پیشتر هم عرض کردم، نباید اجازه دهیم شبه علم به ماهیت تجربی علوم و حتی علوم انسانی صدمه بزند این وظیفه ی هر فرهیخته است

      فناوری Neuralink, مستقیما با Pineal gland, و یا لوبهای منتال مرتبط نیست، اصلا تا اینجای این علم هیچ ارتباطی به هم ندارند
      پینه ان در ژرفای مغز است چرخه ی خواب و بیداری و.. را کنترل میکند، فناوری کاشت ایمپلنت مغزی برای تحریک و بازیابی حرکتی، برای درمان پارکینسون، یا افسردگی هایی که با دارو و شوکینگ درمان نمیشود کاربرد داردو در بهترین حالت قابل پیش بینی سرکار خانم قشقایی نازنین چشم اندازی دارد مت سیکنالها را به دستورات دیجیتالی برای ما تبدیل کند..
      با سپاس
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      درود و سپاس استاد بانو عزیز سیده نسترن طالب زاده 🙏💫♥️
      متشکرم از رایحه ی دلنواز حضور و استشمام کلمات دلربای زیبای کلک زیبایتان

      درست فرمودید ، علاوه بر موارد ذکر شده به دلیل انسداد ها که عوامل گوناگون را شامل می شود از خوراک و آب آشامیدنی تا فلوراید که سبب عدم ارتباط و کارکرد این غده شده است و البته ترجمه ی اصلی در قلب صورت می گیرد ...‌ بسیار ممنون از توضیحات اذزشمندتان .... باید تمایز قائل می شدم ممنون از مکث و نگاه زیبایتان

      منظور نورالینک (Neuralink) پروژه ی جناب ماسک است ... البته که پیشرفت و خدمت. علم حقیقی که از معنویت است بر بشریت قابل انکار است ...ممنون از کلامتان .بهره مند شدم خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      پوزش زیبا رو بانو استاد ، بهار همراه نغسهایتان. از آنجا که گوشی شارژ ندارد پیام ها کوتاه ارسال میشود ، که قطع نشود
      استاد عزیزی داشتیم که اشاره می کردند به این آیه از کلام الله و ارتباط آن با پایه آل و البته که ابتدای اتصال است ، و درک حقایق معنوی
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۳۵﴾خدا نور آسمانها و زمين است مثل نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى و آن چراغ در شيشه‏ اى است آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت‏ خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مى ‏شود نزديك است كه روغنش هر چند بدان آتشى نرسيده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است‏ خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى ‏كند و اين مثلها را خدا براى مردم مى‏ زند و خدا به هر چيزى داناست (۳۵)
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      سپاس از توجه ارجمندتان استاد نازنین
      از سال 2004 این دانش بنیانگزاری و بهره وری نسبی شده و در حال حاضر در ایالات متحده در انحصار ماسک قرار دارد.
      فکر میکنم نخستین بار توسط پرفسور مانویل دلگادوو مطرح شده است.
      در خصوص ایه ی شریفه، برداشت افراد متفاوت است، برخی نگاه عرفانی دارند، برخی دیگر فقهی و گاه حتی نگاههای شخصی میتواند بسبار نزدیک باشد، ایات کتب مقدس چنینند
      باری نزدیکترین مکاشفه ی مستشرقین که برایم جالب بوده خواندنش:این ایه به نماد زیتون در اورشلیم باز میگردد و عید حنوکا

      موید و پیروز و شادزی
      در سایه سار مهر ایزدی مانید خندانک
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      خوش آمد ی دوباره استاد بانو جان ،
      کوچک نوازی می فرمابید ، خدا شاهد است خاک پای عارفان و سالکان نیز نیستم ، و بسیار ممنونم از دعای زیبایتان خندانک
      برای همگیمان الهی آمین ، و سپاس از حضور زیبا یتان
      ومواردی که بیان نمودید و سبب روشنایی شد خندانک خندانک حضورتابناکتان خندانک
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      همراه بامهر ، از حنوکا فرمودید یادم آمد مطالبی در آرشیو دارم ♥️🙏

                             حنوکا 

      اگر جشن هایی که یهودیان در طی سال برگزار می نمایند را مورد بررسی دقیق قرار دهیم. و آنگاه آن را با جشن های تمدن هایی نظیر بابل و کنعان و مصر و ایران و سایر تمدن های خاورمیانه مقایسه نماییم. به نوعی زنده بودن آیین های کشاورزی و جشن های پیشینیان را در میان یهودیان مشاهده خواهیم نمود.
      این مسئله ای است که بسیاری از دین پژوهان و اسطوره شناسان بی طرف که بعضی از آنان یهودی نیز بوده اند به آن اذعان نموده اند.
      در کتاب باورها و آیین های یهودی نوشته  دکتر آلن انترمن استاد یهودی دانشگاه منچستر در توضیحات بخش مربوط به جشن حنوکا به نظر حاخام یهودا لوئو پراگی دربارهٔ ارتباط حنوکا با انقلاب زمستانی اشاره شده است.
      متن کامل توضیحات حنوکا را از کتاب باورها و آیین های یهودی می آوریم و سپس به بررسی نکات آن می پردازیم:

      { تقریباً دو ماه پس از پایان عید سوکوت، در روز 25 ماه عبری کیسلو، جشن هشت روزهٔ حنوکا آغاز می گردد. حنوکا جشنی یهودی است که در آن شمع روشن می کنند.
      این جشن ریشه ای غیر کتابی دارد و یادآور داستان معجزه ای است که مربوط می شود به پیروزی مکابیان بر حاکمان سلوکی فلسطین در حدود سال 165 قبل از میلاد. مطابق آنچه در تلمود آمده است وقتی حشمونائیم (یا همان مکابیان) خواستند پس از مدت ها دوباره 👈معبد را بازگشایی کنند فقط توانستند به ظرف کوچکی از روغن که هنوز مُهر کاهن اعظم را بر خود داشت و در نتیجه از ناپاکی به دور مانده بود ، دست یابند.
      این مقدار اندک روغن حداکثر بیش از یک روز نمی توانست دوام داشته باشد اما در عمل برای مدت هشت روز در حال سوختن بود و در نتیجه این امکان را فراهم آورد تا روغن پاک جدیدی تهیه شود. در سال بعد از این رویداد این روزها را روز عید اعلام کردند.
      در کتاب های اول و دوم مکابیان که در آنها یا این جشن فقط یادبود تقدیس دوبارهٔ معبد است و یا مطابق الگوی جشن های هشت روزهٔ دوران سلیمان برای پایان گرفتن ساختمان معبد انجام می گیرد روایت تقریباً متفاوتی از این داستان ارائه شده است.
      گزارشی که در کتاب های مکابیان آمده است همچنین هشت روز این عید را با هشت روز سوکوت که در آن سربازان مکابی قادر به جشن گرفتن نبودند پیوند می دهد. در یکی از منابع میدراشی تاریخ زمانی جشن حنوکا با برپایی خیمهٔ عهد به دست موسی در بیابان ربط داده شده است.
      برپایی خیمه عهد می بایست در 25 کیسلو رخ می داد اما به تأخیر افتاده بود. مشیت الهی چنین قرار گرفت که حشمونائیان معبد را در این تاریخ بازگشایی کنند.
      یهودیت سنتی دیدگاه تلمود را دربارهٔ منشأ و معنای حنوکا پذیرفته است، و مبنای رسم روشن کردن شمع به مدت هشت روز در این عید ، نیز همین دیدگاه است، اما به نظر نمی رسد از مضامین اصلی عل هنیسیم که دعای ویژهٔ حنوکا است و در آخر کتاب نماز آورده می شود باشد. در این دعا فقط پیروزی، بازگشایی و تقدیس دوبارهٔ معبد، و ضرورت شکرگزاری خدا، به عنوان مضامین اصلی حنوکا، مطرح اند.
      اگر از زبانی که در نماز یهودی به کار گرفته شده کمک بگیریم باید گفت چیزی که به خاطر آن جشن گرفته می شود پیروزی نظامی مکابیان و یا حتی بازگشایی دوبارهٔ معبد نیست. بلکه علت جشن معجزه ای به دست خدا است که باعث شد چنان ظرف روغن کوچکی برای مدتی طولانی روشن بماند و در نتیجه مسلم شود که این واقعه از ارزشی دینی برخوردار است.
      جنبهٔ آیینی برجستهٔ حنوکا روشن کردن شمع است: یک شمع در روز اول، دو شمع در دومین روز و همین طور هشت شمع در آخرین شب و به دنبال آن خواندن سرود ماعوز صور.
      این امر باعث به وجود آمدن اثر هنری و دینی کاملی به نام منورا شده است که شمعدانی هشت شاخه است. در اسرائیل منورا به حنوکیا معروف است. اگر چه معمولاً برای این کار از شمع هایی که رنگ خاصی دارند استفاده می شود اما یهودیان متعبد می کوشند از روغن زیتون و چند فتیله استفاده کنند، زیرا در معجزهٔ یادشده، از ظرف روغن زیتون سخن گفته شده است. باید شمع های حنوکا را جلوی در یا کنار پنجره روشن کرد تا عابران بتوانند آنها را ببینند و بدین ترتیب «آن معجزه در میان همگان معروف شود.»
      حنوکا عید به معنای واقعی آن نیست، زیرا نه منعی از کارهای دنیایی و غیر مقدس در کار است و نه قیدوش یا تقدیسی که عید را با آن آغاز کنند. در واقع اگر چه به مرور زمان آداب غذایی مختلفی مانند خوردن شیرینی ها و کلوچه های پنیری به وجود آمده اند اما باید دانست که توصیه ای برای خوردن خوراکی های خاص در این جشن وجود ندارد. در ایام عید به بچه ها پول هدیه می دهند و آنها را تشویق به بازی کردن با گردونه های خاصی (به یودایی دریدل و به عبری سویوون) می کنند که در کناره های آن آلف بت عبری نگاشته شده است. }
      ارسال پاسخ
      محمدرضا آزادبخت
      ۱۱ روز پیش
      درود چه کسی به مرگ دستور می دهد
      مرگ در مدار منظر چه کسی معنویت را به رخ می کشد
      معنویت یک چیز نسبی است که در مقابل مادیت است
      مرگ در جنگ این دو مقوله پایش رافراتر می گذارد تا به این جنگ خاتمه دهد
      می خواهم این را بگویم معنویت هیچ وقت نمی میرد چون نمی میرد پس مختص ذات حق است ومادیت مختص ما آدم ها

      ما برای اینها نقاب درست میکنیم به اسم معنویت
      چون عاجزاز آنیم وهیچ کس تا بحال آن را ندیده ومرگ به سمتش نمیتواند نزدیک شود چون قدرت معنویت فراترازقدرت مرگ است
      پس زیر این نقاب ، نقابی دیگری هست رفیق انگیزه های مادی است پس مرگ محرمانه هم سو می شود با این نقاب زیرین
      معنویت به مثابه شکلی از ابداع روانی فعالدرمقابل تجربه مادی بشر
      شاید بانظرحقیر مخالف باشید اما برای هرنظر مخالف آیا تامل و اندیشه لازم نیست ؟
      بعضی هذیانات خودرا به اسم معنویت نشان میدهند ودرصورتی که چنین نیست
      چون زیر فشار میل ناخودآگاه پنداره ای مادی در حال آمد وشد است
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
      درود استاد ارجمند ، کاملا متین می فرمایید
      آری حقیقت و ذات ما را مرگی نیست
      زیرا روح هست ، مادی نیست ، به هر علتی اینک که مادی شده ایم و کالبد و این جسم لباس فضائبمان برای سفر به زمین ، مافراموش. کرده ایم روحی هستیم که کالبد بر تن کرده ایم ، آنچه سرانجام توشه ی راهمان. است همین آگاهی و معنویتبست که سمتش می رویم زیرا حقیقتمان است ، ممنون از حضور اذزشمندتان ، به اعتقاد حقیر بازگشت به اصل و حقیقت خویش زیباترین کار آدمی برزمین است و میسر نمیشود مگر بندگی و هدایت از سوی پرودگار جناب فردوسی شعر زیبا دارند که می گویند ،
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      منیژه قشقایی
      ۱۱ روز پیش
       
       
       
       
       
      چو زین بگذری مردم آمد پدید
      شد این بندها را سراسر کلید
      سرش راست بر شد چو سرو بلند
      به گفتار خوب و خرد کار بند
      پذیرندهٔ هوش و رای و خرد
      مر او را دد و دام فرمان برد
      ز راه خرد بنگری اندکی
      که مردم به معنی چه باشد یکی
      مگر مردمی خیره خوانی همی
      جز این را نشانی ندانی همی
      تو را از دو گیتی بر آورده‌اند
      به چندین میانچی بپرورده‌اند
      نخستین فطرت پسین شمار
      تویی خویشتن را به بازی مدار
      ارسال پاسخ
      منیژه قشقایی
      ۹ روز پیش
      سلام بر آل یاسین
      سلام بر تو ای تلاوت‌کننده کتاب خدا و تفسیرکننده‌اش، سلام بر تو در تمام ساعات شب و روز، سلام بر تو ای بجا مانده خدا در زمینش، سلام بر تو ای پیمان خدا که آن را برگرفت و استوارش کرد، سلام بر تو ای وعده خدا که آن را ضمانت نمود، سلام بر تو ای پرچم برافراشته و دانش سرریز و فریادرس و رحمت گسترده و وعده‌ی بی‌دروغ،

      به نام خداوند جان و خرد ،همراه عرض ادب و درود
      به یاری خداوند در مورد ایران و سرزمینی که اینک آخرالزمان از اهمیت فراوان برخوردار است می گوییم ، از انرژی که اینک در این نقطه از زمین فعال خواهد شد و دشمنان عشق ، دشمنان بشریت ، اهریمنان از سالیان خیلی دور آگاه هستند و از هیچ موردی برای جلوگیری از عدم آگاهی انسان ها خصوصا شیعیان کوتاهی نمی کنند ، گرچه سرانجام با طلوع دولت حضرت صاحب زمان عشق و دوستی و صلح برسراسر زمین جاری میشود
      منیژه قشقایی
      ۹ روز پیش
      جهان را چو باران به بایستگی

      روان را چو دانش به شایستگی

      بسر بر همی گشت گردان سپهر

      شده رام با آفریدون به مهر


      اکنون از لحاظ آسترولوژی و ستاره شناسی و آنچه در آسمان می گذرد مطابق با زمانیست که در شاهنامه ، حکیم فردوسی از فریدون سرودند ، امام زمانی که آمد و ضحاک را به بند کشید ... اوکه باران است بر زمین و مردمان ، مردمانی که خدارا فراموش نکرده اند در هیچ موقعیت و لحظه ای ....

      اینک کمی از زمانی که عرض شد جلوتر رفته تا جایی که فریدون تصمیم گرفت سرزمینها را بین سه پسر خود سلم و تور و ایرج تقسیم نماید .....

      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1