سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        چومان هاردی شاعر سلیمانیه‌ای
        ارسال شده توسط

        سعید فلاحی

        در تاریخ : شنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ ۰۲:۲۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۸ | نظرات : ۰

        بانو "چومان هاردی" (به کُردی: چۆمان هەردی) شاعر، مترجم و نقاش کُرد، زاده‌ی سال ۱۹۷۴ میلادی در سلیمانیه عراق است.

        ▪کتاب‌شناسی:
        - بدون حافظه برگردید 
        - نور سایه‌ها 
        - آینه‌های روشن و سایه‌ها 
        - زندگی برای ما 
        - تجارب جنسیتی نسل کشی، بازماندگان انفال در کردستان عراق 
        - با توجه به زنان 
        و...

        ▪نمونه‌ی شعر:
        (۱)
        [این هم از آخرین بازرسی شما در این کشور!] 
        هر کدام یک نوشیدنی برداشتیم-
        بەزودی مزەی همه چیز عوض می‌شد.
        زمینی که زیر پاهایمان ادامه داشت؟
        با زنجیر آهنیِ زخیمی دو نیم شده بود.
        خواهرم پایش را آن سوی زنجیر گذاشت.
        “ببینید،” رو به ما گفت،
        “پای راستم در این کشور
        و پای چپم در کشور دیگر است.”
        نگهبان مرزی به او گفت بیاید پایین.
        مادرم به من فهماند: به خانه باز می‌گردیم.
        او می‌گفت که جادەها تمیزتراند 
        مناظر زیباتر 
        و مردمانش مهربان‌تراند.
        جمعیتی از خانوادەها زیر باران انتظار می‌کشیدند.
        “بوی خانه به مشامم می‌رسد”، کسی این را گفت.
        اکنون مادرانمان اشک می‌ریختند. من پنج سالم بود
        کنار ایست‌بازرسی مرزی ایستاده بودم
        و دو طرف مرز را با هم مقایسه می‌کردم.
        خاک پاییزی در طرف دیگر ادامه داشت 
        با همان رنگ، همان جنس.
        در هر دو طرف باران می‌بارید.
        منتظر ماندیم تا برگەهایمان بررسی گردید،
        و چهرەهامان با دقت بازرسی شد.
        مردی خم شد و سرزمین گِلی‌اش را بوسید.
        ما داخل حلقه همان رشتەکوەها محاصره شدیم.
        ----------
        ▪برگردان از انگلیسی: باور معروفی 

        (۲)
        می‌توانم بشنوم که آنها حرف می‌زنند، فرزندان من 
        با انگلیسی عالی و کُردی دست و پا شکسته.
        و هر وقت با آنها مخالفت می‌کنم 
        خودشان را آرام می‌کنند با گفتن اینکه 
        "ناراحت مادر نباشید، او کُرد است"
        آیا من در خانه‌ی خودم هم یک خارجی خواهم بود؟
        ----------
        ▪برگردان: کامیار محسنین 
         

        گردآوری و نگارش:
        #زانا_کوردستانی 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۸۲۰ در تاریخ شنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ ۰۲:۲۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        اصغر ناظمی

        ،

        حسن لطفی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1