بانو "پروانه عزیزیفرد" شاعر ایرانی، زادهی سال ۱۳۵۶ خورشیدی در بوشهر و اکنون ساکن اهواز است.
نخستین مجموعه دوبیتیهای او با نام «بیتو باران» که حاوی پنجاه دوبیتی عاشقانه، اجتماعی و آیینی، توسط انتشارات شاملو مشهد چاپ و منتشر شده است.
مجموعه شعرهای سپيدش نیز با عنوان «پروانگیهای يک پيلهی کوچک» به چاپ رسانده است.
▪نمونهی شعر:
(۱)
پری این سوی پهلویت نشسته
فرشته هم در آن سویت نشسته
نمیدانم چه هستی هر چه هستی
خدا زانو به زانویت نشسته.
(۲)
دو فنجان عشق میریزم بنوشی
که مثل چشمهای در خود بجوشی
حریر ابر میپیچم به دورت
به باران دکمه میدوزم بپوشی.
(۳)
بیا هم روح هم تن را عوض کن
بیا این تکه آهن را عوض کن
کلیدش توی چاه افتاده انگار
بیا قفل دل من را عوض کن.
(۴)
اگر چه اندکی ناشی است چشمت
به رنگ آبی کاشی است چشمت
پر است از تابلوهای دلانگیز
نمایشگاه نقاشی است چشمت.
(۵)
دوباره ساز غم زد بیتو باران
کنار من قدم زد بیتو باران
لب کارون قرارم بود با تو
قرارم را به هم زد بیتو باران.
(۶)
اگر چه سهم ما دائم غروب است
خدا را شکر حال ما که خوب است
بزرگ و با صفا گرم و صمیمی
خدا هم شاید از اهل جنوب است.
(۷)
تو را از دور میپاید دل من
پر است از شاید و باید دل من
دو بچه گربه داری در نگاهت
که جیکش در نمیآید دل من.
(۸)
نه از مجنون نه از ليلا بپرسيد
نه از فايز نه از بابا بپرسيد
از اين حال پريشانی که دارم
بريد از بختياریها بپرسيد.
(۹)
نباشی سهم قلبم خشکسالیست
نگاهم غرق در آشفته حالیست
توکه باشی کنار من عزيزم
تمام روزهايم پرتقالیست.
(۱۰)
تو در آن سوی کارونی من اين سو
تو آن سو سخت دلخونی من اين سو
ميان ما دو تا صدها جزيره است
تو در آن سوی مجنونی من اين سو.
(۱۱)
مرداد مرداد
آب میشود
بهمنهای فرو ریخته از سقف دهانم
گُر میگیرم
با هر هجوم شرجی از تنت
سالهاست
در این کلبه نه وحشت موج میزند
نه آرامش
اینبار اما نیمی شبم، نیمی روز
تماشا کن
من ابلقترین حادثهی این شهرم...
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (صحرا)
اشعار قشنگیست لذت بردم