سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 26 خرداد 1403
  • شهادت سربازان دلير اسلام: بخارايي، اماني، صفار هرندي و نيك نژاد، 1344 هـ ش
9 ذو الحجة 1445
  • روز عرفه - روز نيايش
Saturday 15 Jun 2024
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    شنبه ۲۶ خرداد

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    غلامحسن رحیمی شاعر بروجردی
    ارسال شده توسط

    لیلا طیبی (رها)

    در تاریخ : ۲ هفته پیش
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۲ | نظرات : ۱

    استاد "غلامحسن رحیمی" فرزند "حبیب"، شاعر و صنعتکار لرستانی، مشهور به "اساغلام بنا"، زاده‌ی سال ۱۳۳۵ خورشیدی در روستای گاو میر علیای بروجرد است.
    با توجه به مشکلات و دوری از شهر و نبود مدرسه در زادگاهش، نتوانست که درس بخواند و بعد از مدتی به تهران کوچید و در آنجا به بنایی مشغول شد و بعدتر معمار شد و در این حین توانست درس بخواند و موفق به دریافت مدرک کاردانی معماری شود و اکنون در بازگشت به زادگاهش به آهنگری مشغول است.
    او اشعارش را به زبان محاوه‌ای می‌سراید.
     
    ▪نمونه‌ی شعر:
    (۱)
    رفیقان زندگی غیرت ندارد 
    هزار رنگ‌و ریا در چنته دارد
    اگر دستت رسید بر چرخ گردون
    مشو غافل ز بازی کردن اون 
    مواظب باش که چرخش تق‌ و لقه 
    گهی ناحق‌و گاهی خیلی حقه  
    گهی شادت کند در زندگانی  
    گهی گیرد ز تو آن شادمانی 
    گهی اوقاتت را شیرین سازد
    گهی تلخ‌و گهی غمگین سازد 
    گهی آرد برایت حال‌و احوال 
    گهی گیرد ز تو آن مال‌و اموال 
    ندارد چرخ یکسان حال‌و احوال
    گهی بی‌حال سازد گه دهد حال 
    گریز از مرکزش غم می‌فشاند 
    ندارد شرم ماتم می‌فشاند 
    بود این چرخ سرانجامش مکافات
    نگه دار ای پسر خود را ز آفات.

    (۲)
    به نام آن خدای خالق گرد
    غلامحسن منم بچه بروجرد
    بروجردش مگو گویش بَروگرد
    بَروگرد آمدن یاران یزدگرد 
    تولدم بود سال سی و پنج 
    کشیدم در جهان من رنج بی‌گنج 
    پدر نامش حبیب مادر قدم‌خیر  
    دهد در آن جهان بر جفتشان خیر  
    خدا داده به من پنج تا برادر
    عطا بنموده بر من دو تا خواهر 
    ببرده خواهرانم را دوباره
    خدا آن روز را هیچ کس نیاره 
    بکرده سرنوشت من را بزرگتر 
    نهاده جای باب و جای مادر 
    اگر خواستی سراغ بنده گیری 
    صفر نهصد و دوازده را بگیری 
    یک‌و هفت‌و نه‌و هشتم دوباره 
    پنج‌و سه ششم آهنگ می‌زاره 
    اگر دسترس نبود گیرش دوباره
    چرا چون خانه‌مون آنتن نداره 
    بگویم من علو گو تو رحیمی  
    فدای تو شود جان رحیمی.

    (۳)
    [داستان مردن بز عمویم و ساز زدن دایی‌ام در همان مجلس ختم] 
    عمویم در مرگ بز انباز باشد 
    دایی‌ام دنبال ارگ و ساز باشد 
    غلام بینوا اینجا چه سازد
    گهی غمگین و گاهی می‌نوازد
    بیادم آمدی دارم دو تا نام
    غلام اول بود، دوم حسن نام
    غلام همراه عامو در عزا بود
    حسن همراه دایی در صفا بود
    دوگانه سوزم و بر خود بنازم
    نمی‌دانم بسوزم یا بسازم
    عزیزانم دایی‌ام نور خدا بود
    رفیقانم عمویم شکر خدا بود
    خداوندا ز نورت شکر بسیار
    بیامرز هر دو تاشون را ای ستار.
     
    گردآوری و نگارش:
    #لیلا_طیبی (صحرا)

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۴۷۵۶ در تاریخ ۲ هفته پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
    ۴ شاعر این مطلب را خوانده اند

    مریم عادلی

    ،

    علی نظری سرمازه

    ،

    جواد کاظمی نیک

    ،

    محمد احمدی

    نقدها و نظرات
    مریم عادلی
    ۲ هفته پیش
    سلام ممنون ازشما به‌خاطر نشر مطالب ارزنده

    🌷🌷🌷🙏🙏🙏
    و درود برشاعر بروجردی
    هم ولایتی خوش ذوق
    🌸🌸🌸
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0