بسم الله الرحمن الرحیم
دروغ يكی از گناهان کبیره، منشاء فساد، بدترین معایب و کلید بسیاری از فتنه ها میباشد، که از مهمترین حربه های شیطان رجیم بشمار میرود.
دروغ بی اعتباری در دنیا و آخرت را در پی دارد و رحمت خدا را از انسان دور میگرداند، و زمین و مردمانش را به بیماری نفاق دچار میکند.
دلایل گوناگونی بر حسب شرایط انسان را به دروغ گفتن وا میدارد، ولی علت اصلی دروغ ، حقارت و خود کم بينی انسان دروغگو است و اين يکی از نکات روانشناختی است که به عنوان روانشناسی یا نفس شناسی اخلاقی در کلمات معصومين به آن اشاره شده است.
سرچشمه دروغ نيز گاهی به خاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او ، از دست دادن موقعيت و مقام و زمانی نيز به خاطر علاقه شديد به مال و جاه و مقام و… است که شخص از اين وسيله نامشروع برای تامين مقصود خود کمک می گيرد.
دروغ ” كليد گناهان”
امام علی (ع) میفرمايد: «الصدق يهدی الی البر، و البر يهدی الی الجنة» (مشكاة الانوار طبرسی صفحه 157) “راستگويی دعوت به نيكوكاری میكند، و نيكوكاری دعوت به بهشت”.
در حديثی از امام باقر(ع) میخوانيم: «ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب، و الكذب شر من الشراب» (اصول كافی جلد 2 صفحه 254) “خداوند متعال برای شر و بدی، قفلهايی قرار داده و كليد آن قفلها شراب است (چرا كه مانع اصلی زشتيها و بديها عقل است و مشروبات الكلی عقل را از كار میاندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است”.
امام حسن عسكری (ع) میفرمايد: «جعلت الخبائث كلها فی بيت و جعل مفتاحها الكذب» (جامع السعادات جلد 2 صفحه 233)
“تمام پليديها در اطاقی قرار داده شده، و كليد آن دروغ است”.
رابطه دروغ و گناهان ديگر از اين نظر است كه انسان گناهكار هرگز نمیتواند، راستگو باشد، چرا كه راستگويی موجب رسوايی او است، و برای پوشاندن آثار گناه معمولاً بايد متوسل به دروغ شود. و به عبارت ديگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد میكند، و راستگويی محدود.
گوش دادن به دروغ
بايد دانست همانطور که دروغ بر دروغگو حرام است نقل ديگری هم حرام و همچنين ثبت کردن و نوشتن يا خواندن و گوش دادنش هم حرام می شود.
«سمّاعون للکذب» (سوره مائده آيه 41)
پیامد های دروغ
دروغ، انسان را از هدایت الهی محروم می سازد.
پروردگار عزوجل در قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ?سوره الزمر آیه 3
همانا خداوند دروغگوی ناسپاس را هدایت نمی کند.
– إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ. ?سوره غافر آیه 28
هماناخداوند کسی که اسراف کننده دروغگو است را هدایت نمی کند.
– آیه دیگر این است که، پس چرا خدایانشان مانع هلاکتشان نشدند
بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ ?سوره احقاف آیه 28
یعنی گمراه شدند و آنها را یاری نکردند و جمله اشاره دارد که یاری خدایانشان از آنها ممکن نیست و به وسیله آنها گمراه شدند و این نتیجه دروغ و شرک آنان بود که (به دروغ) آنها را خدایان خود گرفتند و بر خدا دروغ بستند که دارای شریک می باشد.
دروغهای نامرئی مانند نفاق و ژست های خلاف واقع مثل اينکه کسی کتابخانه بزرگی دارد ولی فقط برای زيبائی اش تهيه شده است.
انواع دروغ
دروغهای عملی مانند ريا و تکذيب حرف راست که اين هم دروغ عملي است. نوشتن دروغ و اشاره دروغ و تدليس يعنی زيبا جلوه دادن جنس هم از مصاديق اين گروه اند.
دروغهای عادی و رايج مانند تعارفات معمولی و تعريف خواب با کم و زياد کردن.
توريه چيست؟
توريه بر وزن توصيه به سخنی گفته می شود که از ظاهر آن چيزی فهميده می شود درحاليکه منظور گوينده چيز ديگري است. در معنی توريه چنين گفته اند: توريه عبارت از اين است که انسان کلامی بگويد و از آن معنی مطابق واقع اراده نموده ولی آن کلام طوريست که شنونده معنی ديگری از آن می فهمد و منظور گوينده نيز همين است که در عين اراده معنی صحيح ، مخاطب چيز ديگری بفهمد.
دروغ سرچشمه نفاق است ، چرا كه راستگويی يعنی هماهنگی زبان و دل، و بنابراين دروغ ناهماهنگی اين دو است، و نفاق نيز چيزی جز تفاوت ظاهر و باطن نيست.
در آيه 77 سوره توبه میخوانيم: “فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلی يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ”
اعمال آنها نفاقی در دلهايشان تا روز قيامت ايجاد كرد، به خاطر اينكه عهد خدا را شكستند و به خاطر اينكه دروغ میگفتند”.
راه درمان دروغ چیست؟
دروغ معمولاً از یکی از نقاط ضعف روحی سرچشمه میگیرد، گاهی انسان به خاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او و از دست دادن موقعیت و مقام و زمانی به خاطر علاقه شدید به مال و جاه و گاهی به خاطر تعصبهای شدید و حب و بغض های افراطی، زبان به دروغ میگشاید.
قرآن مجید نیز در مورد این که دروغ با ایمان انسان سازگار نیست، میفرماید:
انما یفتری الکذب الذین لا یؤمنون بآیات الله و اولئک هم ال
کاذبون؛١
تنها کسانی دروغ می بندند که به آیات خدا ایمان ندارند، آری دروغ گویان واقعی آنها هستند.
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: “لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله وجده؛٢ انسان طعم ایمان را نمیچشد تا دروغ را اعم از جدی و شوخی، ترک کند.
در روایت دیگری امام حسن عسگری(ع) فرمود: “جعلت الخبائث کلها فی بیت و جعل مفتاحها الکذب؛٣
تمام پلیدیها در اطاقی قرار داده شده و کلید آن دروغ است.
راه درمان دروغ
با توجه به عواملی که در ایجاد دروغ و ریشه دار ساختن آن مؤثر است، راه درمان آن نسبتاً روشن خواهد بود و به طور کلی برای درمان این انحراف اخلاقی، باید از این طرق اقدام نمود.
1. قبل از هر چیز باید انسانهای دروغگو را به عواقب دردناک و آثار سوء معنوی و مادی و فردی و اجتماعی این رذیله زشت متوجه ساخت و با تدبیر و تفکر در آیات قرآن مجید و سخنان پیشوایان بزرگ دین (ع) میتوان فهمید که منافع فرضی و خیالی دروغ هرگز نمیتواند با آن همه مفاسد برابری نماید.
هم چنین باید متوجه بود که اگر دروغ در پارهای از موارد نفع شخصی هم داشته باشد نفعش آنی و بسیار زودگذر است؛ زیرا هیچ سرمایهای برای یک انسان در اجتماع – در هر شرایط و هر مقامی – بالاتر از سرمایه اعتماد و اطمینان مردم نسبت به وی نیست که بزرگترین دشمن آن همین دروغ است.
2. یکی دیگر از مؤثرترین طرق درمان دروغ، پرورش شخصیت در افراد است؛ زیرا یکی از عوامل مهم روانی دروغ، احساس حقارت و کمبود شخصیت است و در حقیقت دروغ گفتن یک نوع عکسالعمل برای جبران این موضوع است. اگر مبتلایان به دروغ احساس کنند صاحب نیروها و استعدادهایی در درون خود هستند که با پرورش آنها میتوانند ارزش و شخصیت خود را بالا ببرند، نیازی به توسل جستن به دروغ برای ایجاد شخصیت قلابی در خود نمیبینند. به علاوه این که انسان باید بداند که ارزش اجتماعی انسان راستگو که با این فضیلت اخلاقی توانسته است جلب “اطمینان عمومی” را بکند مافوق تمام ارزشها است. چنین کسی نه تنها در نظر مردم شخصیت دارد، بلکه در پیشگاه خداوند مقامی در ردیف شهدا و پیامبران الهی دارد؛ زیرا در قرآن مجید مقام راستگویان در ردیف مقام پیامبران و شهدای راه حق ذکر شده آن جا که میفرماید: “و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا”: (و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند ( در روز رستاخیز ) همنشینی کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده، از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان و آنها رفیقهای خوبی هستند).٤
“راغب اصفهانی” در کتاب مفردات خود چند معنا برای “صدیق” نقل کرده است که همه گواه این حقیقت است:
الف) کسی که زیاد راست میگوید.
ب) کسی که هرگز دروغ نمیگوید.
ج) کسی که در سخن و عقیده راست گو است و عملش گواه صدق است.
3. کوشش برای تقویت پایه های ایمان به خدا در دل مبتلایان به دروغ و توجه دادن آنها به این حقیقت که قدرت خدا مافوق تمام قدرتها است و قادر بر حل تمام مشکلاتی است که افراد ضعیف الایمان به خاطر آن به دروغ پناه میبرند. “راست گویان” تکیه گاهشان در برابر حوادث گوناگون، خدا است و افراد دروغگو در این موارد تنها هستند.
4. باید انگیزه های دروغ و ریشه های این انحراف اخلاقی از قبیل طمع، ترس، خودخواهی، حب و بغض های افراطی و امثال آن را در افراد خشکانید تا این رذیله خطرناک زمینه مساعد برای نشو و نمای خود در وجود انسان پیدا نکند.
5. باید محیط های تربیتی و معاشرتی مبتلایان را از وجود افراد دروغگو پاک کرد تا تدریجاً طبق اصل تأثیر پذیری، محیط وجود آنها از این رذیله ( دروغگویی ) پاک گردد. این موضوع به قدری مهم است که در دستورهای تربیتی اسلام از علی (ع) نقل شده است که فرموده: “لا یصلح الکذب جد و لا هزل و لا ان یعد احدکم صبیه ثم لا یفی له؛٥ شایسته نیست دروغ گفتن – خواه شوخی یا جدی ” و نیز شایسته نیست یکی از شما به فرزندش وعده ای بدهد سپس وفا نکند.
برای جبران دروغ مانند گناهان دیگر باید توبه کرد. و توبه آن است که علاوه بر ندامت قلبی ، انسان تصمیم بگیرد که دیگر آن را تکرار ننماید.
درودبرشما جناب صادقی عزیز
پست ارزشمندی بود