سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نگاهی دقیق به جریان شعر زلال (1)
        ارسال شده توسط

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        در تاریخ : دوشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۲ ۲۳:۴۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۳۶ | نظرات : ۱۳

         
        نگاهی دقیق به جریان شعر زلال
        ( بخش اول )
         
        چکیده:
        پرداخت عمیق و دقیق بر جریانی چون ظهور « شعر زلال »  در ادبیات، راهگشای تکثیر معلومات درست برای نسل آینده است. اکنون دانشمندان ادبیات ما رسالت دارند که حقیقت را تا آنجایی که قدرت قلمشان اجازه می دهد بازگو نموده و نسل آینده را به راه درست در این عرصه هدایت فرمایند. اگر چنانچه کلاهبرداری هایی در زمینه ی ادبیات  صورت گرفته و دلایل و تمجیدهایی بیـخود و بیجا برای جا انداختن و اثبات جریانی به قصد کم اهمیّت جلوه دادن «زلال»، در نهایت استجهال و با ایجاد تشکیک، قوّت گیرد، در قبال نسل با هوش آینده غیر از کاهش قرب و منزلت ، هیچ امر مهمّی انجام نگرفته است.
        می خواهم این را عرض بدارم که:
        اولاً آیا « زلال » شعر است؟ یا نیست؟! اگر نیست برای اثبات این امر، دلیل موجّه چیست؟
        دوماً اگر « زلال » شعر است، پس جایگاهش در تاریخ ادبیات معاصر کجاست؟!
        بنده با نهایت احترام  و با طلب رخصت از بزرگمردان ادبیات، موارد زیر را جهت روشن شدن جریان زلال،بطور فشرده بیان داشته و باقی را به عهده ی اساتید منصف در طول تاریخ ادبیات جهان می سپارم:
         
        الف- « زلال » شعر است
        ب- « زلال » قالبی جدید و بی نظیر است
        ج- « زلال » سبکی جدید و بی نظیر است.
         
        قبلاً خاطر نشان سازم که : در یک اتفاقی نادره در تاریخ ادبیات، « زلال » هم اسم «قالب» است و هم اسم « سبک ».
         
        مقدمه:
        چنانکه در چکیده اشاره نمودم، اکنون دانشمندان ادبیات ما رسالت دارند که حقیقت را تا آنجایی که قدرت قلمشان اجازه می دهد بازگو نموده و اهل قلم را به راه درست در این عرصه هدایت فرمایند تا خدا نکرده در قبال دانشمندان نسل آینده که مو را از ماست بیرون خواهند کشید، بزرگواری خود را حفظ کرده و  مورد مذمّت قرار نگیرند. حالا این امر بزرگ منوط  به داشتن انصاف ، عدم حسادت ، عدم برخورد احساسی و عدم تعصب بیجا به کسی و داشتن حسّ صداقت و دلسوزی برای نسل آینده می باشد. در این مقاله سه مورد بررسی می شود: یکی اینکه بدانیم آیا « زلال »، شعر است یا نه؟ و دومی اینکه برایمان آشکار و ثابت گردد که آیا « زلال » قالب است یانه؟! سوم اینکه بدانیم « زلال » علاوه از قالب بودن، « سبک » است یا نه؟!
        تا آنجایی که امکان دارد مقاله از روی منطق و با تکیه بر استنادهایی علمی ادامه داشته و سعی خواهد شد اثبات با بیانی ساده و قابل فهم همه، ارائه گردد. خیلی از دوستان ادبیاتی ما با اشارات محتوائی قالب ها، و با استناد به سبک های زبانی چون سبک عراقی و سبک خراسانی و... مقوله ی ساختار شکنی و هنجار شکنی را آنطوری که باید هضم ننموده و چنین می پندارند که زبان فارسی در چند سبک محدود قدیم درجا می زند و دیگر ادبیات ما، مستعد پیشرفت نیست. در حالی که اگر دقت داشته باشیم خواهیم دید فرق بین دو سبک قدیم نه تنها در ساختار و قالب و نه تنها در آهنگ و موسیقی که  فقط با جزئی تغییر در لهجه و بیان بوده است!!!
        در هر حال اجازه بفرمایید مطلب را در جای خودش بسط و توضیح دهیم تا قاطی نشود.
        در طول این مقاله :
        ثابت می شود که: « زلال » شعر است
        ثابت می شود که: « زلال » قالبی جدید و بی نظیر است
        ثابت می شود که: « زلال » سبکی جدید و بی نظیر است
         
        بطن مقاله:
        الف- اثبات شعر بودن « زلال »:
        جهت روشن شدن مطلب، ابتدا به تعریف «شعر» می پردازیم:
        شاعران و منتقدان، تعریف‏های گوناگون و بی‏شماری درباره ‏ی «شعر» ارائه داده ‏اند. در تعریف‏های سنتی ، ویژگی‏ اصلی شعر را موزون و آهنگین بودنِ آن دانسته‏ اند. در تعریف‏هایی دیگر، با دانش، فهم، درک، ادراک و وقوف یکی انگاشته شده است.
        کافیست که عبارت « تعریف شعر » را در گوگل جستجو فرمایید. خواهید دید برای تعریف شعر ، مطالب زیادی وجود دارد. اما امروز اشاره بر کلام بزرگانی چند برای تصدیق سخن ما کافیست:
        - بو علی سینا در شفا می گوید: شعر، کلامی خیال انگیز است که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده باشد
        - افلاطون در رساله ی «ایون» خود، شعر را مولود شوق و الهام می خواند.
        - دکتر زرین کوب، شوق الهام را تعبیر عارفانه ای از تخیّل می داند.
        - دکتر خانلری اعتقاد دارد شعر القای حالات نفسانی است
        .دکتر شفیعی کدکنی نیز اعتقاد دارد شعر چیزی نیست جز به موسیقی رسیدن کلام و می گوید: شعر حادثه ای است که در زبان روی می دهد و در حقیقت، گوینده ی شعر با شعر خود، عملی در زبان انجام می دهد که خواننده، میان زبان شعری او، و زبانی روزمره و عادی تمایزی احساس می کند."
        در جای دیگر می نویسد:
        "شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبان آهنگین شکل گرفته باشد."
        دکتر زرین کوب می گوید: شعر دارای ماده و صورتی است.ماده ی آن معنا و مضمونی است که اساس آن را تشکیل می دهد و صورت آن وزن و آهنگی است که شعر را از انواع دیگر سخن جدا می سازد و ترکیب این دو را شعر می نامند.
        هواداران متعصب آن را هنر برتر شمرده اند ، زیرا توان تصویر و نمایش شعر ، از صورت ذهنی و انتزاعی بیش از سایر هنر هاست .با موسیقی ارتباطی تنگاتنگ دارد و نوعی وزن بیرونی ، علی رغم پندار نو پردازان ، از لوازم حتمی آن است.
        اما نظر شخصی من:
        شعر،کلامی تآثیر گذار است که قدرتش از  صحبت معمولی بیشتر  می باشد. و به دوقسم تقسیم می شود:
        1- شعر در قالب نظم:  که همه ی پندها و قصه ها و آرایه ها را در آهنگی موزون در بر می گیرد
        2- شعر در قالب نثر: که فقط سخنان دارای تصویر و تخیل و کلام معجزه آسا را در بر می گیرد و قصه ی ساده و کلام ساده و پند ساده را شامل نمی شود.
        نتیجه:
        با توجه به موارد فوق، موجودیت « شعر زلال » در عرض این چند سال، برای همه مبرهن است. شعر زلال پر از پند و تخیل و پیام های شفاف و آراسته بر تخیّل  و تصویر است قالبهای عروضی شعر زلال بسیار موزون و آهنگین بوده و ارتباط تنگانگ با علوم موسیقی و هنر دارد.
        سرکار خانم دکتر ثریا حکیم آوا ( استاد ادبیات دانشگاه کشور تاجیکستان ) در تحلیل اشعار  آقای دکتر اعظم خواجه اف خجسته ( زلالسرای بنام تاجیکستانی ) چنین مرقوم می فرمایند:
        در شعر (زلال) ي ديگر به وسيله ي تشبيه تاثر كلام اين گونه تامين شده است:
         
        جام جم لبریز شد
        رستم دستان ز جا نیمخیز شد
        ابـن سینـا در بـخـارا نبـض بیـماری گـرفت
        ناله ی نی شد بلند و  حلقه ها در گوش ها آویز شد
        حافظ شیـراز و سعدی مست اشعار کمال
        لحظه ی قلب زمان تبـــریز شد
        کفش من شبدیز شد
         
         تصويري ماندگار و استادانه را در شعر اعظم خجسته احساس می شود.
        راستي،استقبال شاعر از سبك جدید زلال بازگوي جستجوي پيوسته و انديشه و نگاه تازه ي شاعر به شعر و زمان است. ورنه ميان سخنوران ايراني مورد توجه قرار گرفتن آسان نيست. چنانكه  مي گويد«برادرجان خراسان است اينجا، سخن گفتن نه آسان است اينجا».
        واقعا حضور پيوسته ي روح زمان در شعر خجسته زياد احساس مي شود. شعر او هم گام زمان و ميراثبر نياكان است:
        بيان محتوا- تصوير در پارچه ي مذكور غير منتظره است. محض حضور تخيل و تصوير واقعي بديعيت شعر را افزون و تأثیر  شعر را بيشتر نموده است. در زلال «چه شد» همين گونه تصوير و تخيل مشاهده مي شود.
         
        سیگار به لب گرفت
        پنــاه میـان بـاغ شب گــرفت
        رها نموده حلقه-حلقه دود بــه آسمان
        تو گویی در حصار دود رها بشد و سوز و تب گـرفت.
        مگر گناه او چه بوده و چه شد،اینچنین
        ز داور زمــــان ادب گـــــرفت؟
        دوری از طرب گرفت؟
         
        همزمان بايد گفت، اشاره در آفرينش شعر به جز تخيل و تصوير به تركيب سازي و معني آفريني و موسيقي شعر نيز توجه دارد.
        - سرکار خانم دکتر حکیم آوا ، در  زمستان سال 1390 هجری شمسی، دوباره  چنین پیامی در خصوص شعر زلال دارد:
        « از روزی که شعر زلال به توسط « دادا بیلوردی » به عالم ادبیات معاصر وارد شد، دو سال سپری می شود.طی این مدت کوتاه سبک زلال هواداران و پیروان خود را کسب کرد.جای خوشحالی است که امروز شاعرانی از ممالک ایران،افغانستان،تاجیکستان،آذربایجان، عربستان و ... در این سبک شعر ایجاد می کنند.بر پایه اطلاعی که بنده دارم امروزه حدود 200 نفر در نقاط مختلف جهان زلال می گویند و برخی بعد از آشنایی با زلال، سراغ شکل های دیگر شعری نرفته اند. شاعران بسیاری هستند که اگر بخواهیم نام ببریم در مجال مطلب نمی گنجد و از اینکه این رشد ادامه دارد شاید عده ای از قلم افتاده باشند و دلگیر شوند. بی شک، شاعران قدرتمندی هستند که از سبک جدید « زلال » استقبال کرده و با کمال مهارت زلال می گویند.
        مسلماً در بدیعیت یک شعر،ابعاد هنری آن  یعنی:  سبک بدیعی، قوانین ژانری، ریتم و آهنگ و کاربرد و صنایع و آرایه های ادبی و ساختار بیرونی قابل توجّه است. تحقیق و بررسی ابعاد هنری شعر زلال نیاز به کاوش های عمیق و دقیق دارد، زیرا در یک نگرش سطحی نمی توان همه ی ویژگی های زلال را به عنوان پدیده ای جدید در عالم شعر، برشمرد. با این حال آن چه غیر قابل انکار است ظرفیت و توان قالب زلال می باشد که پاسخگوی همه ی  انتظارات یک شاعر است و شایسته می باشد از این ظرفیت ها  که در انواع و قالب های شعری دیگر نیز کم نیستند، استفاده ی  ماهرانه ای صورت گیرد، بعید نیست که بشنویم: زلالی خلق خواهد شد که کام همه ی تشنگان ادب را در این قالب زیبا  شیرین خواهد کرد. چنین امری اتفاق نخواهد افتاد مگر با تلاش و زحمات پیگیرانه ی زلالسرایانی ماهر.
        خوشبختانه زلال هایی که تا امروز ایجاد شده اند اکثراً نوید دهنده ی  آینده ای  درخشان از سبک زلال می باشند. هیچ جای تردید نیست که زلال در آینده ای نه چندان دور جایگاه واقعی خود را در ادبیات جهانی کسب خواهد کرد.

        دکتر ثریّای حکیم اوا، استاد دانشگاه خجند. تاجیکستان.
        زمستان 1390 »
         
        خانم دکتر ثریا حکیم آوا در جای دیگر با تحلیل کتاب « چشمه زلال » دکتر خجسته چنین بیان می دارند:
        واقعا تصويرها در شعر زلال صميمي اند و با سبك تازه آميزش زيبا يافته اند:
         
         بایـد فراموشت کنـم
        فریاد را چون حلقه در گوشت کنم
        یــاد تــو را بیــرون کنــم از تــار و پـود خــاطـرم
        در عالم متــروکه‌ای چون مرتدی با غم هم‌آغوشت کنم
        بیرون شوَم از بند تو،  از نو بسازم خویش را تا در جهان بیش و کم
        بـا آن همــه دارندگی بیـچاره و یک خـانه بر دوشت کنم
        نه،نه،مبادا اینچنین،من بی ‌تو هیچم،هیچ،هیچ
        مستانه آ، با بوسه گلپوشت کنم
        چون جام می، نوشت کنم
         
        در اين زلال نيز ديد شاعر وسعت يافته، فلسفه ي انكار انكار را  تابش زيباي تصوير بخشيده، به وسيله ی اين محتواي كل "من بي تو هيچم، هيچ، هيچ" قوت بخشيده است. صنعت تكرار نيز همين وظيفه را به دوش گرفته است: «هيچم، هيچ، هيچ». به انديشه ي ما در آغاز  اين گفتن شاعر: «بايد فراموشت كنم» و تا چند سطر ديگر تصديق تصميم اين گفته ها، اهداف شاعر را از معني واقعي زلال، كه در مصرع «نه، نه! مبادا اين چنين، من بي تو هيچم، هيچ، هيچ» جمع آمده است، روشن و پر تاثير مي كند.
        متوجه مي شويم :
         
         گریـه‌ها خنده شدند
        اشکها اختر رخشنده شدند
        چیـن پیشانی اتـو شد ز نسیـم نگهت
        هرچه آژنگ به رخسار و جبین بود همه رنده شدند
        آری، آری ز قدم‌های تو در عالم عشق
        آرزوهـای دلــم زنــده شدنـد
        مَــهِ تـابنـده شدنـد
         
        در زلال مذكور،  انديشه ی معمول با ديد مدرن آميزش يافته، شاعر تصوير هاي ناب را ايجاد مي كند. واقعا در ادبيات كلاسيك و معاصر تصوير «گريه ها خواهند شد» زياد به چشم مي خورد، اما اعظم خجسته در كارگاه خيالي خويش، اين تصوير را جلاي مدرن بخشيده، در ادامه مي گويند : «چين پيشاني اتو شد ز نسيم نگهت // هرچه آژنگ به رخسار و جبين بود، همه رنده شدند» و اين طرز تخيل و آفرينش تصوير بشارت از ديد نو شاعر است. دو سطر مذكور را سطر كليدي تصوير در زلال مذكور شناختن لازم است. محور تصوير زلال – انديشه ي تازه در سطرهاي «چين پيشاني اتو شد ز نسيم نگهت // هرچه آژنگ به رخسار و جبين بود، همه رنده شدند»، گنجايش يافته است .
        جاي ديگر شاعر مي گويد :
         
        چو دیدمت، نگاه
        به من نمی‌کنی، ز سینه آه
        کشیدم و ز سرنوشت شوم و زشت خود
        کـه بـر مـراد مـا نشد، پنـاه
        بجستـم از اِلاه
         
         ميبينيم انديشه هاي واقعا شاعرانه در قالب زلال گنجايش زيبا و تابش دلربا پيدا كرده است. پس، سبك زلال مي تواند بار شعر معاصر را بردارد.
        يك دليل ديگر، معلوم است كه در رشد جنبه ي هنري شعر، ايجاد عبارت و تركيب هاي تازه جايگاه خاصه دارد. فكر مي كنيم در سبك زلال نيز بايد همين نكته عامل مهم تامين بدعيت شعر باشد. در زلال هاي شاعر تاجيك همين گونه تراكیب  با كثرت استفاده، امتياز پيدا كرده اند: « قالب و قاب قيل و قال ، «تبسم بي عبا كل كرده در باغ لبان»، «در زلف شما پاي دلم آويخت»، « محبت پياده ام ز سايه ي حصار تو گذشت»‌، «روي نرم برگ مريم»، «كوير پر سراب بي افق»، «درخت بي نواي پيكرم جوانه ها زده به شاخ و برگ سبز»، «پربال خواب من را كس نديد»، «چين پيشاني اتو شد از نسيم نگهت»، و ... اين تراكیب از ديد مدرن و تخيلي غير منتظره ي شاعر و از وسعت امكانات سبك جديد گواهي مي دهند.
        البته ما اين جا تنها به تصوير، تخيل و ديد شاعرانه در سبك زلال توجه كرديم و ويژگي هاي قالب آن مورد آموزش اهل تحقيق قرار دارد، اما فكر مي كنيم به هر حال سبك زلال به ادبيات معاصر وارد شد و چگونه قبول شدن اين سبك از جانب هواداران، پيش از همه به مهارت هنر شاعران ما ارتباط ناگسستني دارد.
        - نگاه های مثبت بسیاری در طول این مدت اخیر در راستای تأیید شعر زلال می باشد که فعلاً در این مقاله به مرقوماتی از سرکار خانم دکتر ثریا حکیم آوا کفایت نمودیم.
        حالا سئوال بنده این است که:
        آیا تعریفی از شعر داریم که در آن صحبت از  موارد زیر نباشد؟:
        هنریّت برتر
        عاطفه و شوق و الهام
        موسیقی کلام
        احساس
        تخیل
        تصویر
        ریتم واژه و آهنگ
        آرایه های شعری...
        موارد فوق همه در شعر زلال وجود دارد. پس بنابر این ثابت شد که :
        « زلال » شعر است.
         
        خادم اهل قلم
        دادا بیلوردی – یازدهم فروردین 1392
         
        این مقاله ادامه دارد........
         
        منابعی که از آنها در این مقاله استفاده کرده ام:
        http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B9%D8%B1
        http://maktabeshg.blogfa.com/post-10.aspx
        کتاب « اولین های شعر زلال » چاپ 1391 حاصل انتشارات فروزش
        کتاب « چشمه زلال » نوشته دکتر خواجه اف خجسته

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۳۵ در تاریخ دوشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۲ ۲۳:۴۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2