پنجشنبه ۱۷ آبان
محمود دست پیش
ارسال شده توسط لیلا طیبی (رها) در تاریخ : پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۱۳
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۶ | نظرات : ۰
|
|
محمود دستپیش
استاد محمود دستپیش، متخلص به "واله بابا" مجمسهساز، شاعر و چهره پیشکسوت زبان و ادبیات آذری و فارسی ایرانی زادهی ۱۳۱۳ خورشیدی، در باکو جمهوری آذربایجان است. خانواده وی از اهالی اردبیل بودند که در زمان حکومت استالین برای کار به باکو رفته بودند. با روی کار آمدن بلشویکها در شوروی و فشار مبنی بر اخراج مهاجرین ایرانی مبنی بر اینکه یا شناسنامه شوروی را اخذ کرده و در آنجا بمانند یا به ایران بازگردند و شناسنامه ایرانی در ایران دریافت کنند؛ به ایران بازگشته و در اردبیل ساکن شدند.
با بازگشت به اردبیل، در محله حسینیه سر گذر قصبه کلخوران (کهرلان) ساکن شدند. پس از قبولی در آزمون تربیت معلم سال ۱۳۳۴ به شهر گرمی رفت. با تشویق سیدمحیالدین ربانی، رئیس فرهنگ گرمی با اجرای نمایش معروف "او اولماسین- بو اولسون" نخستین تئاتر این شهر را روی صحنه برد. در سال ۱۳۳۶ به روستای کلخوران در اردبیل و در سال ۱۳۳۹ به تهران منتقل شد و تا سال ۱۳۵۹ که بازنشسته شد، در همان شهر ماند.
او از شاعران ترکزبان ایران بود. از آثار دستپیش میتوان به تدوین دایرةالمعارف، و تالیف آثاری چون «از فضولی تا شهریار»، «ائل سوغاتی»، «داغا دونموشم»، «برگردان نمایشنامه مشدی عباد»، «ترکی سوزلوک» و ... اشاره کرد.
شعر «سیزه سلام گتیرمیشم» او با آهنگسازی علی سلیمی از مشهورترین سرودههایش است که شهرتی جهانی دارد و تاکنون در رسانههای ترکیه و آذربایجان بازخوانی شده است.
سرود معروف "خلبانان،ملوانان" نیز از دیگر سرودههای وی است. در سال ۱۳۸۷ در مراسم دیدار سالانه شاعران با رهبر ایران، به قرائت دو شعر ترکی پرداخت که مورد تشویق وی قرار گرفت.
ایشان در ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ در سن ۸۷سالگی در تهران، از دنیا رفت.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
آنا
او گؤندن کی عؤمور قوشو قوندو حیات بوداغیندا،
آسلان کیمی بیر قادینین، سیغیشمیشام قوجاغینا،
دیریلیگه ایشیق ساچان انسانلیغین اوجاغیندا،
اؤ محبت اسیرگه مز اؤز آنامین قوجاغیدیر،
حیاتیما ایشیق ساچان انسانلیغین اوجاغیدیر،
اؤیودونده ن رحمت یاغار، غضبینده مین حکمت وار،
اؤره گی نین ساراییندا، قات- قات یاتان محبت وار،
هیم جیمینده، سؤزلرینده، آنلاشیلان حقیقت وار،
آناکیمدیر؟ آنا وطن، آنا توپراق، آنا آنا!
نه قدرده عزیز اولسا قول وقیچدور ائولادینا!
شیرین دیللی بالاسینین هر سؤزونه جان جان دئیهن،
دوروشونا، باخیشینا، مارال دئیهن جیران دئیهن،
جاوان عمرین یئله وئریب ساچلارینا دهن دؤزولر،
آی اؤزونون قیریشیندان، شیریم شیریم نور سؤزولر،
آنا شرف هیکلیدیر، آنا روحدور، آنا جاندیر،
اورکلردهن پوزولمویان، آنا اؤلمز بیر انساندیر،
(۲)
حمله ور شد ارتش خلق ایران
سوی دشمن از زمین و آسمان
نرود جز راه حق و راه دین
چو گرفته درس مکتب از قرآن
***
خلبانان، خلبانان، ای امید و فخر ایران
خلبانان، قهرمانان همرهتان لطف یزدان
پرواز کن، پرواز کن
فرشته حق یارت باد، االله نگهدارت باد
***
خلبانلار
ووروشولار ارتشی میز هریاندا گوی اوزونده، دریالاردا، داغلاردا
حق یولوندان دین یولوندان دونمزلر نه قدر، قدرت لری وار جانلاردا
خلبانلار، خلبانلار یوردو موزا افتخار سیز
***
خلبانلار، اوچا اوچا دشمنین قلبین ووراسیز
قانات آچ، قانات آچ ارتشیمیز واراولسون، الله سیزه یار اولسون.
(۳)
شعر و عرش و شرع از هم خاستند
تا دو عالم زین سه حرف آراستند
نور گیرد چون زمین از آسمان
زین سه حرف یک صفت هر دو جهان.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۱۶۶۰ در تاریخ پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۱۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.