به اعماق میروم
به اعماق میروم برای همیشه
جفتم را پیدا کرده ام یک حلزیون ابی اسمانیست!
به اعماق میردم تا صورت بعضی ها را نبینم
تا دیگر هر روز صبح با بعضی ها سلام و احوال پرسی نکنم
شماره همه اژانس هارا از گوشی ام پاک کرده ام
با اسنپ میروم.راننده هایش فضول نیستند!
وهمیشه چراغ راهنما را موقع پیچیدن روشن می کنند!
به اعماق میروم تصمیم را عوض نمی کنم.دیگر خسته شده ام از این هوای نامطبوع
از این چهاراه های شلوغ
از این صف های طویل رو به خوشبختی
از این کلاه گیس برداشتن ها از این کلاه گیس گذاشتن ها
از این زندگی مصنوعی.....
به اعماق میروم.امشب با سفره ماهی ها سر یک سفره شام خواهم خورد...
اینجا صدایی نیست.جز صدای تلاپ تلاپ هوای بازدم من.که رو به بالا میرود...
خزه ها نگرانند ! انگار فکر می کنند من جایشان را خواهم گرفت
مرجان های اسرار امیز فقط خیره خیره نگاه می کنند!
به اعماق میروم.شاید صداقتی را که در خشکی پیدا نکرده ام اینجا بیابم!
حتی عشق را....
با تشکر
دانیال فریادی
متنی افسار گسیخته
آغاز و فرجامی کاملا مجزا از هم
بدون رعایت و به کار گیری آرائه های رایج ادبی
شاید نویسنده این متن را فریادی کرده است تا کمی از بار دل بکاهد
همانطور که گفتم این متن گسستگی زیادی دارد
هیچ رابطه ای میان حلزون آبی با راننده اسنپ نیست و نمی شود
متن با به اعماق رقتن شروع می شود
بهتر بود به جای جفتم را پیدا کردم
می شد
جفتم را پیدا خواهم کرد
زیرا
در ابتدای متن به جمله ( به اعماق می روم ) برخوردیم
اگر به اعماق رفته ام قید شده بود جفتم را پیدا کردم نیز صحییح بود
اینکه راننده محترم اسنپ موقع پیچیدن راهنما می زند
پس به همین خاطر شماره تمامی آژانس ها را پاک کنم امریست غیر طبیعی
و دلیلی ندارد فقط به خاطر راهنما زدن ............
صف طویل رو به خوشبختی >؟؟
در حالی که برای خوشبختی صفی تشکیل نمی شود
صف قاعدتا برای کسانی ست که نیاز ی به کالایی دارند و.............
بحث کلاه گیس بماند
صدای نفس را اگر من بنویسم می شود
هن و هن
یکی می نویسد
فس و فس
شما نوشتید
تلاپ تلاپ
اگر منظورتان صدای نفسی که زیر آب تشکیل می شود
باز به تلاپ تلاپ ختم نمی شود
من بودم می نوشتم قلپ قلپ
انسان اشرف مخلوقات است و قیاس آن با خزه که نه با الماس و بزرگترین خزانه های پادشاهی وزیر نسخه صلاح نیست
اما
بهتر بود
به جای خزه از مروارید داخل صدف یاد می کردید
و نگاه کردن مرجان اگر
آغوش باز کردن می شد عالی تر بود
و پر واضح است زیر آب مصدوق است و کلمه شاید جایز نبود
و عشق و پیدا کردنش
در ابتدای متن جفت پیدا شده است نیازی دوباره به یافتن عشق نخواهد بود
در انتها چون تیک نقد فعال بود و متن زیبا و جذاب خواستم مواردی هر چند سلاخی طور به عرض برسانم و متنی که آینده منتشر خواهد شد به مراتب زیبا تر جذاب تر و دلنشین تر از شما بخوانیم و کیفور شویم
در پناه خوشگل خدا