سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        گزیده تک بیتی های گردآوری شده از اشعار رهی معیری _ بخش اول
        ارسال شده توسط

        ابوالقاسم کریمی

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹ ۰۴:۲۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۰۱ | نظرات : ۰

        ****
        اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
        خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
        *
        من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
        از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام
        *
        موی سپید را فلکم رایگان نداد
        این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام
        *
        ای سرو پای بسته به آزادگی مناز
        آزاده من که از همه عالم بریده‌ام
        *
        جای در بستان سرای عشق می‌باید مرا
        عندلیبم از چه در ماتم سرا افتاده ام
        *
        با دل روشن در این ظلمت سرا افتاده ام
        نور مهتابم که در ویرانه ها افتاده ام
        *
        خار ناچیزم مرا در بوستان مقدار نیست
        اشک بی قدرم ز چشم آشنا افتاده ام
        *
        بر من ای صاحبدلان رحمی که از غمهای عشق
        تا جدا افتاده ام از دل جدا افتاده ام
        *
        نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
        نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی
        *
        کیم من ؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
        نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی
        ***
        جز خون دل ز خوان فلک نیست بهره ای
        این تنگ چشم طاقت مهمان نداشته است
        *
        همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب
        سوختم در پیش مه رویان و بیجا سوختم
        *
        دل اگر از من گریزد وای من
        غم اگر از دل گریزد وای دل
        *
        خانه مور است و منزلگاه بوم
        آسمان با همت والای دل
        *
        گنج منعم خرمن سیم و زر است
        گنج عاشق گوهر یکتای دل
        *
        در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم
        گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم
        *
        روشنگری افلاکیم چون آفتاب از پاکیم
        خاکی نیم تا خویش را سرگرم آب و گل کنم
        *
        غرق تمنای توام موجی ز دریای تو ام
        من نخل سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
        *
        نداند رسم یاری بی وفا یاری که من دارم
        به آزار دلم کوشد دل‌آزاری که من دارم
        *
        دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
        ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم
        ز پند همنشین درد جگر سوزم فزونتر شد
        هلاکم می کند آخر پرستاری که من دارم
        ***
        به خاک من نیفتد سایه سرو بلند او
        ببین کوتاهی بخت نگونساری که من دارم
        *
        گوهر به تابناکی و پاکی چو اشک نیست
        روشندلی کجاست که داند بهای اشک ؟
        *
        خواب آور است زمزمه جویبارها
        در خواب رفته بخت من از هایهای اشک
        *
        ماییم و سینه‌ای که بود آشیان آه
        ماییم و دیده‌ای که بود آشنای اشک
        *
        به روزگار چنان رانده گشتم از هر سوی
        که مرگ نیز نخواند بسوی خویشتنم
        *
        خیال‌انگیز و جان‌پرور چو بوی گل سراپایی
        نداری غیر از این عیبی که می‌دانی که زیبایی
        *
        منم ابر و تویی گلبن که می‌خندی چو می‌گریم
        تویی مهر و منم اختر که می‌میرم چو می‌آیی
        *
        مه روشن میان اختران پنهان نمی‌ماند
        میان شاخه‌های گل مشو پنهان که پیدایی
        *
        مرا گفتی: که از پیر خرد پرسم علاج خود
        خرد منع من از عشق تو فرماید چه فرمایی
        *
        کسی از داغ و درد من نپرسد تا نپرسی تو
        دلی بر حال زار من نبخشد تا نبخشایی
        ***
        تو را خبر ز دل بی‌قرار باید و نیست
        غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست
        *
        اسیر گریهٔ بی‌اختیار خویشتنم
        فغان که در کف من اختیار باید و نیست
        *
        چگونه لاف محبت زنی که از غم عشق
        تو را چو لاله دلی داغدار باید و نیست
        *
        درون آتش از آنم که آتشین گل من
        مرا چو پارهٔ دل در کنار باید و نیست
        به سردمهری باد خزان نباید و هست
        به فیض‌بخشی ابر بهار باید و نیست
        *
        مردم چشمم فرومانده‌ست در دریای اشک
        مور را پای رهایی از دل گرداب نیست
        *
        خاطر دانا ز طوفان حوادث فارغ است
        کوه گردون سای را اندیشه از سیلاب نیست
        *
        آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست
        ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست
        *
        گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا
        ماه من در چشم عاشق آب هست و خواب نیست
        *
        گر تو را با ما تعلق نیست ما را شوق هست
        ور تو را بی ما صبوری هست ما را تاب نیست
        *
        بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب
        بروی آب بود منزلی که من دارم
        ***
        با عزیزان درنیامیزد دل دیوانه‌ام
        در میان آشنایانم ولی بیگانه‌ام
        *
        آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
        تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
        *
        به چشمت خیره گشتم کز دلت آگه شوم اما
        چه رازی می‌توان خواند از نگاه سرد خاموشی
        *
        طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید
        از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است
        *
        نه راحت از فلک جویم نه دولت از خدا خواهم
        و گر پرسی چه می‌خواهی؟ تو را خواهم تو را خواهم
        *
        نمی‌خواهم که با سردی چو گل خندم ز بیدردی
        دلی چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم
        **********
        گزیده تک بیتی های گردآوری شده از اشعار رهی معیری _ بخش اول
        گردآورنده:ابوالقاسم کریمی
        تاریخ گردآوری:5/مهر/1399
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۸۲۸ در تاریخ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹ ۰۴:۲۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2