سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 22 آذر 1403
    12 جمادى الثانية 1446
      Thursday 12 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        مروری بر قالب های شعری مدرن 5
        ارسال شده توسط

        فریبا غضنفری (آرام)

        در تاریخ : سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۷۰ | نظرات : ۲۷

        - واژانه :
        ویژگیهای واژانه عبارتند از:
        - فراروي از ساختار دستور زبان و قاعده ي همنشينی
        _ جانشيني
        - عدم تزاحم تصاوير
        -ساختار حسي_هندسي و ظهور موسيقي ارگانيك كلمات
        -حركت و استحاله
        -ايجاد سپيدي هايي در متن
        - قابل ترجمه ترين ژانر يا متن ادبي كه معناي آن در زبان مقصد به هيچ وجه دچار تحول و تغيير نمي شود.
         
        *مثال:
        ديد
        دويد
        رسيد
        نديد
         
        *مثال:
        _جرم؟ _هم آغوشي
        _حكم؟ _فراموشي
        _زمان اجرا؟ _كالبد بعد

         
        سروش :  در شکل ترجیحی ، اصیل و خاص خود، دارای این ویژگی هاست:
        1. مربوط به هر دو شیوه ی شعر سنتی و نو
        2. دارای سه تا 5 مصراع و یا لَخت
        3. بر وزن فاعلاتن مفاعلن فعلات، نیم وزن های مشابه و یا انشعابات مرتبط نیمایی آنها
        4. بدون قافیه مندی مصرع اخر در کنار قافیه مندی همه و یا بیش تر مصرع های دیگر
        5. دارای قافیه ی درونی علاوه بر قافیه ی بیرونی
        6. دارای پایان لفظیِ بسته
        7. دارای پایان معناییِ باز
        8. درارای تنوع پردازی در مسیر یگانگی شعر
        9. دارای پایان کوبشی
         
        و بطور خلاصه:
        قالب شعری سروش حد فاصل و جامع قالب های کوتاهی مثل دوبیتی، رباعی و سه گانی می باشد.
        * تفاوت های سروش با سه گانی:
        داشتن وزنی ویژه
        ترجیحِ تاکیدی به قافیه نداشتن مصراع پایانی برای ضربه ی پایانی بهتر
        قابلیت از سه تا پنج لختی بودنٍ سروش
        بازتر بودن قالب سروش در ساخت و پرداخت موضوعات و امکان گزینش انواع زوایای دید
        قابلیت بیشتر برای پردازش هنری تر محتوا مثلا در استفاده از تصاویر متنوع
        استقبال از انواع آرایه های ادبی بطور طبیعی و مناسب
        قرار گرفتن سورش در حد وسط و بعنوان واسطه برای سه گانی از یک طرف و دوبیتی و رباعی از طرف دیگر.
        قافیه پردازی درونی در سروش جایگاه بارزتری دارد.
        علاوه بر اینکه می تواند هم به شیوه های سنتی و هم به شیوه های نیمایی بیاید، در شکل های میانه ی آنها هم می گنجد در این باره موارد زیر را می توان نام برد:
        1- سروش با پایان کوتاه
        لخت های آغازین و میانی بصورت مصراع هایی کامل هستند اما لخت آخر کوتاه تر است.
        *مثال:
        تا که دستش به خونِ گل، تر شد
        مایه دارِ بزرگِ کشور شد
        بار دیگر، قرار دیگر شد
        قتلِ قاتل.
         
        2- سروش نیمه پلکانی
        دو یا سه مصراع اول با طول عادی و در وزن اصلی بصورت فاعلاتن مفاعلن فعلن/فعلات می آیند و لخت پیش از پایانی آن، کوتاه تر می شود و لخت پایانی از آن هم کوتاه تر است.
        *مثال:
        پَست را اوجِ سرفرازی بُرد
        به حقیقی ترین مَجازی بُرد
        توی بازی بُرد
        تبلیغات.
         
        3- سروش پلکانی
        لخت ها به ترتیب، کوتاه تر می شوند و هیچ دو لختی دارای طول مساوی نیستند.
         
        *مثال:
        رفتم از کوهپایه تا قله
        وقتِ برگشت گشت
        وای! تا پایین
        دره - دره ...
         
        سه گلشن :  دارای مهندسی سه رکنی کاملی است که به ترتیب دارای قسمت آغازگر، متن و سرانجام ، قسمت پایان بخش است.
        - آغازگر : یک یا چند مصراع (با طول عروض سنتی) و یا لَخت (با طول عروض نیمایی) است که می تواند با هر یک از شکل های متنوع در پذیرش قافیه و یا حتی بدون قافیه بیاید.
        - متن : مجموعه ی چند یا چندین مصراع یا لخت است که ترجیحا به شکل قافیه ی غزل می اید؛ اما سایر اشکال قافیه بندی و حتی شکل بی قافیه را نیز برمی تابد
        و
        - سرانجام : قسمت پایان بخش قرار می گیرد که مانند قسمت آغازگر ممکن است از یک تا چند مصراع و یا لخت را با انواع چینش های قافیه ای و یا بدون قافیه دربرگیرد.
         
        *مثال:
        باز، چشم سیاهت ای بانو! نه؛ ادامه نمی دهم دیگر
        گفته اند از کمانِ آن ابرو . مانده گفتارهای واجب تر
        مانده دردِ عمیقِ نابغه ای با نبوغی بدونِ پشتیبان
        یا بمانَد به غُربتِ میهن یا بکوچد به خارج از ایران
        مانده در جامعه شناسیِ مان همچنان واژگانِ دیرینه
        گسترش یافتَه ست بالاشهر؛ زاغه ها دور می شوند از آن
        و مقام و مدیریت چندی ست بینِ ژن های خوب می گردد
        دیگران هم غریبه اند همه، غیرِ هنگامِ رأی دادنِ شان
        رفته ارباب و آمدَه ست جناب؛ بچه هاشان مُشابهِ خودشان
        ای شهیدان انقلابیِ مان! باز گردید! شد وطن، ویران
        حرف حق را کسی نمی شنود . شعرهای قشنگ باید گفت
        باز، چشم سیاهت ای بانو! از همان نقش و رنگ باید گفت
         
        سبز یا  چند آهنگ : شعری است میانه ی شعر سپید و شعر نیمایی و دست کم، یک امتیاز مهم به شعر سپید و یک امتیاز مهم به شعر نیمایی می افزاید.
        شعر سبز موزون تر از سپید است و چون می توان در اوزان مختلف و در واقع در بحور مختلف عرضی سرود بر نیمایی دارای امتیاز است.

        *مثال:
        با تو ديشب تا كجا رفتم
        تا خدا، وانسوي صحراي خدا رفتم.
        من نمي گويم ملايك بال در بالم شنا كردند،
        من نمي گويم كه باران طلا آمد؛
        با تو ليك اي عطر سبز سايه پرورده،
        اي پري كه باد مي بردت
        از چمنزار حرير پر گل پرده
        تا حريم سايه هاي سبز
        تا بهار سبزه هاي عطر
        تا دياري كه غريبيهاش مي آمد به چشمم آشنا، رفتم.
        پا به پاي تو كه مي بردي مرا با خويش،
        _همچنان كز خويش و بي خويشي_
        در ركاب تو كه مي رفتي،
        هم عنان با نور،
        در مجلل هودج سرّ و سرود و هوش و حيراني،
        سوي اقصا مرزهاي دور؛
         
        ...
        فیدان :  برگرفته از 4 یا 5 بند است. که در هر بند مصرع اول و مصرع دوم باید هم قافیه باشد.
        مصرع سوم در هر بند آزاد می باشد و مصرع چهارم در هر بند باید با بندهای همسایه ی خود هم قافیه باشد.
        نکته اینکه مصرع چهارم می تواند در هر بند ثابت باشد.
         
        *مثال:
        گوزلَریم  سَن  سیز  آغلایر 
        اوتلئیب     قَلبی    داغلایر 
        سئنیخیب سَنسیز اولمیشام
        اوچوخلی  بیر خانه کیمین
         
        گَل  اوزووَه سئوگیم اویان
        آتیب   مَنی   گئتمَه   دایان 
        گَل   یانیما   قوی   دولانیم 
        باشووَه     پروانه    کیمین 
         
        هَر  گون  سَنه فیکیرلَشیب 
        اوزوم  اوزوم نَن  بیرلَشیب
        گَزیب     سَنی    آختاریرام 
        بیر    دَلی   دیوانه   کیمین
         
         اویان دا    گاه   بی یاندیام
        هئچ   بیلمیرم   هایان دیام 
        اولمیشام     آواره    گولوم 
        آدمِ       بی خانه      کیمین 
         
        قاریش   دیران دا   احوالیم 
        غَم ده  غرق اولان دا حالیم 
        دولانیب     هَردن     گَزیرم 
        کوچه دَه     بیگانه    کیمین 
         
         
        سونِت یا غزلواره :  سبکی از شعرسُرایی در ادبیّات بعضی زبان‌های اروپایی، از جمله انگلیسی، فرانسوی، و ایتالیایی است. سونت قطعه شعری است که معمولاً دارای ۱۴ مصراع است و در پنج بحر سروده می‌شود. در مقایسه با ادبیات فارسی، سونت ساختاری بسیار شبیه به غزل دارد و در زمرهٔ ادبیات غنایی می‌گنجد. در سرودن سونت‌ها، معمولاً احساسات فردی، عشق، ستایش معشوق و اخلاقیات نقش بسیاری دارند.
        از معروف‌ترین سرایندگان غزل‌واره که در این زمینه صاحب سبک هستند، فرانچسکو پترارک و ویلیام شکسپیر را می‌توان نام برد.
        سبکی از سونت که امروزه در سرایش شعر انگلیسی کابرد فراوانی دارد، سبک سروده‌های غزل‌وارهٔ شکسپیر است. سونت شکسپیر دارای چهار بند است؛ سه بند چهار مصراعی و یک بند دو مصراعی. در ۳ بند اول، مصراع‌های فرد (اول و سوم) و زوج (دوم و چهارم) هم‌قافیه هستند. معمولاً قافیه بین بندهای بعدی مشترک نیست. در بند نهایی نیز هر دو مصرع قافیهٔ مشترک دارند که آن نیز با قافیهٔ مصرع‌های دیگر متفاوت است.
        در مقایسه‌ای بین غزل در ادبیات فارسی با غزل‌واره‌های سبک شکسپیر، به این نکته توجه می‌شود که غزل فارسی دارای یک قافیه است که همان قافیهٔ مصراع اول و بیت مطلع است؛ ولی سونت شکسپیری می‌تواند در کل دارای ۷ قافیهٔ مختلف باشد.
         
        *مثال:
        نه مرمر و نه بناهای زركوب شاهزادگان
        بیش از این شعر توانمند دوام خواهند آورد؛
        اما تو در این منشئات خواهی درخشید پرفروغ‌تر از
        سنگ بی شكل و مخروب از زمان ویرانگر.
        هنگامی كه جنگ بی‌هوده تندیس‌ها را واژگون می‌كند،
        و آتش بریانگر آثار سنگ و ساروج را از بیخ بیرون می‌كشد،
        نه شمشیر بهرام و نه آتش جهنده جنگ خواهند سوزاند
        یادداشت جاودان خیالت را.
        برمرگ و خصم نسیان‌گر خواهی تاخت؛
        حتّی در چشمان همه آیندگان
        كه دنیا را به سرنوشت نهایی به پایان خواهند برد
        مدح تو جاودان خواهد شد.
        پس، تا روز حساب كه از آرامگه خود برخیزی،
        در شعر من زندگی خواهی كرد
        و در چشمان عشاق سكنی خواهی گزید.
        ویلیام شیكسپیر
        برگردان: محمد رجب پور
         
        (پایان)
        ***** تشکر فراوان از همراهی و تحمل شما عزیزان و اساتید محترم

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۰۹۶ در تاریخ سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۱:۰۷
        سلام فریبابانو روزت مبارک خندانک
        زیبابود تشکر از شما براین تلاش و اطلاع رسانی و تحقیق جمعی درباره قوالب شعرفارسی

        یک نکته به نظرم می رسد که خدمت شماخواهر گلم و خوانندگان ارجمند با بهره گیری از منابع اندک موجود عرض می کنم امیدوارم هرچند حق مطلب ادا نخواهدشد اما مفید باشد :
        بانو جان (فیدان) در لغت یک واژه ی تورکی و اسم دخترانه ی تورکی - آذری به معنای (غنچه - درخت پرشکوفه ی بهاری) است و دراصطلاح (فیدان) اغلب به نوعی فیلم های کوتاه سمبلیک و نمادین اطلاق می گردد و آنچه که فردی ( کاظمی) نام از استان اذری زبان اردبیل ، آن را به عنوان قالب شعری (ترکی البته نه فارسی) فیدان عنوان نهادند ؛ در واقع نوعی از انواع بایاتی سُرایی و همان ( فال بایاتی / دوبیتی ترکی ) در تورکیِ آذربایجانی است و مربوط به قوالب شعر فارسی هم نیست

        بایاتی نوعی سبک شعر ترکی با وزن چهارتایی و یکی از رایج‌ترین ژانر ادبیات شفاهی مردم آذربایجان است. بایاتی‌های آذربایجان الفاظ دل‌نشین و از دل برآمده‌ای هستند که عشق‌ها و آرزوها و آرمان های مردم آذربایجان را در محتوای اصالت پرور خود جای داده‌اند. این بایاتی‌ها در واقع پایه و اساس کلام موسیقی ِ فولکلوریک آذربایجان را که سرچشمه ی افکار توده‌های گذشته ی مردمان این دیار است را تشکیل داده‌اند.

        در خصوص اتیمولوژی واژه ی «بایاتی» متخصصان ریشه شناسی و فولکلورشناسان ، نظرات مغایر و مختلفی ارائه داده اند. بنا بر روایتی ، بایات ، از نام قبیله ی (بایات) که در تاریخ آذربایجان ، نقشی اساسی داشته‌اند ؛ اخذ شده است و (بایاتی) یعنی شعری که مخصوص قبیله ی بایات است. در کتاب «دیوان الغات الترک» اثر ارزشمند «محمود کاشغری» نیز «بایات» به عنوان توتم آمده است. به نظرم می رسد واژه ی (بیت) هم ریشه ای کهن در همین (بایات ) دارد و بَیات یا بایات به معنی کُهنه یا همان تاریخ و توتم و بیشتر یعنی کهن الگو و آرکی تایپ است .

        ادبیات شفاهی ما به علت غنای انتقال مفاهیم و نوع ساختار بایاتی ها بسیار حائز اهمیت است . بایاتی‌ها از زمان به دنیا آمدن کودک تا مرگ ؛ در زبان مردم جاری بوده است و سینه به سینه و زبان به زبان نقل شده تا به نسل امروز رسیده است. یعنی لالا‌یی‌ها هم نوعی از بایاتی ها هستند که مادران ما با مهر مادرانه و دلنگار خود برایمان خوانده‌اند. لالایی ها همان بایاتی ها و گُوشمالار هستند که مادران برای کودکان خود بداهه سروده و یااز حافظه ی تاریخی شان می خوانده اند . به عنوان مثال:

        لای‌لای دئدیم یاتاسان
        قیزیل گوله باتاسان
        قیزیل گولون ایچینده
        شیرین یوخو تاپاسان

        یعنی برایت لای‌لایی می‌خوانم تا بخوابی و در رویاهای خود در لابه‌لای گل های سرخ محمدی ، خواب آرامی داشته باشی.

        خواندن این لالایی‌ها با نجوای موسیقیایی و آرام‌بخش زبان و صدای مادران (آنادیلی) ، کودک را به خوابی شیرین و رویایی برده و باعث انتقال محبت و عشق و مهر و رایحه ی روح ازلیِ مادرانه به کودک می‌شود.

        تفال زدن با این نوع شعر هم از قدیم در برخی مراسمات مناطق آذربایجان و روسیه مرسوم بوده است . در این نوع فال‌گیری ، چند نفر از افرادی که بایاتی می‌دانستند دور هم جمع می شدند و کسی که قرار بود فال او را بگیرند؛ یک عدد را به تعداد آن افراد در نظر می‌گرفت و آن بایاتی که شخصی در عددِ مورد نظر او بود را می‌خواند و همان بایاتی او می شد. البته از زمانی که این بایاتی‌ها نوشته شده‌اند ؛ شکل »بایاتی فالی« تغییر یافته و عوض شده است ؛ به این صورت که فردی که می‌خواهد برایش فال بایاتی گرفته شود؛ عددی را با توجه به تعداد صفحات یک کتاب می‌گفت و بعد نسبت به تعداد بایاتی‌هایی که در آن صفحه وجود دارد؛ عدد بعدی را می‌گفت و آن وقت بایاتی به دست آمده ؛ همان فال او می‌شد.

        البته هدف از این فال گرفتن‌ها با بقیه فالهایی که در جامعه به صورت غلط رایج است ؛ فرق می‌کرد و بیشتر دورهم جمع شدن‌ها و صمیمت بیشتر و شادی مردم ، مد نظر این افراد بود. امروزه از این نوع فال گرفتن‌ها مراسم فولکلوریک بانام ( مونجوق سالما ) در آخرین چهارشنبه از ماه صفر ، هنوز هم وجود دارد.

        نمونه‌‌ای از بایاتی‌هایی که در این مراسم خوانده می‌شود:

        قرنفیل قوتودادی
        خومار گؤز یوخودادی
        غم یئمه غمخوار گؤیلوم
        مطلب وئرن خدادی.

        معنی‌اش این است که : هرگز از خداوند ناامید نشویم. خداوند قادر و تواناست.

        اوتورموشدوم سکّی ده
        اوره‌کییم سک-سکی‌ ده
        اوچ قیزیل آلما گلدی
        بیر گوموش نلبکی‌ده.

        معنی‌اش این است که، خبر خوشی در راه است.

        آناسی یانار آغلار
        حریفی قانار آغلار
        آنا دئیه‌ر گؤیرچین
        تابوتا قونار آغلار.

        معنی‌اش این است که، اتفاق بد و حادثه ی ناگواری برای معشوق آن فرد خواهد افتاد.

        عزیزیم وطن یاخشی
        کؤینه‌یی کتان یاخشی
        غربت یئر جنّت اولسا
        یئنه ده وطن یاخشی.

        معنی‌اش این است که، آنکه سفر کرده، باز خواهد گشت .چون بهتراز وطن جایی برای او نیست.

        در مورد رابطه‌ی موسیقی و بایاتی‌ها نیز می‌توان گفت : یک ارتباط تنگاتنگ و غیر قابل انکار وجود دارد. موسیقی های ابتدایی در آذربایجان براساس اشعار بایاتی خلق شده اند و هم اکنون در بسیاری از آهنگ های موسیقی سنتی عاشیقی/آشیقی می توان رگه هایی از بایاتی را حس کرد.

        امیدوارم همگی با حفظ و حمایت از داشته‌های ارزشی و فرهنگی خود برای آیندگان باعث شویم تا در آتیه ی این دیار مهربانی‌ها از خود بیگانه و سرد نشوند و به اصالت و غنای ادبی علمی فرهنگی سرزمین خود ببالند و در حفظ آن بکوشند.


        این هم یک بیاتی بداهه تقدیم :

        داغلار دایاقین اولسون
        گونَش چراغین اولسون
        آچیلسین سنه گوللر
        عشق روزگارین اولسون

        ترجمه :

        کوهها پشتیبان و تکیه گاه توباشند
        روشنایی و خورشید ، چراغت گردد
        گل ها برای تو بِرویَند
        و روزگارت مملو از عشق باشد
        الهی آمین⚘


        تیک نقد بر این نوشته را خودم پاک کردم.
        رامینه خوشنام
        سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۹ ۲۰:۴۹
        درود فریبا جانم🌹
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۹ ۲۲:۱۷
        ممنون عزیز دلم 😘🌹😘

        روزت مبارک رامینه جان 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۵۳
        درودتان گرامی
        کوششی بس ارزنده است ،بهره ها بردم ..
        و به سلسله نوشتارهای ارجمندتان ،
        هساشعر ،سبک-قالبی مدرن در گیلکی بیه پیش و طبرستانی ،و سه خشتی ،یک قالب شعری دارای قدمت سه هزار ساله است در بین کردهای خراسان را ضمیمه میکنم ...
        با مهر
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۹ ۲۲:۲۰
        درود مهربانو جان

        روزتان مبارک 🌹🌹🌹

        چقدر جالب، سپاسگزارم از معرفی سبک ها، حتما مطالعاتی در مورد قالب هایی که فرمودید خواهم داشت.

        بانوی عزیزم، بی نهایت سپاس از حضورتان و مطلب بسیار مفیدی که فرمودید.

        🌹🌹😘😘🌹🌹
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۱۱
        🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۰۳
        درود فروان سر كار خانم غضنفرى اديب فاضل وارجمند 🌹
        واقعا كار تان وزحمات انجام شده🌹
        ارزشمند وستودنى است🌹
        دستمريزاد موفق ومستدام در پناه حق 🌹
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۴۰
        درود جناب معینی بزرگوار
        بیکران سپاس از همراهی شما 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۱۸:۰۳
        درودتان و سپاس تان خندانک خندانک خندانک

        تلاش تان شایان ارج است و البته سخن در این مجال، نیازمند قدری کامل تر شدن
        که در زیر، اندکی خواهد آمد:
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۱۳
        درود گرامی
        سپاسگزارم از لطف شما 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۱۸:۰۴
        شعر سروش،
        انواع مختلفی دارد و از آن جمله:


        🌹
        1. سروش قافیه منظم دارای عروض سنتی در لخت های غیرپایانی و دارای عروض ویژه ی سروش در لخت پایانی:

        کهکشان، بی تو، خالی از نور است/
        بی تو، خورشید، هلیومِ کور است/
        نور، گرم و لطیف و پرشور است/
        دور از این نور، کفرِ مهجور است/
        هستی از نور عشق، مسرور است/
        الله نور السموات (السموات)
        و الارض.//
        وزن این سروش
        در لَخت های غیر پایانی:
        فاعلاتن مفاعلن فعلن
        و در لَخت پایانی (در پی دگرگونی مرتبط با کوبش پایانی) بصورت:
        مفعولُ مفعولُ مفعولُ فعلن.

        🌹
        2. سروش دو لَختی بدون قافیه، با عروض نیمایی و از لَخت بلند به کوتاه:

        کم تر از آفتابگردان ام؟/
        گر بتابی./
        🌹
        3. سروش دو لَختی بدون قافیه، با عروض نیمایی و از لخت کوتاه به بلند:

        می رود قایق/
        و نمی کاهد عزت دریا./

        🌹
        4. سروش مسمّطی:

        غنچه ای می شکفت و
        می خندید/
        همه جا را بهارگون می دید/
        باد، پیش آمد و از او پرسید:/
        "این جهان را چگونه
        می بینید؟" /
        پاسخش را نداده، برچیدش. //

        🌹
        5. سروش قافیه منظمِ
        کوتاه پايان:

        غم به غم شد دلم، غماغم شد/
        اهل غمّاً بِغمّ، دمادم شد/
        پیشِ دل، ارزش جهان، کم شد/
        مَحرم رازهای عالم شد/
        پیله ها را شکست./

        🌹
        6. سروشِ کوتاه پایانِ
        تمام قافیه:

        من سمرقندم و زرافشان ام/
        سُغد و خَتلان ام و بدخشان ام/
        کابل و بامیان و بَغلان ام/
        مشهد و بابل و مریوان ام/
        ایران ام./

        🌹
        7. سروش دارای عروض ویژه ی سروش،
        قافیه مند و همچنین رازگون
        (به ترتیب از لخت بلند به کوتاه):

        و باز، گل های آفتابگردان که باز می شوند/
        آوازهای رازِ دل، آغاز
        می شوند/
        رو به سوی نور./

        🌹
        8. سروش بی قافیه، با عروض آزاد و با طول رازگون(از بلند به کوتاه):

        باز، رازِ سرافرازِ سکوتت/
        سربلندترین فرا-فریاد/
        بر چکادِ شوکتِ تاریخ/
        آی قله ی بلند!/

        🌹
        9. سروش بی قافیه یا نیم قافیه، با عروض نیمایی و طول رازگون(از لخت بلند به کوتاه):

        رفتم از کوهپایه تا قلّه/
        وقت برگشت گشت/
        (وای!) تا پایین/
        درّه-درّه./

        🌹
        10. سروش هایکویی،
        قافیه مند و دارای عروض سنتی-نیمایی:

        برکه، آرام، رام، باد خزان/
        نقش ها، بی نگاه رهگذران/
        شاعری در شبی..../

        (توضیح: در لخت دوم، حرکت حرف آخر واژه ی "نگاه" هر یک از سکون و کسره می تواند باشد تا از این راه به چند بُعدی و قابل تفسیر بودن سروش، کمک کند.)

        🌹
        11. سروش هایکویی قافیه مند با عروض آزاد:

        حال خراب/
        ترک خواب/
        تازه عاشق./

        🌹
        12. سروش هایکویی بدون قافیه با عروض آزاد:

        آرام آرام/
        بدن بدون حرکت/
        آغاز پرواز./

        توضیح: در پاسخ به این که چرا این سروده های همانند هایکو را در قالب سروش می دانیم،
        پاسخم این است که: با وجود ساخت معنایی و ژرف ساخت هایکو مان در آنها ساختار لفظی یعنی روساخت، برخلاف اصول هایکوواره، ویژگی هایی مربوط به شعر سروش دارد، از جمله: تأکید بر کاربرد آرایه های ادبی.
        سپاس از توجه تان🙏
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۱۵
        بی کران سپاس از مطالب بسیار مفید و آموزنده شما

        بهره بردم و آموختم درودتان 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۱۸:۱۰
        در شعر سبز یا چندآهنگ،
        از وزن و بحری عروضی به وزن و بحری دیگر
        می رویم و این بویژه در تغییر فضای عاطفی شعر، بسیار کارآمد است.
        در شعر سبز،
        قافیه - اگرچه اختیاری است-
        بیش از شعر سپید و معمولا بیش از شعر نیمایی
        در آن رعایت می شود.
        شعر سبز (چندآهنگ) هم انواع مختلفی دارد
        و یکی از انواع آن در میانه ی سپید و نیمایی قرار می گیرد.
        مثال بالا - که در قالب نیمایی است-
        ارتباط خاصی با شعر سبز
        ندارد.
        سپاس خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۱۶
        سپاسگزارم از اطلاعات مفیدتان

        مثال رو من در قالب سبز دیده بودم. نظر شخصی حقیر نبوده.

        درودتان 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۱۲
        سلام و عرض ارادت محضر بانوی آرام عزیز و ادیب
        بسیار بسیار لطف کردید و زحمت کشیدید
        امید که همه ی دانش آموختگان این مطالب پر بار رو بخونند
        زنده باشید به مهر بزرگوار🌹🌹🌹
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۱۷
        درود جناب راجی گرامی

        بی کران سپاس از لطف شما.

        ممنون که همراهی کردید 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        مصطفی دهقانی
        پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۰۹
        بسیار آموزنده بود
        👏👏👏👏
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۱۸
        درودتان گرانقدر
        سپاسگزارم از همراهی شما 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        جمعه ۶ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۰۴
        سلام بانو

        تازه این پُستتان را دیدم، همچون گذشته عالی و بکر
        سونت را نشنیده بودم سپاس

        خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۰۱:۵۲
        سلام و عرض ادب و احترام فراوان

        سپاسگزارم از حضور پرمهر و لطف شما

        سپاس فراوان بزرگوار 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        مصطفی مشهدی بی نشان
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۲۴
        سلام
        هزاران هزاران درود

        استفاده می بریم بسیار فضای خوب و عالی است

        کار بسیار ارزشمندی انجام دادید

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۰۶:۴۸
        سلام خانم فریبا غضنفری

        از تمامی زحمات شما برای معرفی همه قالب ها تشکر می کنم. خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۳۹
        درود جناب تهرانی

        ممنون و سپاسگزارم از همراهی شما 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1