صفحه رسمی شاعر مریم غریبی
|
مریم غریبی
|
تاریخ تولد: | شنبه ۲۶ شهريور ۱۳۶۲ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ | شغل: | مادر |
محل سکونت: | خوزستان |
علاقه مندی ها: | شعر ،،نوشتن ،موسیقی |
امتیاز : | ۲۸۴ |
تا کنون 52 کاربر 140 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: من نه آنم که هستم
نه آنم که نیستم
من فریادی هستم
در سکوت پر هیاهوی زندگی
|
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
تنیده شده ام
در گذر عفریته زمان..
مرا در خود می پیچد
آن گذشته نامهربان ... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۰۷۸۲ در تاریخ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ۱۶:۵۳
نظرات: ۱۳
|
|
عزیزُم لالالالا رودُم لالالالا
لا لا لا بخواب رودِ قشنگمُ
گل نازُم، رفیق ِ روز تنگمُ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۰۶۷۹ در تاریخ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۰۸
نظرات: ۲۳
|
|
چنان ازعشق توپرم
که دیگرنامم یادم نیست
توتکرارکن نامم را
تابدانم نامم چیست..... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۰۶۰۱ در تاریخ دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۶ ۰۸:۰۸
نظرات: ۱۳
|
|
پِریشونُم خُدایا
نه جونی دارُم به تن
نه نایی به پا
که عظمی کُنم سی رفتن... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۰۴۰۴ در تاریخ يکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۳۰
نظرات: ۱۷
|
|
می نوازم
نُت به نُت
الفبای دوست داشتنت را.... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۰۳۶۰ در تاریخ جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶ ۱۹:۵۱
نظرات: ۲۱
مجموع ۱۹ پست فعال در ۴ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر مریم غریبی
|
|
شب چادر سیاهش را در دل آسمان گسترده و مهتاب به نقره دوزی آسمان مشغول است.. ستاره ها که نوری در دل سیاهی شب هستند آمده اند بگویند می شود در سیاهی به روشنی اندیشید و از پنجره شب و تاریکی
|
|
پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶ ۰۱:۲۸
نظرات: ۰
|
|
چرخ گردون بازیها و پیچ وتابهای دارد که همیشه بی خبر از آنی،، گاه شیرنتر از شهد عسل و گاه تلخ تر از زهر.. همه روی زندگی را دیده بودم و دلم برای روی خوبش لک زده بود ... <
|
|
سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶ ۰۱:۴۶
نظرات: ۰
|
|
چند سالی بود مادر توان جسمی قبل را نداشت تا پر شور ونشاط در کنارمان باشد، با این وجود تسلیم نشده بود و گرمای حضورش ما را دلگرم میکرد .. روزی از مادرم پرسیدم هنوز پدر
|
|
شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۰۱
نظرات: ۰
|
|
نفسهای آخرم به شمارش افتاده و در هر نفس لحظات برباد رفته زندگیم تداعی می شود ... روزی که آمد را به یاد دارم ،غمگین و افسرده بود، تا مدتی خلوتش را به جمع ترجیح می داد،،با گذ
|
|
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۳۸
نظرات: ۹
|
|
بعضی وقتها کلی فکر به ذهنم هجوم می آورد و مرا ناگریز به نوشتن می کند تا از هر کدام چند خطی بنویسم که بدانم حرفشان چیست.. همین که شروع به نوشتن می کنم و از هر کدام چند خط ،،می بین
|
|
چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۱۸
نظرات: ۰
مجموع ۱۴ پست فعال در ۳ صفحه |