صفحه رسمی شاعر قلم صاف
|
 قلم صاف |
تاریخ تولد: | شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۵۷ |
برج تولد: |  |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | بدون اطلاعات |
تاریخ عضویت: | جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ | شغل: | موسسه زيبايي اندام بانوان |
محل سکونت: | نياوران |
علاقه مندی ها: | نويسندگي ورالي |
امتیاز : | ۲۳۱ |
| تا کنون 77 کاربر 179 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من:
عاشق ارتباط سالم هستم ولي بسيار ساس واحساساتي وريزبين هستم
مدت زياديه مينويسم اما براي دل خودم اما مدت شش ماهه كه وارد دنياي شعر ودكلمه شدم وبايد بگم شعرناب واقعاً مجذوبم كرده واولين باريست كه نوشته هايم را ثبت ميكنم باسپاس از مديران شعرناب |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
|
مدتی ست ساکتم و ناآرام
ودلم یک تمنا دارد که زجا کنده شوم
شده غوغایی در من پیدا
سخنان بسیارند غد ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۵۷۱۱ در تاریخ ۲۳ ساعت پیش
نظرات: ۳
|
|
|
زدی بر ریشه ام نالان پریشانم
نمانده روح بر این جسم بیجانم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۵۳۸۲ در تاریخ چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۷:۲۴
نظرات: ۱۱
|
|
|
توهم های من
چشم هایت حال من را بس پریشان کرده
است
این نگاهم را نگاهت سخت ویران کرده است من م ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۵۲۵۰ در تاریخ ۲ هفته پیش
نظرات: ۶
|
|
|
✨✨🕊قـــــلم صـــــاف🕊✨✨
عشق معما ولی احیا شده افشا شده
خانه چو ساخته ولی ویران شده
...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۳۹۸۶ در تاریخ يکشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۷ ۰۴:۲۶
نظرات: ۱۴
|
|
|
دلم خواست در دلت جا بشوم ان شوم
سفر عشق روم چون شیر غران شوم
من ندانم ز چه رو ذکر نمازم شده ای
...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۳۹۲۴ در تاریخ چهارشنبه ۱ فروردين ۱۳۹۷ ۲۰:۲۵
نظرات: ۴
| مجموع ۳۵ پست فعال در ۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر قلم صاف
|
|
|
![]()
زنی از گور خویش بلند شد
او نام آدرسی پرسید رفت و رد شد
و ناگهان دچار یاس شد
پرسیدم از او که هستی بدنبال چه هستی
گفت هستم به دنبال خودم
خودیکه جا مانده من نیستم
به ز
|
|
پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۰۵:۱۴
نظرات: ۲
|
|
|
![]()
گور خویش یک نفر از گور خویش بلند شد ناگهان نام و آدرس پرسید و ناگهان رفت رد شد دچار یاس شد گفتم به او تو که هستی به دنبال چه هستی که نشد گفت خود را خودم را می خوام خودم را می خوام که نیستم نیستم به زم
|
|
|
|
|
![]()
خودرافرشته نشانش دادم او عاشق فرشته شد من تنها ماندم
|
|
دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ ۰۶:۰۰
نظرات: ۶
|
|
|
![]()
+تو چــه میفهمـی چه زجــری داره کســی که عمرش و احســاسِش تلف شــده پای هیچ و پوچ. چه حـِس دردنـاکیـه زَخمـی که گذاشتــی رودلم و مرهمـی نداره. احســاساتـَم یخ زده،ایـن روزا فقط سـَرم دردمیکنــه. چرا ه
|
|
دوشنبه ۳ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۷
نظرات: ۳
|
|
|
![]()
. وقــﺘﯽ مــــی شــﮑﻨﻢ ﺧــــﻮﺏ ﺗـــﻤﺎﺷــﺎ ﮐﻦ... ﺷــﺎﯾــﺪ ﺭﻭﺯی ﺩﻧــــﺒﺎﻝ ﺗـــﮑﻪ ﻫـــﺎیــﻡ ﺑﮕــﺮﺩی.. شـــــایــــد روزی کـــه دیـــگر نبــــاشــــم... نمیــــــدانــــی بعـــداز رفتنـــــت روحــــم به ی
|
|
دوشنبه ۳ مهر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۶
نظرات: ۰
| مجموع ۱۳ پست فعال در ۳ صفحه |
