صفحه رسمی شاعر فاطمه رها(رهای رهاتر از قاصدک)
|
فاطمه رها(رهای رهاتر از قاصدک)
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۷۴ |
برج تولد: | |
گروه: | غزل سرایان |
جنسیت: | بدون اطلاعات |
تاریخ عضویت: | جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۲ | شغل: | دانشجو |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | دوچرخـــــه سواری ✿ شنـــــــــآ ✿سوارکاری |
امتیاز : | ۵۷۰۰ |
تا کنون 668 کاربر 5114 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: دل من محکمه ایست که به من میگوید : همه را دوست بدار ! به همه خوبی کن ، و اگر بد دیدی .... دل به دریای محبت بزن و بخشش کن
----
دارم فکر می کنم چه می توانم از خودم بگویم..از من...
__
این \\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\" من \\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\" هنوز مبهوت روزگار گذراییست که ندانسته از کجا شروع شده و به کجا ختم می شود!
این \\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\"من گاهی آنقدر شاد می شود که تمام دنیا را با مهربانی با عشق نگاه می کند و گاهی آنقدر تلخ می شود در خود فرو می رود که دنیا را نمی بیند..
___
این\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\"من می گردد خود را پیدا کند..بشناسد..باور کند..هنوز هم می گردد..شاید اگر عمری هزار ساله برایش رقم بزنند بداند که کیست..چیست..اما نه بازهم کم است
..شناختن این من سخت است..سخت!!
---
من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
من با تــــــــــو به عشق می رســــــــــــــم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۲۷۰۷ در تاریخ جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۲ ۱۸:۱۶
نظرات: ۱۸۴
|
|
نه دل به عشق میدادیمٌ ...نه تن به اروم و قرار... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۲۴۶۴ در تاریخ شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۲ ۱۲:۵۱
نظرات: ۱۰۷
|
|
جواب مساله ی عشق و نان و گل با من ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۲۲۷۹ در تاریخ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ ۰۹:۰۳
نظرات: ۱۶۱
|
|
به کدام عشق نوستالوژیک اقتدا کنم! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۲۱۳۵ در تاریخ پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۲ ۱۰:۵۴
نظرات: ۱۱۷
ثبت شده با شماره ۲۱۸۰۶ در تاریخ دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۲ ۱۷:۱۷
نظرات: ۱۶۲
مجموع ۲۲ پست فعال در ۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فاطمه رها(رهای رهاتر از قاصدک)
|
|
شاعران نمی میرن چرا که ذات شعر پیروزی زندگیست بر مرگی که ما را محیط کرده بدرود غزل بانو سیمین بهبهانی عزیزم حدود ۱۱۰۰ بیت از ابیات شاهنامه فردوسی را به عربی ترجمه کرده بود و&n
|
|
چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۰۳
نظرات: ۱۱۸
|
|
"در حسرت دیدار "همای مستان با حضور یلدا عباسی در حسرت دیدار تو آنقدر خمارم آنقدر که شب تا به سحر،گاه شمارم ای دلبر دیوانه مَبَر،جور به کارم من در دو جهان غیر تو دلخواه ندارم<
|
|
دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ ۲۲:۰۴
نظرات: ۳۲
|
|
فصل ۱: لیلی خودش را به آتش کشید خدا گفت : زمین سرد است چه کسی می تواند زمین را گرم کند؟ لیلی گفت: من. خدا شعله ای به او داد. لیلی شعله را توی سینه اش گذاشت
|
|
پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۰۰
نظرات: ۴۴
|
|
اسب سرکش در سینه ی لیلی لیلی گفت : موهایم مشکی است مثل شب، حلقه حلقه و مواج، دلت توی حلقه های موی من است. نمی خواهی دلت را آزاد کنی؟ نمی خواهی موج گیسوی لیلی را ببینی؟
|
|
سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۲ ۰۲:۵۳
نظرات: ۴۷
|
|
تقــــــــــــــدیم به آقای اسامه یعقوبی یکی بود یکی نبود یه جون خسته بود توی قلب عاشقش دختری نشسته بود قصه نبود سااااااایه نبود رنگ زمین اناری بود تخ
|
|
يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ ۰۰:۰۹
نظرات: ۱۵