سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی، چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو شود. گابریل گارسیا مارکز

شنبه ۱۰ خرداد

صفحه رسمی شاعر حمید روزبهانی


حمید روزبهانی

حمید روزبهانی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۳ فروردين ۱۳۲۵

برج تولد:

برج حمل

گروه

:

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
بدون اطلاعات

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۶۲
تا کنون 19 کاربر 37 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱

فانوس امید


اشعار ارسال شده

قول دروغ شعری از حمید روزبهانی از دفتر فانوس امید نوع شعر غزل

*(قول دروغ)* ******* تورا همرا ه او دیدم فغانم مرد در سینه/ فزود این غصّه هم ...
ثبت شده با شماره ۱۳۸۰۷۸ در تاریخ ۲ روز پیش    نظرات: ۴

*(قهر الهی)*. *** درکوره راه عشقت خسته است پای عاشق/ تاقلّه ات رسیدن رنجی برای عاشق/ **** این  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۸۰۰۲ در تاریخ ۵ روز پیش    نظرات: ۶
غرب زدها شعری از حمید روزبهانی از دفتر فانوس امید نوع شعر غزل

*(غرب زده ها)* ^^^^^^^^^^^^^^ غرب ای معروفهءبا نام وننگ/ ای کلامت کام انسان را شرنگ/ **** عالما ...
ثبت شده با شماره ۱۳۷۹۵۲ در تاریخ ۸ روز پیش    نظرات: ۳

*(چنین نخواهد ماند )* ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ نمیماند به دنیا ناله شبگیر/ به پایان میرسد ظلم فراگیر ...
ثبت شده با شماره ۱۳۷۴۰۵ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش    نظرات: ۲

*(گفتگوی دو...)*(۵) ^^^^^^^^^^^^^^^^^ اشرف آمد برده را بنده کند/ بنده ای آزاد وپاینده کند/ ****  ...
این شعر را ۳ شاعر ۴ بار خوانده اند.
عباسعلی استکی(چشمه) ، ابراهیم کریمی (ایبو) ، حمید روزبهانی
ثبت شده با شماره ۱۳۶۸۹۰ در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۴ ۱۴:۰۶    نظرات: ۱

مجموع ۴۵ پست فعال در ۹ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر حمید روزبهانی


*(خاطره..درد..)*(۵)
^^^^^^^^^^^^^^^^^^
وقتی پولهایم خرج شدیکباره بیاد آوردم که هستم از کجا آمده ام و
برای چه آمده ام خود را به مغازه داش عیسی خان رساندم او باشما
تت گفت کجا رفتی ای
يکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ ۰۱:۴۸    نظرات: ۰

*(خاطره....درد..*)(۴)
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
آنشب شام خوردیم وخوابیدیم ساعت حدودسه بامداد مرا بیدار کردنددوازده ریال پول بایک نامه که پدرم برای آقای سیداحمد مؤیدی آرد فروش در بازار نوشته بود در
پنجشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۳ ۰۸:۲۶    نظرات: ۰

*(خاطره ..درد)*(۳)
^^^^^^^^^^^^^^^^^
سپس زیر بغل مرا گرفت ومرا سوار بر پشتش تمود وافسارش را بدستم داد وگفت
این الاغ کاه وجو زیادخورده وسیر سیر است تا فردا نیازبه کاه وجو ندارد سلام به پ
سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ ۰۱:۲۶    نظرات: ۰

*(خاطره ..درد)*(۳)
^^^^^^^^^^^^^^^^^
سپس زیر بغل مرا گرفت ومرا سوار بر پشتش تمود وافسارش را بدستم داد وگفت
این الاغ کاه وجو زیادخورده وسیر سیر است تا فردا نیازبه کاه وجو ندارد سلام به پ
سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ ۰۱:۲۵    نظرات: ۰

*(خاطره درد....)*(۲)
^^^^^^^^^^^^^^^^^
منزل عموعلی نقی دربالای روستا معروف به مال بالا(محله بالا)در لبه درّه ای عمیق معروف به درّه محمّد رفیع بود من از راه باریک لبه درّه رفتم وبه منزلشان رس
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ ۱۴:۰۹    نظرات: ۰
مجموع ۱۱ پست فعال در ۳ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1